بدون حقوق ...

يکشنبه سی و یکم تير ماه 1403بدون حقوق ...

پس از کشف نفت در ایران و تغییر فضای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، اقشار مختلف در مناطق نفت‌خیز و شهرهای دیگر تحت‌تأثیر این فضای کاری قرار گرفتند. در یک سو این بازار بزرگ کار و تغییرات مردان و کارگران مختلف بودند و در سوی دیگر زنان و کودکان و نوجوانان که آنها هم به شکلی درگیر این فضای جدید شده بودند. در بسیاری از اسناد و مدارک باقیمانده از شروع دوران کشف نفت در ایران، اطلاعات کافی از نحوه زندگی کودکان و نوجوانان و تا حدی زنان به شکل مجزا وجود ندارد. با این حال به نظر می‌رسد استفاده از نیروی کار کودکان در طول تاریخ ایران پدیده نادری نبوده است.

تا پیش از صنعتی‌شدن جوامع معمولاً کودکان در مزارع و کارگاه‌ها و خانه‌ها در کنار والدین خود به کارهای خرد و‌ ریز مشغول بوده و تحت تعلیم و نظارت پدر و مادر بودند. با این حال پس از صنعتی‌شدن جوامع، کودکان تحت نظارت کارفرما وارد فضای کار با ساعات طولانی و شرایط دشوارتر و حقوق کم شدند.

در مورد کودکان و نوجوانان در مناطق نفتی و شهرهای مختلف ایران هم می‌توان گفت به احتمال زیاد، برای کمک به درآمد خانواده، بسیاری از آنها مشغول کارهای مختلفی بوده‌اند. هر چند نمی‌توانستند در کارهای مرتبط با صنعت‌نفت مستقیم کار کنند و سختی و سنگینی برخی از این کارها امکان به کارگیری کودکان را نداشت، اما با این حال در عکس‌های موجود از کارگران نصب خط لوله‌های نفت و راه‌سازی تعدادی از کودکان و نوجوانان در میان انبوه کارگران دیده می‌شود.

بعد از سال‌های ۱۲۹۹ و ۱۳۰۰ ه.ش که مدارس دولتی و مدارس اعانه‌بگیر شرکت نفت راه‌اندازی شد، به شکل رسمی و با خواست خود مردم، بسیاری از خانواده‌ها کودکان خود را به امید استخدام در سال‌های آتی برای تحصیل به این مدارس می‌فرستادند. همچنین در ادامه تعداد زیادی از نوجوانان در آموزشگاه‌های فنی‌وحرفه‌ای شرکت نفت در مناطق نفتی مشغول به کارآموزی شدند تا در فرصت مقتضی در بخش‌های مختلف صنعت‌نفت به‌عنوان کارگر ماهر استخدام شوند.

زنان در میان قشر فرودستان

در مطالعات تاریخی و اسناد و مدارک موجود به شکلی بسیار محدود به مسئله خانواده و نقش زنان پرداخته شده است. نبود امکان آموزش برای زنان در میان عامه مردم نیز یکی از دلایلی بوده است تا زنان سهم کمتری در جامعه داشته باشند. در این میان با وجود پذیرش عموم گاهی زنانی از طبقات بالا و اشراف که معمولا تحصیل کرده بودند، اظهار وجودی اگر چه اندک کرده‌اند، اما در میان طبقات پایین و کارگران که نگاه جنسیتی و قشری به آنها عمیق‌تر و امکان ابراز وجود در میان آنها کمتر بوده، تقریبا رد پایی از زنان دیده نمی‌شود. در دوره تاریخی مورد نظر این پژوهش (شروع به کار صنعت‌نفت در ایران) و در میان اسناد و مدارک موجود، تاریخ اجتماعی زنان را باید از لابه‌لای سطور و در خط‌های نانوشته بازیافت.

در سال‌های اولیه کشف‌ نفت و شروع مهاجرت‌های گسترده به مناطق نفت‌خیز، بسیاری از کارگران به تنهایی با انگیزه یافتن شغل به خوزستان مهاجرت و خانواده را رها می‌کردند. در این میان خانواده‌های بسیاری همراه با خانواده خود به این مناطق آمدند و روابط خانوادگی‌شان دستخوش تغییر شده و کمتر امکان ایجاد ارتباط فامیلی گذشته را داشتند. عموم این افراد تا قبل از حضور در این مناطق، زندگی ایلی و قبیله‌ای و به صورت دسته‌جمعی و به شکل خانواده گسترده داشتند و گاه دو تا سه نسل و حتی بیشتر شامل پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و عمه‌ها و عموها و فرزندان آنها با هم زندگی می‌کردند. اما در این شرایط مردان باید در شهرک‌های نفتی با همسر و فرزندان خود در الونک‌ها و کپرها یا در شرایط بهتر در منازل مسکونی سازمانی زندگی می‌کردند؛ بنابراین چگونگی و میزان روابط خانوادگی برای آنان د ستخوش تغییر شده بود .

زنان و تغییر در حوزه‌های کاری

در دوره کشف نفت در ایران (۱۲۸۶ ه.ش) اکثر زنان ایران افزون بر پخت نان و غذا، مراقبت از کودکان و کارهای خانه در زمین‌های کشاورزی و تهیه انواع تولیدات زراعی، نگهداری و چوپانی گوسفندان، بزها و گاوها و ... را هم به عهده داشتند. پس از استخدام انبوه مردان بومی و غیربومی در تأسیسات نفتی، مردان عشایر کوچ‌نشین یا روستایی با خانواده‌های خود به این مناطق مهاجرت کردند و پس از استخدام در شرکت نفت با احداث کپر یا آلونکی در اطراف و حومه مناطق مسکونی در این شهرک‌ها ماندگار شدند. به عبارتی محیط کار مردان از کشتزارها و مزارع در روستا یا چراگاه ها و مراتع خودشان به کارگاه‌های نفتی، جاده‌های در دست احداث و نصب تأسیسات نفتی و حمل لوله‌ها و ابزار و ادوات مورد نیاز شرکت نفت تغییر کرد. در مورد این تغییر در حوزه کاری مدارکی وجود دارد، اما در مورد تغییراتی که این تحولات بر زندگی و خانواده و فرزندان و زنان در این خانواده‌ها داشته است، اسناد و مدارکی وجود ندارد.

زنان که تا این زمان در روستا و در کنار مردانشان در مزارع و باغچه‌ها مشغول کشاورزی بودند و در کنار اقوام  و خاندان خود زمینه‌ای برای اجرای مراسم آیینی و موقعیت اجتماعی داشتند، با تغییر محل زندگی در واقع واحد تولیدی خود را نیز از دست دادند و در فضای محدود جدید دیگر آزادی عمل و فعالیت‌های اجتماعی قبلی را نداشتند. بدون شک در شهرک‌های نفتی و فضای زندگی کارگری بسیاری از موضوعات و منزلت‌های اجتماعی همچون مسند گیس سفیدی به فراموشی سپرده شد و به این ترتیب نمی‌توان گمان داشت اوضاع زندگی در حوزه فعالیت شرکت نفت برای زنان به خوبی پیش رفته و شرایط مطلوب‌تری در اختیار آنان نهاده شده باشد.

در این دوره محل کار مرد و زن از هم جدا شد و زنان در خانه که دیگر نقش تولیدی نداشت، ماندند و مردان برای کار و کسب درآمد به کارگاه‌ها و تأسیسات نفتی رفتند. اگر چه در بسیاری نقاط کشور زنان نیز در کارگاه‌ها و کارخانه‌ها و کشتزارها مشغول کار بودند، اما تا سال‌ها بعد اثر و مدرکی از استخدام زنان در شرکت نفت دیده نمی‌شود، ضمن اینکه بنابر فرمان مظفرالدین شاه زنان از استخدام و کار در کارخانجات خارجی ممنوع شده بودند.

به این ترتیب زنان چه همراه با شوهرانشان به مناطق نفت‌خیز مهاجرت می‌کردند و چه در روستاها با شرایط شغلی و درآمد شوهرانشان می‌ماندند، باید در انتظار بازگشت همسر می‌ماندند و به لحاظ اقتصادی کاملا وابسته به درآمد آنان بودند. در این میان دوره‌های طولانی بارداری‌های متعدد و مراقبت از فرزندان و عدم پذیرش زن شاغل در جامعه سنتی مهم‌ترین دلایل برای عدم اشتغال زنان به کارهای با دستمزد مشخص بود. در سال‌های نخستین تأسیس شرکت نفت، زنان عشایر و روستایی که بنابر موقعیت شغلی همسران‌شان ترک دیار گفته و در کنار هم در شرکت شهرهای نفتی و اطراف چاه‌های نفت زندگی می‌کردند، اغلب همان لباس‌های محلی خود را استفاده کرده و به ریسندگی نخ برای تهیه لباس و ریسمان می‌پرداختند، زیرا در چادرها و کپرها و آلونک‌هایی که آنها زندگی می‌کردند، بیش از این نمی‌شد، فعالیتی انجام داد.

زنان و مشارکت اجتماعی و سیاسی

با وجود اشتیاق زنان ولایات و ایالات دیگر برای مشارکت در فعالیت‌های سیاسی روزهای انقلاب مشروطه و پس از آن، مشارکت سیاسی زنان در این منطقه بسیار ضعیف بوده و برعکس زنان شهرهای دیگر همچون تهران، تبریز، اصفهان و ... خبری از هیجان و یا نشانه‌ای از بیداری سیاسی در آنان گزارش نشده است.

در سال‌های استبداد صغیر که «انجمن نسوان» در تهران نمایش، کنفرانس و سخنرانی‌های چند هزار نفری در تثبیت حقوق و ابراز وجود زنان در جامعه ترتیب می‌داد و «انجمن مخدرات وطن» با جمع‌آوری اعانه ملی برای دولت به منظور جلوگیری از استقراض خارجی و انتشار اسامی اعانه دهندگان در روزنامه‌ها مجلس شورای ملی و عموم مردم را تحت‌تأثیر قرار می‌داد، در مناطق نفتی نمودی از فعالیت‌های اجتماعی سیاسی یا جنبش‌های اصلاح‌طلبانه زنان به چشم نمی‌خورد. در سال‌های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴م/۱۳۲۷ تا ۱۳۳۴ه.ق که روزگار بلافصل کشف نفت در مسجد سلیمان و تأسیس تصفیه‌خانه آبادان بود، افراد تحت استخد ام شرکت نفت و خانواده‌های آنان هنوز آنقدر با کار در کارگاه‌های نفتی و فضای کارگری و زندگی در مجموعه‌های تازه تأسیس مسکونی شرکت عجین نشده بودند که به دنبال کسب امتیازهای اجتماعی و حقوق فردی و کارگری خود باشند.

زنان و ازدواج

همان‌طور که در سراسر ایران مرسوم بود، ازدواج دختران و پسران در سنین بسیار پایین انجام می‌گرفت، ضمن اینکه محدودیت‌ها و شرایط ازدواج آنقدر سخت و پیچیده نبود که موجب اشکال یا تعلل در این موضوع شود. نکته قابل توجه در برخی ازدواج‌ها ادغام فرهنگ‌ها پس از مهاجرت مردان به مناطق نفتی بود. بسیاری از مردان پس از حضور در مناطق نفتی برای کارگری همان‌جا اقدام به ازدواج می‌کردند و همان‌جا زندگی تشکیل می‌دادند و به این ترتیب یک جریان اجتماعی و فرهنگی جدید شکل می‌گرفت. با توجه به مهاجرت افراد از مناطق و ایالات مختلف به مناطق نفتی، اطلاعی از چگونگی و امکان برگزاری مراسم سنتی و آداب و رسوم مخصوص مربوط به ازدواج در حوزه‌های کارگری در دست نیست. اما احتمالا نباید برگزاری سنن و رسوم در میان کارگران خیلی جدی بوده باشد، به ویژه اینکه افراد غالبا از ایل، طایفه و فامیل خود جدا شد ه بودند.

منبع: هفته‌نامه مشعل