داستان کشف نخستین میدان نفتی در منطقه خاورمیانه یعنی در مسجدسلیمان، در اوایل قرن بیستم، شاید برای افرادی ساده به نظر برسد، اما با فناوری، شرایط و امکانات آن روز، تکهای از تاریخ این سرزمین را نشان میدهد که کاشفان اولیه نفت، چه مشکلاتی را پشت سر گذاشتهاند.
همانگونه که میدانیم با شروع قرون جدید است که نه تنها ایران بلکه جهان به ارزش واقعی نفت پی می برند. غرب که به دنبال جانشینی برای ذغالسنگ بود تا انقلاب صنعتی خود را با سرعت بیشتری به پیش ببرد نقاط مختلفی از جهان را مورد گمانهزنی تحقیق و کاوش قرار داد و ایران نیز از این جمله بود. نخستینبار یک کارشناس زمینشناسی به نام و.ک. لوفتوس از جنوب غرب ایران دیدن کرد و نتیجه مشاهدات خود را در قالب مقالهای در اروپا منتشر کرد. لوفتوس در مقاله خود با عنوان «درباره زمینشناسی نواحی مرزی ترکیه - ایران و نواحی مجاور آن» از مناطقی در جنوب غرب ایران یاد کرد که چشمههای خودجوش نفت و گاز در آن وجود دارند.
مقاله توصیفی لوفتوس بسیار مورد توجه غربیها قرار گرفت و آنها را مترصد فرصتی قرار داد تا احتمال وجود نفت و گاز را در ایران بیازمایند. وی در گزارش منتشر شده در سال ۱۸۵۵ اظهار کرد که تنها چمشه قیر بررسی شده از سوی ایشان در کنار کوههای بختیاری و مسجد دور افتادهای در نزدیکی کوه آسماری مسجد سلیمان قرار داشته است. در سال ۱۸۹۰ میلادی(۱۲۶۹ شمسی) امتیاز اکتشاف و استخراج کلیه معادن ایران از جمله نفت از سوی ناصرالدین شاه به یک انگلیسی به نام «بارون جولیوس رویتر» داده شد که به علت عدم موفقیت در اکتشاف نفت و مخالفتهای داخلی و خارجی این قرارداد با شکست مواجه شده و طرف ایرانی مجبور به پرداخت غرامت سنگینی شد.
در سال ۱۹۰۱میلادی (۱۲۸۰ شمسی) طبق امتیاز نامه دیگری اجازه اکتشاف، استخراج ، تصفیه، حمل و نقل و فروش نفت و همچنین احداث خط لوله در تمام خاک ایران بهجز پنج ایالت شمالی به یکی دیگر از اتباع انگلستان به نام «ویلیام ناکس دارسی» به مدت ۶۰ سال داده شد. از آن پس فعالیتها برای اکتشاف و استخراج نفت در منطقه دور افتاده ای بهنام چاه سرخ در حوالی کرمانشاه شروع شد که در تابستان ۱۹۰۳ حفاریها در عمق ۵۰۷ متری به گاز نفت و سپس به نفت رسید. چند ماه بعد دومین چاه نیز در عمق مشابهی حفر شده و به نفت رسید. بهره برداری از این چاهها با توجه به بازده کم روزانه حدود ۳۰ تن و هزینههای بالای حفاری و حمل نقل مقرون به صرفه تشخیص داده نشد، دارسی که سرمایهگذاری زیادی انجام داده بود و به نتیجه مطلوب نرسیده بود مجبور به همکاری با شرکت نفت برمه شد. که آن نیز یک شرکت انگلیسی بود. همکاری این دو گروه با هم منجر به ایجاد شرکت جدیدی بنام سندیکای امتیازات در سال ۱۹۰۵ شد.
جورج برنالد رینولدز زمین شناس معروف بعد از تحقیقات ابتدایی اعلام کرد که حفاریها باید در منطقه مسجد سلیمان که دارای ساختار تاقدیسی است صورت گیرد. اما شرکت با تکرار اشتباه اولیه اقدام به حفاری دو حلقه چاه به عمقهای ۶۶۱ و ۵۹۱ متر در منطقه رامهرمز کرد که هیچکدام به نفت نرسید. بعد از این اشتباه و عدم موفقیت، شرکت با ناامیدی تمام دستور توقف حفاری را صادر کرد اما رینولدز که به وجود نفت در مسجد سلیمان اطمینان داشت حفاریها را به منطقه نفتون در مسجد سلیمان منتقل و از اجرای دستور خودداری کرد. در ۲۶ مه ۱۹۰۸ (پنجم خردادماه ۱۲۸۷) وقتی حفاری چاه در مسجد سلیمان به پایان رسید نفت به ارتفاع ۵۰ فوت در هوا فوران کرد که سطح تولید آن به ۲ هزار و ۳۰۰ بشکه در روز می رسید.
برای تبدیل این میدان نفتی به یکی از بزرگترین میادین نفتی جهان و بهرهبرداری از آن احتیاج به سرمایهگذاری زیادی بود که برای تأمین آن شرکت انگلیس- ایران در سال ۱۹۰۹ تأسیس شد. بعد از گذشت ۴۰ سال از حفر نخستین چاه در میدان نفتون که بعدها در سال ۱۹۳۰ به مسجد سلیمان تغییر نام داد، نخستین محموله نفتی ایران از بندر آبادان صادر شد. دارسی و شرکت نفتی انگلیس و ایران تا سال ۱۹۱۴ در ایران به فعالیت خود ادامه دادند تا اینکه با کاهش کمکهای دولت انگلستان در این سال شرکت بنگال لنسر برای بهرهبردار ی از منابع نفتی ایران وارد مسجد سلیمان شد که با هوشیاری وینستون چرچیل این مسئله بحرانی به پایان رسیده و طی قراردادی دولت انگلستان ۵۱ درصد سهام شرکت انگلیس- ایران را به دست گرفته و حق انتصاب دو عضو هیئت مدیره با حق وتو را برای خود محفوظ داشت. تا سال ۱۹۳۳ که قرارداد دارسی لغو شد جمعا ۵۶۱۴۷۰۰۰ تن متریک نفت صادر شد.
علی چاهخوزاده