"صاحب ملوس" و سوابق كاري!

دوشنبه یازدهم مرداد ماه 1395

در سال هاي اوليه توليد نفت در مسجد سليمان، براي نگهداري سوابق كارگران از روش خاصي استفاده مي شد كه عبارت بود از اختصاص يك شماره شامل دو حرف اختصاري نام كارگاه و دو يا سه عدد سريال واگذاري به كارگران. به اين ترتيب براي هر كارگري كارتي به نام History Card يا سوابق آنها تهيه مي شد كه در آن مشاغل و تغييرات دستمزدي و ايام مرخصي ثبت مي گرديد.

در آن ايام كارگزيني كارگران مسجد سليمان در محلي به نام "دره مال كريم" واقع شده بود و كليه سوابق كارگران در آنجا نگهداري مي شد و از آنجا كه سيستم هاي مدرن آرشيوي يا كامپيوتري امروزي وجود نداشت، با از ميان رفتن اين سوابق، اطلاعات موجود در مورد كارگران به مخاطره مي افتاد.

از قضا در يكي از زمستان هاي اوايل دهه 1310، بارندگي شديدي رخ داد و با به راه افتادن سيلاب در دره مالكريم، ساختمان و كليه مدارك كارگزيني كارگران طعمه سيلاب شد و از ميان رفت.

شركت نفت ايران و انگليس كه اين كارگران را در استخدام خود داشت، به فكر راه چاره اي افتاد تا بتواند سوابق را از نو جمع آوري كند. در نتيجه تيمي مركب از سه نفر ايراني و يك نفر انگليسي به نام "مستر مدوس" (Mr. Meadows) مامور تعيين سوابق افراد شده و با مصاحبه با يك يك افراد و مطابقت با شواهد موجود نسبت به تهيه و تعيين كارت جديد براي آنها اقدام كردند.

روش كار به اين صورت بود كه هر كارگري با قرار گرفتن در مقابل تيم تحقيق بايد سوابق خود را اعلام و سپس براي اثبات درستي آنها مدارك و شواهدي را ارئه مي كرد. و مثلا اگر مي گفت سابقه كارم 20 سال است بايد مي گفت در آن زمان رئيس منطقه مستر فلان يا صاحب بهمان بود و قيافه اش اين شكلي بوده و چطور و با چه كساني سر كار مي آمد و ...

سري هاي اول كارگران كه براي مصاحبه رفتند، موضوع را براي سايرين تعريف كرده و راهنمايي هاي لازم را انجام دادند! اين بود كه افراد با نشاني هايي كه از همكاران قديمي تر مي گرفتند، مرتب سوابق خود را بالا و بالاتر مي بردند.

براي مثال يكي هنگام مصاحبه با مستر مدوس اعلام مي كرد كه در ده سال قبل با صاحب نيكلسون در چاه شماره سه كار كرده و وقتي نشاني مي پرسيدند پاسخ مي داد: "همون كه داراي قدي بلند بود و هميشه با سگ كوچك پشمالويش به محل پروژه مي آمد!"

مستر مدوس و همكارانش هم كه نشاني را درست تشخيص مي دادند، مراتب را تاييد كرده و  ده سال سابقه با جوهر قرمز قلم مدوس كه در نزد كارگران به "مستر ملوس" يا "صاحب ملوس" معروف شده بود، در كارت فرد مزبور درج و امضا مي شد. تعدادي از اين كارت ها در پرونده كارگران قديمي موجود است و نگارنده خود مواردي از آنها را مشاهده كرده است.

به اين ترتيب با تسري اين موضوع بين كارگران و ذكر شواهد شنيده شده از ديگران، بعضي تا ده سال و يا بيشتر سابقه خود را افزايش دادند. در نتيجه "مستر مدوس" يا به قول كارگران "صاحب ملوس" منشاء خيري براي آنها شده بود كه عموما هم در شرايط سخت و ناگواري كار مي كردند. حتي گفته مي شود بعضي از افراد داراي "سوابق صاحب ملوس" به هنگام بازخريدي و يا بازنشستگي سوابق كاري بيش از سن خود داشتند!

بعدها و در زمان كنسرسيوم كه طرحي تعديل نيروي انساني در صنعت نفت و بازنشستگي كاركناني كه داراي سابقه بالا بودند به اجرا گذاشته شد، افرادي با 40 سال سن و 45 سال سابقه كاري بازخريد شدند!

 

(عكس تزييني است)

نعمت ا.. امام