مهمترین عامل شکلگیری شهر مفهوم مرکز است و حفظ و حراست از آن در گرو کشیدن حصار و خندق و پدیدار شدن دروازههایی برای عبور و مرور است. فضای شهری بستری است که حیات مدنی در آن جریان مییابد و همواره یکی از عناصر کالبدی در ساختار شهرهای قدیمی، افزون بر کارکرد نظامی و دفاعی، برای تقویت کیفیت نمادین و هویت آن حصار و «دروازهها» بودند.
در شهرنشینی ایران وجود عناصری چون حصار و دروازهها، افزون بر تعیین قلمرو شهر، محلی مناسب برای بسیاری از فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و آیینی بود. وجود دروازهها در تهران به باور برخی پژوهشگران، به دورهی صفویه و روزگار شاه طهماسب میرسد.
پس از انتخاب تهران بهعنوان پایتخت ایران در روزگار قاجار، ماجرای شکلگیری و توسعه حصار و برج و باروهای آن، از جمله مهمترین دستاوردهای هنر معماری در پایتخت نوپای ایران بود. توسعه تهران، در زمان ناصرالدین شاه سرعت زیادی پیدا کرده و افزون بر مهاجرت مردم شهرهای مختلف به پایتخت، خارجیان زیادی نیز به تهران آمده و ساکن شدند.
در اواسط عهد ناصری با تغییر نقشه تهران و طرح توسعه آن در سال ۱۲۸۴ ه.ق ( به تقلید از شهر پاریس) همگام با گسترش مساحت شهر، تعداد دروازههای تهران به ۱۲ رسید و از آن پس ورود و خروج افراد و کاروانها از سوی مأموران کنترل شد. این دروازهها چهار یا شش گلدسته داشتند و با انواع کاشیکاری (هفترنگی، معقلی و معرق) تزئین شده بودند. بنابراین تهران بهعنوان مرکز سیاسی کشور ایران، مجموعهای از ویژگیهای فرهنگی، هنری و بهخصوص معماری ایرانی را در خود جای داده بود.
دروازههای تهران در عهد ناصری که از آن با عنوان «دروازههای تهران در حصار قاجاری» یاد میکنیم، عبارت بودند از: دروازه دولت، دروازه یوسفآباد، دروزاه شمیران، دروازه خراسان، دروازه دولاب، دروازه دوشانتپه، دروازه باغ شاه، دروازه قزوین، دروازه گمرک، دروازه خانیآباد، دروازه غار، دروازه شاه عبدالعظیم.
در انتهای خیابان باب همایون که نیمه شمالی محوطه ارگ را از شمال به جنوب به دو قسمت میکرد و در محل دروازه قدیمی که افغانها در حصار ارگ تهران برای موارد اضطراری و فرار ایجاد کرده بودند، در سال ۱۲۵۰ هجری شمسی همزمان با ایجاد خیابان الماسیه دروازه بزرگی از سوی محمد رحیمخان علاالدوله (امیرنظام) ساخته شد که به همان نام قدیم آن یعنی دروازه دولت معروف شد. این دروازه از سویی به میدان جدید تأسیس توپخانه باز میشد و از سوی دیگر به ارگ شاه راه داشت.
دروازه دولت قدیم بنایی سه طبقه و سه دهانه رفیع و عظیم بود، که دهانه میانی آن بزرگتر بود. بالای دهانه میانی یک مهتابی ستوندار، و بالای دهانههای طرفین دو اتاق قرینه یکدیگر ساخته بودند. درهای دروازه را از چدن یکپارچه در قیرخانه دولتی ریخته بودند، و ساختن اینگونه درهای بزرگ یکپارچه در تهران تا آن زمان سابقه نداشت. این مکان كه در تقاطع خیابانهای انقلاب و سعدی واقع است، پس از انقراض سلسلة قاجار و با کاسته شدن کاربرد دفاعی، دیوار حصار و خندق دور شهرها اندک اندک برچیده شدند و در نهایت این دروازهها که مهمترین نمادهای شهری تهران بودند. در دورهی پهلوی برای همیشه تخریب و از میان رفتند.
پس از ورود نخستین اتومبیل به ایران از سوی مظفرالدین شاه در سال ۱۲۸۱ خورشیدی، تمایل برای استفاده از این وسیله روز به روز در بین مردم افزایش یافت. استفاده مردم از اتومبیل سبب شد تا بنزین نیز به بازار راه پیدا کند، ابتدا يک شرکت انگلیسی، بنزین را از سوی دکانهای نفتفروشی، خواربارفروشی و سرایداران گاراژها در شیشهها (که این اواخر برای آب لیمو و آب غوره استفاده میشد و هنوز هم در بعضی خانهها پیدا میشود) در دسترس مردم گذاشت، سپس شیشهها به پیتهای حلبی معروف به پیت بنزینی با گنجایش ۱۵ لیتر تبدیل شد.
با افزایش مصرف بنزین، از آنجا كه خرید بنزین با ظرف به صرفه نبود، همچنين به سبب خطرات ناشی از نگهداری بنزین در ظرف، رفته رفته، نخستین پمپهای بنزین شکل گرفت. هرچند در مورد تاریخ احداث نخستین پمپ بنزینهای ایران صحبت بسیار است.
نخستین پمپ بنزین تهران در خیابان اعیان نشین امیریه، چهار راه گمرک ساخته و افتتاح شد. انتخاب اين مكان براي احداث پمپبنزين، بیشتر به دليل سکونت رجال مملکتی در این محله بود. دومین پمپبنزين در خيابان وصال، سومی در خیابان سعدی، دروازه دولت و به همین ترتیب تا سال ۱۳۳۰ تعداد ۱۰ پمپ در تهران مشغول به کار شدند و شرکت نفت اقدام به شمارهگذاری آنان کرد» ( این اتولی که من میگم، تاریخچه اتومبیل در ایران، حسینی، عباس، 1389: 168).
جایگاه پمپبنزین دروازه دولت در تقاطع خیابان انقلاب، سعدی یکی از همان جایگاههاست که سر کوچه فیات واقع شده (در گذشته در این کوچه نمایندگی فیات قرار داشت) بنای اصلی این جایگاه آجرنما بوده که با کاشیهای هفترنگ و معرق تزئین شده است.
کاربرد این پمپبنزین و از همه مهمتر موقعیت آن در شهر سبب شده این مکان شاهد بسیاری از حوادث تاریخی معاصر نیز باشد که از آن جمله میتوان به دوران ملی شدن صنعت نفت اشاره کرد.
در سال 1330 خورشیدی عدهای از مردم در حمایت از دکتر مصدق و قانون ملی شدن صنعت نفت، به جایگاه پمپبنزین دروازه دولت رفتند و پرچم سه رنگ ایران را بالا بردند. آنان همچنين کلمه شرکت نفت انگلیس را از تابلو حذف و نفت ایران را باقی گذاشتند.
جايگاه سوخت شماره ۶ يا همان پمپبنزين دروازه دولت تهران در سالهای پايانی دهه ۱۳۱۰ هجری شمسی مقارن با دوره پهلوی اول، از سوی شركت نفت انگليس و ايران برای توزيع فرآوردههاي نفتی همچون نفت سفيد، بنزين و امشی احداث شد.
قطعه نخست این جایگاه در دهه ۱۳۱۷ از سوی شاهرخ پسر کیخسرو نماینده زرتشتیان در مجلس و قطعه دوم از سوی مصطفی فاتح در دهه ۱۳۱۹ برای شركت نفت انگليس و ايران خریداری شده است. فعالیت این جایگاه در دهه ۱۳۲۰ شروع و تا سال ۱۳۷۲ - ۱۳۷۱ادامه داشته است، با ساخته شدن مترو دروازده دولت فعالیت این جایگاه متوقف شد.
پمپبنزين دروازه دولت تهران كه سالها به صورت متروكه رها شده بود، پس از شروع فعاليت مديريت مركز اسناد و موزههای صنعت نفت در دستور كار موزه شدن قرار گرفت و در تيرماه سال ۱۳۹۸ افتتاح شد. این جایگاه تنها جایگاهی است که بنایش دست نخورده باقی مانده به همین دلیل است که امروزه به موزه تبدیل شده است.
این موزه به ۱۰ قسمت تقسیم شده است، سه قسمت داخلی و هفت قسمت بیرونی. قسمتهای بیرونی شامل، بخش سوخترسانی به جایگاه، بخش مخازن و گردش سوخت در جایگاه، بخش معرفی انواع دستگاههای پمپبنزین، بخش مرکزی و سکوهای سوخترسانی به خودروها، بخش معماری و سازه، بخش امنیت و آتشنشانی و اتاقک فروش (شعبه نفت) میشود.
هريک از بخشهای اين موزه به موضوعات مختلفی اعم از تاريخچه محله دروازه دولت، نحوه شكلگيری و فعاليت جايگاه پرداخته شده است و همچنين عكسها، اسناد، نقشهها و فيلمهای تاريخی مرتبط با اين مكان، نمونه اشيای مربوط به توزيع، حمل و تخليه سوخت و نمونه دستگاههای پمپ بنزين در اين موزه به نمايش درآمدهاند.
اين جايگاه مردادماه سال ۱۳۹۳ به شماره ۳۱۷۱۱ در فهرست آثار ملی وزارت ميراث فرهنگی، گردشگری و صنايعدستی به ثبت ملی رسيده است.
زهرا سلیمانی