"ديترويت" كوچك در انديمشك

شنبه بیست و هفتم خرداد ماه 1396

تصور عمومی بر این است که نخستین کارخانه اتومبیل سازی یا بهتر بگوییم مونتاژ خودرو، کارخانه ایران ناسیونال یادگار برادران خیامی در جاده مخصوص کرج بوده، اما شواهد تاریخی در تاریخ صنعت نفت حاکی از این است که نیروهای متفقین در زمان جنگ دوم جهانی در شهر اندیمشک در استان خوزستان، نخستین کارخانه مونتاژ وسایل نقلیه را همراه با هواپیماهای سبک ایجاد کرده بودند.

موضوعی که بیش از همه شاید"حسن لیلاند"، راننده قدیمی شرکت نفت بر آن تاکید داشت و در هر محفل و ميهمانی که می نشست، خاطرات نوجوانی را خود در اندیمشک به عنوان مونتاژ کار اتومبیل آمریکایی مرور می کرد.

حسن، لقب و شهرت خود را از سال ها کار کردن روی کامیون "لیلاند" شرکت نفت در اهواز گرفته بود و همه فکر می کردند که بعد از بازنشسته شدن با پاداش پایان کارش (که آن سال ها البته رقمی بود!) و پس اندازش، یک کامیون لیلاند می خرد و به دل جاده ها می زند. اما بر خلاف تصور حسن در اهواز ماند و تنها ارتباطش با برندی که بسیار دوست می داشت این بود که در حصیرآباد اهل محل "حسن لیلاند" خطابش کنند.

آن قدر عاشق این مدل کامیون بود که به پسرش سپرده بود شجره نامه لیلاند را برایش از کتاب های تاریخی یا مجلات تخصصي خودرو که آن روزها زیاد چاپ می شد دربیاورد و وقتی پسرش يك مجله قدیمی به او داد که آنچه می خواست درآن نوشته شده بود، گویی شجره نامه خود را یافته بود و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید.

از فردا، بازنشستگان هم دوره ای در پارک بیست متری شهرداری پای خطابه او می نشستند تا آنچه را که حسن لیلاند هربار چنان با احساس می گفت که گویی بار اول بود، بشنوند! برایشان می گفت که لیلاند موتورز  (Leyland Motors)  شرکت ماشین سازی بریتانیایی بود، که در سال ۱۸۹۶ تاسیس شده بود و کامیون و اتوبوس می ساخت. نمونه همان کامیون هایی که حسن سال ها راننده اش بود و همان اتوبوس هایی که بچه های زیتون کارمندی، با آن به مدرسه می رفتند.

شرکت لیلاند کار خود را با احداث کارخانه تولید موتور بخار (شرکت موتور بخار لانکاشر) در شهر لیلاند، لانکاشر انگلستان آغاز کرد. نخستین محصول این شرکت یک ون با ظرفیت ۱٫۵ تن بود، که موتور بخار داشت. در سال ۱۹۰۵ آنها همچنین تولید خودروهای بنزین سوز را آغاز کردند. در سال ۱۹۰۷ نام این شرکت از شرکت موتور بخار لانکاشر به لیلاند موتورز تغییر یافت. چند دهه بعد بود که حسن راننده یکی از کامیون های صفر کیلومتر آن شرکت شده بود و همه جا با عنوان "حسن لیلاند" مورد خطاب قرار می گرفت و از این لقب لذت می برد.

حسن لیلاند یک خاطره قابل تامل دیگر نیز داشت و در حالی که بسیاری از همکارانش نخستین کارخانه خودروسازی را در کشور همان کارخانه ایران ناسیونال می دانستند که توسط احمد خیامی و برادرش محمود خیامی بنیان ‌گذاری شده بود، او دوران نوجوانی اش را در دوران اشغال مناطق نفتخیز توسط متفقین، به یاد می آورد که متفقین در راستای تجهیز و تقویت جبهه شمالی در شوروی سابق و در راستای تسهیل امور لجستیک و ارساي ماشین آلات تصمیم گرفته بودند بخشی از ماشین ها را  در داخل ایران مونتاژو به جبهه‌های نبرد در روسیه ارسال کنند.

به همین دليل، نیروهای آمریکایی یک کارخانه کوچک را در شهرستان اندیمشک واقع در استان خوزستان بنا نهادند که نامش "لیتل دیترویت" بود و در آن خودروهای نظامی سبک و نیز کامیون و هواپیما مونتاژ می‌شد و حسن نوجوان در این کارخانه به عنوان کارگر ساده استخدام شده بود.

کارخانه"لیتل دیترویت" از اواخر سال 1320 به ‌وسیله مهندسان ارتش آمريكا در شهر اندیمشک احداث شد و وظیفه آن از صندوق بیرون آوردن و مونتاژ کردن هزاران دستگاه اتومبیل سبک نظامی آمریکایی مانند جیپ و کامیون و کماندوکار (کامانکار) بود. بسیاری از همکاران حسن لیلاند خاطرات نوجوانی او را بلوف می دانستند. خصوصا اینکه سند، مدرک یا تصویری نیز از کارخانه مذکور وجود نداشت و تنها شاهد حسن، قدیمی های اندیمشک بودند که به عنوان همکاران نوجوان خود از آنان یاد می کرد.

سال ها بعد اما کتاب ریچارد. ا. استوارت، محقق نظامی آمریکایی  به نام "سپیده دم در آبادان" زیر عنوان: "در آخرین روزهای حکومت رضاشاه" به فارسی ترجمه شد و حسن لیلاند از این کتاب برای همکاران بازنشسته اش در پارک بیست متری شهرداری اهواز می خواند که نوشته بود؛

"ارتش آمریکا برای بهتر اداره کردن برنامه کمک به شوروی ”فرماندهی خلیج فارس” را تأسیس کرد و خیلی زود 30 هزار سرباز و افسر لجستیکی خود را به ایران فرستاد. آمریکا تا نوامبر 1942 (آبان 1321) بیش از 400 هزار کامیون، 27 هزار فروند هواپیما و 28 هزار دستگاه تانک و نفربر را از راه خلیج ‌فارس به اتحاد جماهیر شوروی فرستاد. شکی نیست که این رقم عظیم و باورنکردنی خودرو نظامی از راه ایران به روسیه ارسال شده است، اما گفتنی است که بخش عظیمی از این اقلام در لیتل دیترویت، یعنی کارخانه مونتاژ خودرو و هواپیماهای آمریکایی در اندیمشک از صندوق‌ها درآمده و سوار (مونتاژ) می‌شده است."

تعداد زیادی از صندوق‌های حاوی قطعات هواپیماهای آمریکایی که به ایران رسیده، در انبارهای بندر شاهپور (بندر امام خمینی امروز) همچنان دربسته بود. مهندسان آمریکایی که بنا به دعوت دولت پس از شهریور 1320 به ایران آمده بودند، هنوز فرصت باز کردن صندوق‌ها و سوار کردن هواپیماها را برای نیروی هوایی ایران پیدا نکرده بودند، پس از اشغال آبادان و بندر شاهپور به دست انگلیسی‌ها، آنها نیز به لیتل دیترویت حمل و به وسیله مهندسان ارتش آمریکا آماده پرواز شدند، جیپ‌ها و کامیون‌هایی که در اندیمشک مونتاژ شدند، روی واگن‌های باری به شمال فرستاده و در بندرشاه (ترکمن) به روس‌ها تحویل داده می‌شدند. تعدادی نیز از طریق جاده‌های ایران که در آن زمان فقط شوسه بودند، به شمال فرستاده می‌شدند.

در لیتل دیترویت به ‌قدری جیپ و کامیون مونتاژ می‌شد که تعدادی از آنها در ماه‌های پس از جنگ همچنان در محوطه کارخانه تلنبار شده بود. چند تن از تجار زرنگ ایراني هم چند هزار جیپ و کامیون نو و مستعمل و انواع وسایل موجود در انبارهای اندیمشک را خریدند و به بهای گران به خریداران ایرانی فروختند و از این راه به ثروت و مكنتي رسیدند.

بازار سیاه قطعات و لاستیک اتومبیل، در پایان جنگ هزاران نفر را به ثروت‌های باورنکردنی رساند. آمریکایی ها، علاوه بر انبار اندیمشک، شصت انبار در مساحتی به ابعاد شش کیلومتر در شش کیلومتر در خرمشهر احداث کرده بودند. در این انبارها 3000 دستگاه کامیون، 10 هزار حلقه لاستیک، 300 دستگاه اتومبیل سواری، 4000 صندوق لوازم یدکی اتومبیل از هر رقم، 500 دستگاه موتور برق، 750 تن شکر، 700 تن آرد گندم، هزار دستگاه یخچال، سه کشتی رودخانه پیما، شش آمبولانس مجهز، يك میلیون قوطی کنسرو گوشت گاو و ماهی و پودر پرتقال موجود بود که شرکتی متشکل از سرمایه‌داران متنفذ ایرانی و مرکب از آقایان مهدی شیرازی، مهدی نمازی، مهدی باتمانقلیچ، اوالئوف، اردکانی، گرجی و…. همه اقلام آن را به مبلغ چهل میلیون تومان از سررشته‌داری ارتش آمریکا خریدند و در بازار فروختند.

این سه هزار کامیون که بعضی از آنها کاملاً نو و استفاده نشده بود، وارد بازار ایران شد و تحولی در صنعت حمل و نقل ایران ایجاد کرد.

خاطرات نخستین کارخانه مونتاژ خودرو در خوزستان در ذهن بسیاری از ساکنان شهرهای نفتخیز ایران مانده است.

فرشید خدادادیان