29 اسفند؛ روزي سرنوشت ساز در تاريخ صنعت نفت ايران

چهارشنبه بیست و ششم اسفند ماه 1394

در سال 1329 با تشکیل فراکسیون اقلیت ملیون به رهبری دکتر مصدق فرصتی مناسب برای طرح مطالبه دیرین خلع ید انگلیس از صنعت ملی نفت و اوج گیری مبارزات اصلاح خواهانه و ضد استعماری ملت ایران فراهم آمد.

آیت ا.. کاشانی نیز اعلام کرد که ملت مسلمان ایران تا خلع کامل ایادی استعمار انگلستان و استیفای حقیقی و جدی حقوق خود از شرکت غاصب نفت جنوب به مبارزات خود ادامه می دهد و خواهان لغو امتیاز نفت شد. همین موضوع تبعيد آيت ا.. كاشاني را به لبنان سبب شد.

کمیسیون نفت به ریاست دکتر مصدق در اولین جلسه خود از دولت رزم آرا خواست پرونده نفت را در اختیار اين کمیسون قراردهد. هر چند اين درخواست ها به نتیجه ای نرسید، با اين همه نمایندگان جبهه ملی در جلسات 26 و 28 آذر ماه مجلس شورا، طرح ملی کردن صنعت نفت را دنبال کردند.

ملي شدن مجلس شورا

در خارج از مجلس نیز تظاهرات وسیعی علیه دولت و شرکت نفت و به دفاع از اقلیت بر پا شد. آیت ا.. کاشانی در پیامی از طرح ملی کردن صنعت نفت حمایت کرد. دکتر مصدق در پیامی که از بستر بیماری به مجلس فرستاد و در روز 26 آذر ماه توسط حسین مکی قرائت شد، ملی شدن صنعت نفت را تنها راه استیفای حقوق ایران دانست.

رزم آرا که به دفاع از قرارداد شرکت نفت و دولت انگلیس پرداخته بود، بدون توجه به رد لایحه در کمیسیون نفت، برای جلوگیری از تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت و ادامه مذاکره با شرکت نفت، تصمیم گرفت لایحه را از مجلس پس بگیرد، اما رهبر جبهه ملی پیش دستی کرد و در جلسه دوم دی ماه 1329 قصد دولت را برای استرداد لايحه فاش کرد.

در این مقطع رهبران جبهه ملی به این نتیجه رسیده بودند که مانع اصلی در راه تحقق ملی شدن شخص رزم آرا است. اين در شرايطي بود كه مجلس، جبهه ملی به رهبری مصدق و کاشانی و گروه فداییان اسلام به رهبری نواب صفوی با یکدیگر برای ملی شدن نفت همگام شده بودند.

پس از ترور رزم آرا توسط فداييان اسلام در 16 اسفند 1329 و تظاهرات عظیم مردم در 24 اسفند همان سال، مجلس شورای ملی به اتفاق آرا اصل ملی شدن نفت را تایید نمود. مصدق در چنین فضای سیاسی و اجتماعی موفق شد ماده واحده ای را راجع به ملی شدن صنعت نفت ایران به تصویب مجلس شورای ملی برساند. اين ماده در آخرین روز اسفند سال 1329 از تصویب مجلس سنا نيز گذشت و یک روز تاریخی را برای مردم ایران رقم زد.

كابينه مصدق

با استعفاي حسين علاء كه به جاي رزم آرا آمده بود، دکتر مصدق به نخست وزیری رسید. دولت و مردم ایران در برابر تهدیدات نظامی بریتانیا بسیج شدند، افسران و درجه داران ارتش آمادگی خود را برای دفاع از کشور اعلام کردند و دولت کارگری بریتانیا با توجه به شرايط پديد آمده، از فکر توسل به زور برای حمله به ایران دست کشید.

بريتانيا در عوض دادخواستی علیه دولت ایران به دیوان عالی دادگستری بین المللی در لاهه تسلیم نمود. روز چهاردهم مهر  1330دکتر مصدق در راس هیئت نمایندگانی ایران عازم آمریکا شد. او ابتدا به تهدیدات شرکت در قبال ایران اشاره کرد و سپس مداخله در امور داخلی ایران توسط انگلستان و غارت عواید نفت و محروم ساختن ایران از حداقل زندگی را مطرح ساخت.

دادخواست دولت بريتانيا در ديوان لاهه نيز در برابر استدلال هاي حقوقي مصدق در دفاع از خواست هاي ملت ايران، كاري از پيش نبرد، تا سرانجام بريتانيايي ها كه توانسته بودند همكاري دولت آمريكا را نيز جذب كنند در كودتايي مشترك دولت قانوني مصدق را در 28 مرداد 1332 سرنگون كنند.

موزه ها و اسناد صنعت نفت

مريم اسماعيلي