قاچاق نفت از ايران به افغانستان در اواخر قاجار به روايت اسناد نفتي

شنبه شانزدهم آذر ماه 1398قاچاق نفت از ايران به افغانستان در اواخر قاجار به روايت اسناد نفتي

اسنادي وجود دارد كه نشان مي دهد در دوره قاجار روابطي ميان ايران و افغانستان  وجود داشته ضمن آنكه قاچاق نفت در اين دوره نيز از ايران به افغانستان صورت مي گرفته است.

 

حميدرضا كريمي*

 

 

افغانستان در طول تاريخ خود تا سال1236شمسي (1857ميلادي )  كه به موجب قرارداد پاريس از ايران جدا و مستقل شد،چه در دوره باستان و چه در دوره اسلامي جزئي از خاك ايران محسوب مي شد.بيشتر پژوهش هاي مربوط به روابط نفتي ايران و افغانستان به دوره پهلوي وبعد از آن مربوط مي شود ، اين درحالي است كه  اسنادي وجود دارد كه نشان مي دهد در دوره قاجار هم اين روابط وجود داشته ضمن آنكه قاچاق نفت در اين دوره نيز به افغانستان صورت مي گرفته است.
مويد اين نكته،نوشته حاضر است كه با استناد بر سندي سه صفحه اي ،  موجود در مركز اسناد آستان قدس وبازخواني اين سند،به موضوع قاچاق نفت از شرق ايران به ويژه در استان خراسان در اواخر دوره قاجار مي پردازد.

 

لودویگ نوبل به همراه برادرش روبرت،شرکت برادران نوبل،یک شرکت نفتی را در شهر باکو جمهوری آذربایجان تأسیس کرد که به تنهایی ۵۰درصد نفت جهان را استخراج می‌کرد.در اين دوره نفت باكو به بازارهای اروپا و آسیا نزدیك‌تر و هزینه حمل و نقل آن نسبت به رقیب آمريكایی پایین‌تربود. صاحبان نفت باكو موفق شدند در اواخر قرن نوزده نقش مسلط را در بازارهای بین‌المللی پیدا كنند.در این ایام نفت سفید باكو به نواحی مركزی و جنوبی ایران راه پیدا كرد و نیز در شرق ایران مخصوصاً خراسان راه یافت.واردات نفت روسیه در دست تجار ایرانی بود كه با كمپانی نوبل همراهی می‌كردند.برادران نوبل در سال 1908ميلادي  با اجاره انبار نفت در رشت كار خود را آغاز كردند.یعنی درست در زمانی‌که رینولدز در میدان نفتون در جنوب غرب ایران به نفت رسیده بوده و همچنین کشاکش مشروطه و استبداد نیز به اوج خود رسیده بود.در حقيقت در اين دوره نفت باكو از طريق ايران به افغانستان صادر مي شد.

بررسي سند موجود

در سندي سه صفحه اي  با شماره بازيابي 70439 موجود در مركز اسناد آستان قدس رضوي،به تاريخ 6ذي القعده1332هجري قمري مصادف با 4ميزان1293شمسي، از سوي رومانوسكي سركنسول روسيه در منطقه سيستان و قاينات،به محمد ابراهيم خان علم مشهور به شوكت الملك حاكم منطقه بيرجند،جنوب خراسان و سيستان درخواستي مبني بر جلوگيري قاچاق نفت به افغانستان مطرح مي شود .اين درخواست در اصل از سوي وكيل شركت نوبل به رومانوسكي ارسال شده است و رومانوسكي اين درخواست را مكتوب و به شوكت الملك تقديم مي كند.

در دو صفحه  اول اين سند دست نوشته يا نامه اي رسمي آرم دار،از طرف رومانوسكي با شماره نامه 343 به تاريخ 14سپتامبر1914ميلادي به زبان فرانسه نوشته شده و در گوشه سمت چپ آن ترجمه اين نامه به صورت دستي نوشته شده است.در برگ دوم اين نامه امضاي رومانوسكي وجود دارد.ترجمه اصلي اين نامه بدين شرح مي باشد:"عالیجناب محترم،پیرو گفت و گوی قبلی باید به استحضار شما برسانم که پیشکار(نماینده)کمپانی نوبل در مشهد ضمن درخواست از بنده برای انجام اقدامات مقتضی در نزد مقامات ایرانی محلی،گمان می برد چاروادارانِ افغان یعنی ملا درویش و غلام رسول که حامل 532بشکه نفت به مقصد بیرجند هستند،قصد رفتن به افغانستان با کالای مورد اشاره را دارند.لذا،عالیجناب محترم،مستدعی است لطف نموده و اقدامات لازم جهت ممانعت از خروج ایشان از مرز را انجام داده و ایشان را(ملزم به  رعایت مفاد قراردادشان با کمپانی کنید.)عالیجناب محترم،لطفا پذیرای احترامات و احساسات شایسته و بایسته بنده باشید،رومانورسکی"


سند شماره یک

صفحه اول سند

 

سند شماره 2

صفحه دوم سند
 

متن ترجمه اين نامه نیز به اين شرح است:"نماينده كمپاني نوبل در مشهد از من درخواست كرده كه در نزد نماينده دولت عليه كه تمنا نمايم كه ملا درويش و غلام رسول،چارواداران افغان موازي 532چليك نفط براي بيرجند بار گرفته و با مال التجاره بطرف افغانستان رفته اند.متمني است اقدامات لازمه را فراهم كرده كه اگر ازين راه خواسته به افغانستان بروند آنها را به بيرجند بياورند (رومانوسكي)"

درصفحه سوم اين سند جوابيه اين نامه با سربرگ و آرم(وزارت جليله داخله حكومت قاينات)با شماره نامه953 نگاشته شده است.در اين سند اشاره به اين شده است كه "حمل داران افغان نفط ها را به بيرجند وارد كرده اند ."

 

سند شماره 3

صفحه سوم سند

 

 

واردات نفت از ايران

شايان ذكر است ، افغانستان با آغاز دهه1340شمسي (1960ميلادي) ،به دلايل دوري از دريا،به صرفه نبودن روابط اقتصادي با شوروي و دوري راه ها،شرايط نامطلوب اقتصادي،به ويژه بعد از جنگ جهاني و اختلاف با کشور پاکستان به برقراري روابط اقتصادي با ايران گرايش پيدا کرد و هيات هايي را به اين منظور راهي ايران کرد.افغانستان از خرداد1327شمسي (ژوئن 1948ميلادي )  واردات نفت و فرآورده هاي آن را از ايران آغاز کرد،اما از سال1335شمسي (1956ميلادي ) با شروع پلان هاي اقتصادي،نياز بيشتري به اين محصول پيدا کرد و هر چند موافقتنامه هايي در اين زمينه،بين دو کشور منعقد شد.(ادواي،1395:ص1)

در نوشته بالا كه پژوهشي در مورد صادرات و قاچاق نفت ايران به افغانستان در دوره پهلوي است ،تاريخ واردات نفت ايران به اين كشور سال 1327شمسي ذكر شده است و اين نشان دهنده اين موضوع است كه با توجه به سند فوق،نفت به صورت مستقيم و با قرارداد مشخصي بين ايران و افغانستان وارد اين كشور نمي شده و احتمالا اين قرارداد بين شركت نفتي روسي نوبل و افغانستان بوده و ايران راهي براي رساندن نفت به افغانستان بوده است.تاريخ سند فوق ، زمان اوايل جنگ جهاني اول را نشان مي دهد كه مشخص كننده اين موضوع است كه در اين تاريخ هنوز نفت جنوب ايران به صورت گسترده پخش نشده بود . با اين وجود با توجه به موضوع قاچاق نفت از ايران به افغانستان اين موضوع نشان دهنده اين مي تواند باشد كه نفت در ايران كالايي ارزان و قابل دسترس بوده اما افغانستان در آن زمان كه مصادف با پادشاهي حبيب الله خان بوده ، هنوز اقتصاد روبه رشدي در اين دوره نداشته و نفت را با قيمتي بالا از شركت روسي خريداري مي كرده است .
 اين در حالي است كه مقدار نفت خريداري شده افغان ها ، جوابگوي نياز هاي آن دوره كشور افغانستان نبوده و باعث قاچاق نفت از ايران به افغانستان مي شده است.افغانستان از سال1335شمسي طرح هاي اقتصادي خويش را شروع كرد و در اين دوره بود كه نياز فراوان به نفت پيدا كرد.بنابراين اين پرسش مطرح مي شود كه در سال1293شمسي چرا اين حجم از نفت وارد افغانستان مي شده است؟پاسخ اين پرسش نيازمند بررسي ابعاد گوناگون تاريخ و اقتصاد دو كشور ايران و افغانستان است كه با مراجعه به اسناد اين دوره يافتن آن امكان پذير است.

 

پی نوشت ها:

1-رُومانُووسکی دِ بُنچا(لهستانی:V. Romanowski de Bończa)در اسناد ایرانی با نام عبدالخالق دوبنچا رومانوفسکی معروف به رومانوسکی یا رومانوفسکی،هنرمند،طراح،اسلحه‌شناس، متخصص فنی موزه و متخصص طراحی آرم و نشان و دیپلمات روسی است.رومانوسکی در یکی از مکاتباتش با آستان قدس رضوی به اشتغال خود در کنسولگری روسیه در بیرجند اشاره داشته و سرکنسول روسیه در سیستان و قائنات بوده‌است.

2-محمد ابراهیم خان علم،(۱۲۵۹ - ۱۳۲۲)مشهور به شوکت الملک دوم،زمیندار بزرگ و حاکم منطقه بیرجند، جنوب خراسان و سیستان،در سال ۱۲۵۹ خورشیدی در بیرجند زاده شد.وی از چهره‌های مؤثر در تاریخ ایران در اواخر دوران قاجار و اوائل دوران پهلوی بود.محمد ابراهيم خان پدر اسدالله علم وزير دربار پهلوي دوم است .

3-ادواي،مظهر.(بهار 1395). صادرات و قاچاق نفت و فراورده هاي نفتي ايران به افغانستان در دوره پهلوي دوم (1320-1357 ش). پژوهشنامه خراسان بزرگ: سال هفتم شماره 22. صص 73-84.

 

*كارشناس ارشد موزه داري وکارشناس واحد پژوهش و تاریخ شفاهی مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت

 

 

/content/12/بانک-مدارک-و-اسناد/4169/پنج-من-و-نيم

content/25/كاوش-در-تاريخ-نفت/4157/روياي-ناتمام-افغان-ها-درانبار-شماره-یک-مشهد

content/25/كاوش-در-تاريخ-نفت/4263/منوچهر-فرمانفرمائیان-به-روایت-اسناد-نفتی

content/1/اطلاع-رسانی/4014/گفت-و-گو-با-فریدون-مهدویان-پيشكسوت-پخش-در-خراسان

/content/1/اطلاع-رسانی/4031/گفت-و-گو-با-رئيس-پيشين-تعميرات-پخش-مشهد


 


آخرین اسناد