تاریخچه و نقش خودروها در اکتشاف، تولید و انتقال مواد نفتی در ایران

چهارشنبه چهارم مرداد ماه 1396تاریخچه و نقش خودروها در اکتشاف، تولید و انتقال مواد نفتی در ایران

بخش اول:

نخستين خودروها در كارزار صنعت نفت


داستان صنعت نفت در ايران، به عنوان یکی از مهمترین صفحات تاريخ كشور، تا كنون از ديدگاه ها و زواياي هاي مختلفي مورد بررسي و كنكاش قرار گرفته است. آنچه در مقاله حاضر به آن پرداخته شده، نقش و تاريخچه حضور خودروها طي نزديك به یازده دهه در این صنعت كليدي و پراهميت است، كه به سبب طولاني بودن در چند قسمت از نظرتان مي گذرد.


زمانی که هنوز هیچ خودرویی درکار نبود، مرد پرتوان عمليات اكتشاف نفت، یعنی جرج برنارد رینولدز (George Bernard Reynolds) در گرمای سوزان و طاقت فرساي مناطق کوهستانی جنوب، تمام صحرا را به دنبال نفت در می نوردید. او مي توانست كوه ها و دشت هاي صعب العبور را به سهولت با اسب بتازد، و در واقع تنها وسيله رفت و آمد او و همراهانش چهارپايان بودند.

خودرو يك

اين زمانی بود که هنوز کارخانجات اتومبیل سازی شروع به كار نكرده بودند. اما اولین کارخانه خودروسازی شرکت فورد در آمریکا بود و همين خودرو بود كه به عنوان نخستين خودرو وارد کارزار صنعت نفت شد و فعالیت خود را در منطقه گرم جنوب و عملیات کشف نفت آغاز كرد.

اتومبیل فورد مدل تی (T)، اولین سری خودروهای وارد شده به صنعت نفت:  

شرکت فورد موتور (Ford Motor Company) معروف به فورد، شرکت خودروسازی آمریکایی و چند ملیتی مستقر در دیربورن، میشیگان از حومه شهر دیترویت بود. این کمپانی در تاریخ ۱۶ ژوئن ۱۹۰۳ میلادی توسط هنری فورد تأسیس شد. در تاریخ 27 نوامبر سال 1908، نخستين خودرو فورد مدل تي در خط مونتاژ کارخانه فورد در ديترويت ميشيگان قرار گرفت. اين خط مونتاژ در سال 1904 میلادی توسط دو مهندس و معمار به نام هينچمن و اسميت راه اندازي شده بود که نقشي مهم در تحول توليد خودرو فورد داشت، چرا که ساخت همزمان قطعات و توليد انبوه را جايگزين توليد تکي کرد. درازاي فورد مدل تي دو دنده اي، 4/3 متر بود با وزن 540 کيلوگرم. موتور آن نيز چهار سيلندر و قدرتش 20 اسب بخار بود، همچنين غربيلک فرمان آن در سمت چپ قرار داشت.

اين اتومبيل بسيار ساده براي رانندگي مناسب و تعمير کردن آن نيز بسيار ارزان بود. قيمت آن در سال ۱۹۰۸ میلادی حدود ۸۲۵ دلار بود که به تدريج قيمت آن کمتر شد فورد مدل تي (T) تاثيرگذارترين ماشين قرن بيستم شناخته مي شود. بنا براین تعدادی دستگاه خودرو مدل تی بویژه (T6) وارد کارزار منطقه عملیاتی نفت جنوب، مانند حوزه عملیاتی میدان نفتون (مسجدسلیمان) شد و به زودي دیگر مناطق هم مانند گناوه، گچساران، آبگنجی، کیلورکریم، میشان و غیره جهت کشف میدان های نفتی جديد، از اين خودرو استفاده كردند.

اتوموبیل های فورد تقریبا تا اواخر دهه بیست 1920 میلادی (1300 ش) در عرصه عملیات نفتی فعالیت داشتند.

خودرو دو

کامیون های اشتراوسلر (STRAUSSLER) تانکر های نفکش اولیه:

با گذشت حدودا يك دهه از کشف و تولید نفت، شرکت نفت انگلیس و ایران به تدریج با خرید مدرن ترین تجهیزات، خود را به بالاترین رده های جهانی رسانید و حتی در بسیاری موارد سفارش ساخت خودروهایی با کاربرد خاص را داد، که به تعداد بسیار محدود تولید شدند. یکی از این خودروها کامیون تانکری بود که در سال 1932 میلادی به کارخانه اشتراوسلر ( Straussler) سفارش داده شد.

آقای نیکولاس اشتراوسلر یک مهندس نابغه اهل مجارستان بود که در اوایل دهه 1930 میلادی به انگلستان مهاجرت کرد و در جنگ جهانی دوم تعدادی از خودروهای نظامی را با همکاری شرکت ویکر آرمسترانگ (Vickers Armostrong)  و آلویس (Alvis) طراحی کرد و اختراع او در تبدیل تانک های عادی به ابزار های جنگی آبی و خاکی، در دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفت. او همچنين یک دیواره لاستیکی به اطراف تانک اضافه کردکه در موقع ورود تانک به آب باد می شد و آن را به یک قایق تبدیل می کرد.

آقای اشتراوسلر بعد از دریافت سفارش از شرکت نفت انگلیس و ایران، نهایت نبوغ خود را جهت طراحی و ساخت آن به کار بست. نتیجه کار، خودروی فوق العاده ای بود که دارای یک موتور 8 سیلندر V شکل و با چهار محور بود كه انتقال قدرت به همه چرخ ها انجام می شد.

این كاميون ها در سال های اولیه کشف نفت، نقش عمده ای در نقل و انتقال مواد نفتی بر عهده داشتند.

خودرو 3

کشنده ها تانکر و تریلر اسکامل:

در سال  1935 میلادی شرکت اسکامل (Scammell ) انگلستان یک سفارش اختصاصی از شرکت نفت انگلیس و ایران برای ساخت دو دستگاه کشنده تریلی تانکر دریافت کرد. در آن زمان به دلیل کمبود جاده های آسفالته، کامیون هایی نیاز بود که قابلیت حرکت در زمین های ناهموار را داشته باشند.

نتیجه کار وسیله ای گران قیمت و استثنایی و بسیار سنگین بود. کشنده اي كه دارای یک موتور با حجم 14 لیتر و قدرت 160 اسب بخار بود. موتور اين وسيله توسط شرکت پرکینز (Perkins) و برای نصب روی قایق ها وکشتی ها ساخته شده بود و توسط مهندسان اسکامل با انجام تغییراتی از جمله تغییر سرسیلندر، برای استفاده جاده ای آماده شد. کابین کشیده شده اين كاميون و صندلی سرنشین که قابلیت تخت شدن را داشت، فضای مناسبی را برای استراحت راننده فراهم می کرد.

داخل کابین، همچنین محفظه ای برای آشامیدن آب در نظر گرفته شده بود اما تریلی های تانکر توسط برادران تامپسون (Thompson) و با دو محور ساخته شده بودند و فنرهای شمش آنها در نزدیکی خط تقارن پایینی وسیله نصب شده بود و این ابتکار باعث شده بودکه چرخ ها قابلیت نوسان مناسبی را در عبور از ناهمواری ها پیدا کنند. این تانکر قابلیت جابجایی 52000 لیتر نفت را داشت. از سرنوشت این دو وسیله خبری در دست نیست.

خودرو 4

کامیون ها و کشنده های لیلاند:

در سال های پس از جنگ جهانی دوم، شرکت نفت انگلیس و ایران برای تامین نیازهای خود به خرید تعداد زیادی کامیون از شرکت لیلاند (Leyland) انگلستان اقدام کرد. در دهه 1940 میلادی تعدادی لیلاند مدل هیپو (Hippo) بی دماغ برای شرکت خریداری شد و به عنوان تانکر حمل فراورده های نفتی و یا آب آشامیدنی در پالایشگاه آبادان و سایر مناطق نفتخیز مورد استفاده قرار گرفتند. این خودروها دارای یک پیشرانه 4 سیلند 5895 سی سی با قدرت 73 اسب بخار بودند و در سال 1946 میلادی تولید آنها خاتمه پیدا کرد.

سری جدید کامیون های لیلاند که اتاق دماغ دار داشتند مدل (Super Beaver) 2*4 و ( Super Hippo) 2*6 بودند.  این سری نیز به تعداد زیاد توسط شرکت نفت خریداری شد. مشهورترین این کامیون ها، کشنده هایی بودند که به تریلرهای اتوبوسی (در اصطلاح عامه به کمرشکن) معروف بودند. اين خودروها براي حمل مسافر با ظرفیت صد نفر تجهيز شده بودند و برای جابجایی کارگران شرکت نفت، بویژه کارگران در پالایشکاه آبادان و سایر مناطق نفتخیز شامل مسجدسلیمان، اهواز، آغاجاری، گچساران و غیره. مورد استفاده قرار می گرفتند.

البته ناگفته نماند که در مناطق نفتخیز براي برخی از این کشنده ها از نوع بدفورد انگلیسی هم استفاده می شد.

خودرو 5

شكل ظاهري اين اتوبوس ­ها به اين صورت بود كه اتاقك مسافران به يك تريلر وصل مي ­شد. در واقع تريلر بود كه اتوبوس را به دنبال خود مي­ كشيد. اتوبوس يا اتاقك مسافران، به وسيله شاگرد راننده كنترل مي­ شد، هنگامي كه اتوبوس به ايستگاه مي ­رسيد، شاگرد برمي ­خاست، در را مي­ گشود و مسافران را در پياده كردن از اتوبوس كمك مي­ كرد. مسافران از انتهاي اتوبوس خارج مي­ شدند، بدين منظور، پله ­هايي در انتهاي اتوبوس تعبيه شده بود كه مسافران به كمك آن­ها خود را به سطح خيابان مي­ رساندند. بعدها تغييراتي در اتوبوس داده شد؛ به طوري كه درب خروجي از انتهاي اتوبوس به سمت راست آن كه مشرف به پياده­ رو خیابان بود، تغيير موقعيت يافت.

در آن زمان بليط خطوط اتوبوس­راني، يك ريالي و رنگ آن سبز روشن بود. همچنين عبارتی که نام هر منطقه نفتخیز بود به صورت مخفف به همراه یک کد چند رقمی (البته در این خصوص در بخش آخر توضیع داده خواهد شد) روی بدنه خودرو نوشته می شد. اين اتوبوس ­­ها كه به آنها "اتوبوس تريلي" و یا به زبان عام "کمر شکن " هم گفته مي­ شد، صبح ­ها كاركنان را سر كار مي ­رساندند و بعد از آن هم، خانواده­ هاي آنان را در سطح شهر جابه­ جا مي­ كرد. رنگ بدنه این اتوبوس تریلرها سبز يا خاكستري و سقف آنها سفید بود.

با رونق گرفتن کارخانجات خودروسازی انگلستان، همچنین وسیعتر شدن حوزه میادین نفتی در مناطق نفتخیز جنوب سفارشات کلی خرید خودرو داده شد و خودروهای ساخت انگلستان خریداری و وارد کارزار عملیات نفتی در جنوب گردید.

در حالي كه فرمان همه خودروها در انگلستان در سمت راست قرار داشت، اما در خودروهاي سفارش داده شده برای صنعت نفت، فرمان خودرو ها در سمت چپ قرار مي گرفت. جز در موارد نادر كه خودروهايي براي خود انگلیسی ها خریداری شده بود.

 از جمله خودروهای سفارش داده شده عبارت بودند از: خودرو های ساخت شرکت بدفورد (Bedford) که انگلیسي بود و این شرکت نوع های مختلفی از خودرو های خود را با کاربری های مختلف تولید نمود، از جمله اتوبوس، مینی بوس، وانت پیکاپ، کامیون و...

اتوبوس و کشنده های بدفورد:

اتوبوس های بدفورد (Bedford) معمولا به رنگ سبز و با سقف سفید و کشنده های بدفورد معمولا به رنگ خاکستری با سقف سفید بودند، و در کلیه مناطق نفتخیز شامل: مسجدسلیمان، اهواز، آغاجاری، گچساران و جزیره خارگ (که البته در آن زمان جزء مناطق نفتخیز محسوب می شد) و پالایشگاه آبادان تردد داشتند.

اين اتوبوس ها در زمان رفت و آمد کارکنان شرکت نفت به محل کار، در اختیار آنان قرار داشت و سپس خانواده های کارکنان در سطح شهر مي توانستند از آنها استفاده كنند. در این اتوبوس ها همیشه یک کمک راننده وجو داشت که به سوار و پیاده شدن مسافرین کمک می كرد.

در مراسم خاص (مانند عروسی، عزاداری و غیره) این اتوبوس ها از طرف شرکت نفت در اختیار کارکنان قرار داده می شد. همچنين در تابستان ها هنگام اردوی فرزندان کارکنان از این اتوبوس ها و یا مینی بوس ها استفاده می شد.کشنده های بدفورد هم به عنوان تریلر مسافرکش که به کمرشکن معروف بودند و هم به عنوان تریلر و هم تانکر آب و یا مواد نفتی در مناطق نفتخیز و پالایشگاه آبادان مورد استفاده قرار می گرفت.

مینی بوس بدفورد:

این مینی بوس ها هم مانند اتوبوس ها با رنگ بدنه سبز روشن و یا تیره و سقف سفید بودند. البته تعداد آنها از اتوبوس ها کمتر بود که اکثرا در اختیار سرویس مدارس و یا سرویس کودکستان ها و یا سرویس های خصوصی کودکان و یا نوجوانان های انگلیسی ها بودند. بدنه این مینی بوس ها هم سبز و سقف آنها سفيد بود. اين خودروها اکثرا در مناطق مختلف نفتخیز و پالایشگاه آبادان مشغول به فعالیت بودند.

خودرو 6

پیکاپ و استیشن بدفورد:

نمونه دیگری از خودروهای وارد شده به صنعت نفت پیکاپ ها و استیشن های بدفورد با کاربری های متفاوت بود. خودرو وانت پیکاپ بدفورد با دو سرنشین در جلو (با راننده) و در قسمت عقب هم جهت جابجایی بار که معمولا کالا و تجهیزات فنی بود، مورد استفاده قرار می گرفت. این خودروها معمولا در اختیار کارکنان عملیاتی که در عملیات چاه ها، بهره برداری ها، تعمیرات، مستغلات و دیگر عملیات فنی شركت داشتند، قرار مي گرفت تا خود و تجهيزات شان را با آن جابجا نمایند. رنگ این خودروها در مناطق نفتخیز سبز روشن و یا خاکستری با سقف سفید رنگ و در آبادان برنگ هاي دیگر بود.  

خودرو استیشن بدفورد هم معمولا سه ردیف صندلی داشت و جهت جابجایی کارکنان در محل کار مورد استفاده قرار می گرفت. مثلا کارکنان تعمیراتی و یا مستغلات که جهت انجام کارهای تعمیرات منازل سازمانی و یا دیگر ادارات فنی از اين خودروها استفاده مي كردند. این خودروهاي استیشن چهار سیلندر و بنزین سوز بودند و رنگ آنها سبز و سقف شان سفید بود.

کاربری دیگر این خودرو ها، استفاده از آنها به عنوان آمبولانس و نعش کش بدفورد بود که کلیه امکانات مورد نیاز را در خود داشت و بسیار هم مجهز بود. اين خودروها از سوي اختیار بیمارستان های شرکت نفت در مناطق نفتخیز مورد استفاده قرار مي گرفت و رنگ شان هم طبق استاندارد سفید بود. نعش کش ها هم به رنگ مشكي بودند. اين خودرو های آمبولانس و نعش کش در صورت نیاز در اختیار کارکنان و خانواده های آنان قرار داده می شد.

کامیون  بدفورد:

کامیون هاي  بدفورد  (Bedford) هم کاربری های متفاوتي داشتند هم کامیون بارکش هم وجود داشت که جهت جابجایی اجسام و تجهیزات سنگین مورد استفاده قرار می گرفت وهم کامیون جرثقیل آن وجود داشت که جهت بارگیری و تخلیه بارهای سنگین استفاده می شد. این کامیون ها چهار سیلندر و بنزین سوز بوده و رنگ آنها معمولا خاکستری با سقف سفید و یا به رنگ سبز و سقف سفید بودند که در کلیه مناطق عملیاتی نفتخیز و پالایشگاه آبادان به چشم مي خوردند. در این کامیون ها همیشه یک نفر کمک همراه راننده وجود داشت. خودروهاي دیگر بدفورد با كاربري هايي مانند جرثقیل و غیره هم وجود داشت.

خودرو 7

وانت پیکاپ و استیشن لندرور:

خودرو پیکاپ و استیشن لندرور (Landrover)  ساخت شرکت خودرو سازی انگلیسي لندرور یکی دیگر از خودروهایی بود که درکلیه مناطق نفتخیز جنوب و پالایشگاه آبادان فعالیت می کردند. مدل پیکاپ این خودروها مانند بدفورد ها، معمولا در اختیار کارکنان عملیاتی قرار داشت که يك نفر سرنشین به همراه راننده در جلو و قسمت عقب هم براي جابجایی بار مورد استفاده قرار می گرفت.

بدنه کلیه لندرورها از آلومینیم بود به همین جهت وزن سبکتری نسبت به بقیه خودروها داشتند. این خودروها دو دیفرانسیل بودند و در جاهای کوهستانی و صعب العبور براحتی عبور می کردند. قدرت اين خودروها زیاد ولی شتاب آنها پایین بود.

سری لندرورهای استیشن به لحاظ اندازه بدنه دو نمونه بودند استیشن کوچک دو درب و استیشن بزرگ چهار درب، این خودرو ها هم مانند پیکاپ ها بدنه آلومینیومی داشتند. این خودرو ها معمولا در اختیار رؤسای ادارات و یا کارکنان عملیاتی قرار داشت، رنگ بدنه خودروهاي لندرور کوچک نوع دو درب سبز و با سقف سفید بود و خودروهای استیشن نوع بزرگ و چهار درب به رنگ خاکستری و یا آبی با سقف سفید بودند. خودروهای استیشن بزرگ دارای سه ردیف صندلی وچهار در و نوع کوچک دارای دو ردیف صندلی و دو در بود. کلیه خودروهای لندرور چهار سیلندر و بنزین سوز بودند ولی فقط یک سری از آنها نفت گاز (گازوئیل) سوز بود که آنها هم پس از چند سال کار، از دور خارج شدند.

خودرو  سواری واکسهال:

خودرو سواری واکسهال (WAUXHALL) ساخت انگلستان بود و معمولا در اختیار مسؤلین ادارات و یا کارمندان عالیرتبه شرکت نفت قرار داشت. این خود رود چهار سیلندر، بنزین سوز و به رنگ کاملا سفید بود و در کلیه مناطق نفتخیز و پالایشگاه آبادان استفاده مي شد و بیشتر دراختیار کارهای اداری برخی ادارات و یا بیمارستان ها قرار داشتند.

خودرو 8

خلاصه تاریخچه ای از دوران فعالیت وسایل نقلیه دوچرخ در صنعت نفت:

وسایل نقلیه دوچرخ از قبیل موتور سیکلت های معمولی (یکنفره) و دوبه دار (دونفره) و دوچرخه هایی که همگی معمولا از نوع انگلیسی و آمریکایی بودند، در مقاطعی از دوران پرنشیب و فراز صنعت نفت، در مناطق نفتخیز جنوب و پالایشگاه ابادان حضور داشتند. این وسایل نقلیه در بخش های خاصی از صنعت ایفای نقش نمودند. مثلا موتورسیکلت ها انحصارا در اختیار اداره حفاظت قرار داشت. نیروهای حفاظتی مسئولیت حفاظت از کلیه اموال شرکت نفت شامل تجهیزات، تاسیسات نفتی و خطوط انتقال نفت را بر عهده داشتند. اين نيروها همگی لباس متحدالشکل (یونیفورم) و آرم MP (Military Police) داشتند. گفته می شود این پلیس های محلی با گشت زنی وظیفه حفاظت از تجهیزات و تاسیسات نفتی را در محدوده عملیاتی که برای فرد حفاظتی تعیین شده بود، بر عهده داشت. البته این نیروها به صورت گشت حفاظت سیار بودند و نیروهای ثابت هم در کلیه واحدها و تاسیسات مستقر بود.

موتورسیکلت های دو نفره ویا دوبه دار هم در موارد خاص به صورت دو نفره در برخی گشت های سیار استفاده می شد و وظیفه دیگر آنها تعویض نوبتکاران حفاظت بود. اولین سری موتورسیکلت هایی که وارد مناطق نفتخیز و آبادان شد موتورسیکلت های نوع بی اس آ (B.S.A) بود که بسیار پرقدرت و پرشتاب بودند.

وسیله نقلیه دوچرخه هم کاربری های بسیار محدودی داشتند که به جهت سبک بودن و سرعت عمل و مانور خوب، در برخی کارهای خدمات اداری مانند اداره پست بین ادارات، برخی کارهای سبک در اداره ایمنی، مستغلات و غیره مورد استفاده قرار می گرفتند.

خودرو 9

تهیه و تنظیم: پرویز آریان فر

منابع:
برزو سپاسي، مجله ماشين، شماره 44، آبان 1395.