گفت و گو با صفر مظفري، اهدا کننده ماکت کشتی انگلیسی به موزه و اسناد صنعت نفت

سه شنبه دوازدهم آبان ماه 1394 گفت و گو با صفر مظفري، اهدا کننده ماکت کشتی انگلیسی به موزه و اسناد صنعت نفت

گفت و گو با صفر مظفري، اهدا کننده ماکت کشتی انگلیسی به موزه و اسناد صنعت نفت:

اشیاء و اسناد موزه نفت؛ گنجينه ای گرانبها براي نسل هاي آينده است

مظفری

صفر مظفري بهمن ماه 1322 در يك خانواده اصيل تهراني در محله ناصر خسرو به دنیا آمد. دوران تحصيلي خود را در دبستان قباد و سپس دبيرستان خيام و در رشته طبيعي سپري كرد.  بعد از پايان خدمت سربازي به شركت ملي نفت پيوست. ابتدا به عنوان كارمند فروش در انبار خرم كوشك در شهر اهواز مشغول به کار شد و بعد از انتقال به تهران، کار خود را در روابط عمومي شركت ملي نفت ايران با سمت مسوول طراحي ادامه داد.

توانمندي او در امر طراحي و سازه سبب شد در امور مربوط به برگزاری همایش ها و  نمايشگاه ها به خدمت گمارده شود و به عنوان مسوول نمايشگاه­هاي شركت ملي نفت، دوران جديدي از زندگي كاري خود آغاز کند. مظفري با بيش از 30 سال تجربه در امور نمايشگاهي، در سال 1383 با همين سمت به افتخار بازنشستگي نائل آمد.

مظفری به هنر نقاشي بسيار علاقه مند است و در تكنيك رنگ روغن و سياه قلم تبحردارد. مظفري صاحب دو دختر و  يك پسر است كه هركدام در يك رشته هنري دستي بر آتش دارند. ماكت كشتي جنگي انگليسي بادبان دار متعلق به اواخر قرن هجدهم میلادی، مجموعه ای از نگاتيوهاي قديمي و تاريخي صنعت نفت و تابلوي برگی با آرم سابق شركت ملي نفت، ميراثي گرانبها و به جا مانده از سال­هاي دور هستند كه اين پيشكسوت بزرگوار و حافظ امين، آن ها را در اختيار دفتر موزه­هاي صنعت نفت قرار داده است.

در همین خصوص سایت موزه ها و اسناد صنعت نفت ایران، مصاحبه ای را با ایشان به عمل آورده است که در ادامه می خوانید:

 

آقاي مظفري چگونه با دفتر موزه ها و اسناد صنعت نفت آشنا شديد؟

در حال حاضر، راه ارتباطي بازنشستگان با صنعت نفت، نشريه زندگي نو است كه هر شماره به نشانی ما ارسال مي شود، خبر و فراخوان مربوط به راه اندازي و همكاري با دفتر موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت در اين نشريه به چاپ رسيده بود، من هم تعدادي مستندات قديمي داشتم و منتظر فرصتي بودم تا آنها را در وقت مناسب به صنعت نفت بازگردانم.

ماكت كشتي جنگي كه در اختيار داشتيد، چند سال قدمت دارد و چگونه به دست شما رسيد؟

اين كشتي را انگليسي ها در سال  1976 به دكتر اقبال، مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت هديه كرده بودند كه بعد از انقلاب جزو اموالي بود كه بايد پاك­سازي و امحا مي شد. يكي از دوستان كه آن را در انبار پيدا كرده و از ارزش ماكت خبر داشت، آن را به من سپرد تا از آن نگهداري كنم. در اين سال ها منتظر بودم تا فرصتي پيش آيد، آن را سالم به صنعت نفت بازگردانم و خود را نسبت به اين قضيه مسوول مي دانستم. زماني كه متوجه شدم دفتر موزه ها راه اندازي شده بسيار خوشحال شدم. اين ماكت يك سند ملي و متعلق به همه نسل ها است و بايد حفظ و نگهداري شود.

اين كشتي چند سال نزد شما نگهداري شده است؟

حدودا 35 سال.

فكر مي كنيد ارزش ريالي آن چقدر باشد؟

اين سند قيمت ندارد.

از جمله مستنداتي كه به دفتر موزه­هاي نفت اهدا كرديد، تعدادي نگاتيو قديمي است كه بسيار ارزشمند به نظر مي رسند، محتواي اين عكس ها چيست؟

عكس ها مربوط به مراسم و اماكن صنعتي و عهد نامه هاي ملي شدن صنعت نفت است.

آنها چگونه به دست تان رسيد؟

زماني كه در روابط عمومي شركت ملي نفت مشغول به كار بودم، در واحد سمعي و بصري انباري وجود داشت كه اشياي امحا شدني از جمله نگاتيو عكس­ها در آن قرار داشت. من وقتي وارد انبار شدم و به نگاتيوهايي برخورد كردم كه قدمت و ارزش تاريخي بالايي داشت، آنها را جدا كرده و منزل بردم.

تابلوي آرم شركت ملي نفت كه به همراه داريد، به چه دوراني بر مي گردد؟

دوران پهلوي.

انگيزه اصلي شما از نگهداري و حفظ این اسناد چه بود؟ 

علاقه به تاريخ و فرهنگ اين كشور. اين اشيا و اسناد گنجنيه گرانبهايي براي نسل هاي آينده است. نسل امروز از گذشته تاريخ صنعت نفت چيز زيادي نمي دانند، اين مستندات نشان دهنده تاريخ اين صنعت و مملكت ماست.

به نظر شما راه­ اندازي اين مركز تا چه ميزان در آشنايي عموم مردم بویژه جوانان با روند پيشرفت صنعت نفت و نمايش توانمندي كاركنان آن موثر است؟

صنعت نفت، صنعتي مهمي و اثرگذار در تاريخ كشور به شمار مي رود. سير تكامل و دستاوردهاي آن و  همت و تلاش كاركنان خدوم آن با راه­اندازي موزه­اي تخصصي، به راحتي در معرض ديد عمومي قرار خواهد گرفت، مردم باید بدانند این صنعت چگونه پديد آمد و چه فرآيندهايي را طي كرده و حالا در چه جايگاهي قرار دارد.

آقاي مظفري، همقطاران شما چگونه مي توانند در توسعه و پيشبرد اين مركز با مجموعه همكاري نمايند؟

نوع همكاري افراد به تحصيلات، نوع كار، تجربيات بر مي گردد كه بسته به توانمندي هايشان مي توانند به نحوي اثرگذار موزه هاي صنعت نفت را ياري كنند. 

باتوجه به سابقه و تخصصي که در حوزه امور نمايشگاهي داريد، توصیه شما براي پر بارتر شدن موزه های نفت چیست؟

همكاران متولي موزه نفت در نظر داشته باشند كه جذابیت فضاي موزه از اهمیت بالایی برخوردار است. در حد امکان از تابلوهاي رنگي و نورپردازي مناسب استفاده نمايند. نورهاي رنگي، رنگ و لعاب دادن به فضا، جانمايي مناسب همه در جذب مخاطب و انتقال مفاهيم بسيار اثر گذار است. 

اگر از دوران كاري خود خاطره­اي داريد برايمان تعريف كنيد؟

يادم مي آيد در آرژانيتن كنگره نفت برگزار مي شد. همه شركت كنندگان يك هفته قبل آمده و غرفه هاي خود را آماده كرده بودند. به دلايلي ما شب افتتاح نمايشگاه رسيدم و غرفه ايران هنوز آماده نشده بود. ما عزم خود را جزم كردیم و تمام شب را تا صبح مشغول به كار بودیم. كارهاي هنري زيادي را از جمله منبت كاري، خاتم كاري و ميناكاري را با خود همراه برده بودم. براي زيباتر شدن كار از روكار كاشي استفاده كردم كه با صنايع دستي همخواني داشته باشد و يك جلد حافظ چند زبانه آورده بودم تا علاقه مندان با اشعار ايشان آشنا شوند. بعد از افتتاحيه مسوولان از غرفه ها بازديد كردند و همان شب غرفه ايران به عنوان غرفه نمونه انتخاب شد.