مشق نفط!
* سحر سعيديان
تصميمگيريها درباره احداث يك مركز آموزشي تخصصي نفتي توسط شركت نفت ايران و انگليس از روزهايي آغاز شد كه واردات كارگر فني براي كار در پالايشگاه آبادان ديگر براي اين شركت به صرفه نبود و منافع اقتصادي شركاي طرف قرارداد حكم ميكرد نيروي موردنياز خود را غير از مهندسان ردهبالا، از سرمايههاي انساني داخل كشور تامين كنند. اينگونه بود كه در سال 1312 خورشيدي (1933 ميلادي) و چند ماه پس از عقد قرارداد 60 ساله دولت ايران با «سر جان کدمن»، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس، آجرهاي «كارخانه شاگردان فني» (Apprentice Training Shop) در مساحتي نزديك به 5هزار متر يكبهيك روي هم چيده شد و نام و آوازهاش با دستيابي به جايگاه نخستين آموزشگاه فني كشور در كنار مراکز آموزشي بينالمللي چون «کالج نفت» منچستر و «انستیتوی فنی» واشنگتن قرار گرفت.
* گزينه «نفت» روی میز گردشگری
يكي از آخرين روزهاي آذر است كه براي دومين بار به ديدارش ميروم... رنگ و روي تازهاي به خود گرفته و گرد و غبار سالهاي دور بيتوجهي را از چهره زدوده است... به خاطر دارم اواخر سال 1395 كه به همراه جمعي از روزنامهنگاران از اين مكان ديدن كرديم، همزمان با بارندگيهاي شهر، گل و لاي زيادي در محوطه و حياط اصلي كارگاه آن جمع شده بود و امكان ورود به ساختمان مركزي را دشوار ميكرد. آن روزها دولتمردان نفت در تكاپوي عقد قراردادها، تفاهمنامهها، و موافقتهايي براي جذب سرمايه و توسعه طرحهاي صنايع نفت و گاز بودند، چرا كه درهاي ورود سرمايهگذاران خارجي بعد از توافقات برجام به روي كشور باز شده و ماحصل آن تلاش، با امضاي قرارداد توسعه و تثبيت ظرفيت قديميترين پالايشگاه كشور در آبادان به ثمر نشسته بود... كمي قبلتر از اين اتفاق مبارك، طرح ایجاد موزههای صنعت نفت در نخستين گام به افتتاح موزه «بنزينخانه آبادان» انجاميده و دستاندركاران موزهها در تدارك برنامهريزي براي بازسازي و مرمت كارخانه شاگردان فني آبادان بودند.
حالا در روزگاري كه رئيسجمهوري آمريكا با ناديده انگاشتن توافقات بينالمللي از هر ابزاري براي اعمال فشار به صنعت نفت ايران استفاده ميكند، راهاندازي يك موزه نفتي ديگر ميتواند پيام لزوم توسعه گردشگري صنعتي را براي مقامات كشور مخابره كند، مگر نه اينكه به روايت آمار مستند، ورود هر گردشگر خارجي به ايران ميتواند معادل فروش 30 بشكه نفت عوايد ارزي داشته باشد؟
* اسامي آموزشگاه كارآموزان در دورههاي مختلف
بناي كهن موزه كارآموزان آبادان از ساختماني سولهمانند با سقف بلند ايرانيتي در سمت راست و چندين اتاق اداري در سمت چپ تشكيل شده كه محوطهاي مزين به گياهان و درختان بومي منطقه آنها را به يكديگر پيوند ميدهد. تابلوي معرفي موزه نيز به الماني از چرخ صنعت نفت آراسته شده و اسامي مختلفي از اين آموزشگاه بر روي آن درج شده است كه به گفته حشمتا... منعم، مشاور و مجري مركز مدارك، اسناد و آرشيو موزههاي صنعت نفت با مشقت بسيار از اسناد، مدارك و مستندات پراكندهاي كه از فعاليت اين مركز در طول دورههاي مختلف تاريخي بجا مانده، گردآوري شده است.
منعم در اين باره توضيح ميدهد: «اپرنتيس ترينينگ شاپ» نخستين نامي است كه براي اين مركز آموزشي درنظر گرفته شد و پس از آن با عناويني چون «كارخانه شاگردان فني»، «آموزشگاه حرفهاي»، «آموزشگاه كارآموزان»، «آموزشگان كارآموزان حرفهاي»، «Artisan school»، «آموزشگاه افرازمندي»، «آموزشگاه حرفهاي آبادان»، «كارخانه فني»، «Train shop»، «Training shop»، «تريشاپ»، «تريخانه» و در نهايت همزمان با جنگ تحميلي و شهادت مدير اين مركز به نام «آموزشگاه حرفهاي شهيد دشتي» شناخته شد. مركز موزهها و اسناد صنعت نفت نيز همگام با حركت تاريخي اين مجموعه نام «موزه كارآموزان آبادان» را براي آن برگزيد.
* گشت و گذار در نوستالوژيهاي نفتي
در كنار ديوار اصلي بزرگترين سالن اين مجموعه، ترتيبي از ولوها و شيرهاي صنعتي مورد استفاده در ميادين نفتي در كنار يكديگر چيده شده و نگاه بازديدكننده را به سوي خود جلب ميكنند. به محض ورود به اين سالن كه به كارگاههاي كوچكتري تقسيم شده است، با انبوهي از ماشينآلات، تابلوها و ميزهاي كارگاهي مواجه ميشوي كه متناسب با رويكرد آموزشي خود، با فرشي از نوارهاي پهن زردرنگ از يكديگر جدا شده و در رديفهاي منظمي قرار گرفتهاند. بر ديوار انتهايي سالن نيز نقشي نيمه شماتيك از فرآيند پالايش نفت نقش بسته تا با بهرهگيري از پيچ و مهرهها، لولهها، پمپها و ابزارآلات اين صنعت مادر، بازديدكننده را در سفر پرفراز و نشيب طلاي سياه از نخستين مراحل اكتشاف و حفاري تا انتقال به پالايشگاه و مبادي عرضه سوخت همراه كند.
به گفته قاسم حديده، مسئول راهاندازي و امين اموال موزه كارآموزان آبادان، حدود 220 قطعه ماشينآلات و قطعات آموزشي اين كارگاه از سلويج گيت 18، ايستگاه ده سيبرنج و از زير خروارها خاك و آوار جمعآوري و به اين مجموعه منتقل شده است تا پس از اتمام مراحل مرمت، بازسازي و رنگآميزي مجدد به همت مجريان و مشاوران موزههاي صنعت نفت، عمليات چيدمان آن انجام شود.
همچنان كه تا انتهاي سوله مرتفع نيمهتاريك قدم ميزني، هنوز هم ميتواني نواي ممتد سوهان و اره و مته را از فراسوي تونل تاريك زمان بشنوي، هنوز هم ميتواني با گشتوگذار در نوستالوژيها و خاطراتي كه گذشت چند دهه آنها را كمرنگ يا بيرنگ كرده، سرزندگي و نشاط آن روزهاي كارآموزان آبادان را كه دفتر و كتاب به بغل و خطكش و گونيا به دست «نفط» را مشق كردند و زندگي، لمس كني... هنوز هم ميتواني بوي روغن و گريس و ورود تمدن به شهر اولينها را استشمام كني...
* آموزشگاه كارآموزان 2300 متخصص فني را پرورش داد
در ابتدا و با توجه به اهميت تربيت كارآموزان در نحوه كار و شكلدهي فلزات، كارخانه شاگردان فني به دو كارگاه «تراشكاري» و «ريختهگري» مجهز شد و متناسب با نياز صنعت و پالايشگاه، در دورههاي بعد كارگاههاي نجاري (Carpetry shop)، مقدماتي (basic shop)، ابزارهاي دقيق (Instrumentation shop)، تراش (Machine shop)، ماشين تراش (Lathe shop)، فلزكاري (Metal shop)، برق (Electric shop) ، لولهكشي (Pipe shop) و... هم به آن اضافه شدند.
اينگونه بود كه گذراندن دورههاي تخصصي در «آموزشگاه حرفهاي» مسيري شد براي رسيدن به روياي دستيافتني كار در نخستين پالايشگاه خاورميانه و كارآموزان را با لباسي از جنس كارگاهي، راهي مدرسه آرزوها كرد...
فرشيد خاييز، نماينده طرح موزههاي صنعت نفت در آبادان ميگويد: كارخانه شاگردان فني» در طول دورههاي مختلف فعاليت خود 2300 كارگر فني و تخصصي را به صنعت نفت تحويل داده است.
وي دليل شكلگيري آموزشگاه كارآموزان را اينگونه عنوان ميكند: «با توجه به توافقاتي كه بين كنسرسيوم و دولت ايران صورت گرفت، ميبايست نيروي كار ماهر و متخصص از ايران انتخاب ميشد. آموزشگاه كارآموزان براي پرورش نيروهاي فني تأسيس شد و نيروهاي بومي منطقه با هر نوع نگرش و فرهنگي كه داشتند براي آموزش راهي اين مركز شدند. افراد بيشماري از كاركنان پيشكسوت و مديران متخصص اين صنعت از دل همين آموزشگاه پرورش يافتند و به درجات علمي بالايي رسيدند. بسياري از آنها كرسيهاي دانشگاهي در ايران يا كشورهاي بينالمللي از جمله امريكا را در اختيار دارند؛ افرادي چون حسن پرچيزاده، استاد يكي از دانشگاههاي امريكا و علي دوامي، مورخ انقلاب اسلامي كه كارگر پالايشگاه آبادان بوده است.»
* فرهنگ آباداني چگونه شكل گرفت؟
با نقبي به گذشتهي صنعتشهر آبادان ميتوان دريافت كه خاستگاه صنعتي شدن كشور، از اين نقطه آغاز شد. خاييز به تجربه انگليسيها در ساخت صنعتشهرهايي در بمبئي و دهلي نو اشاره ميكند: «انگليسيها در تجارب گذشته خود با مشكلاتي مواجه شده بودند، بنابراين بعد از احداث پالايشگاه آبادان، قوانيني را براي اين شهر وضع كردند، چرا كه اقوام مختلفي از اقصينقاط كشور به آبادان مهاجرت كردند. با تبعيت از اين قوانين به عنوان يك اهرم بازدارنده از رفتار عشيرهاي و طايفهاي، هر كسي كه با قوانين تازه صنعتشهر سازگاري نداشت، مجبور به ترك آن ميشد، بنابراين پس از مدتي با جاري شدن ضوابط صنعتشهر تجانس فرهنگي ايجاد شد. مردم كه تا پيش از آن در خانههاي بزرگ ساكن بودند، وارد خانههاي كوچك با ديوارهاي كوتاه شدند، صداي يكديگر را ميشنيدند و با فرهنگهاي هم آشنا شدند.
همزمان با صداي چكش ساخت پالايشگاه آبادان، اقوام مختلفي از كردها، عربها، لرها، تركها، اصفهانيها، فارسها، بلوچها، بوشهريها و... به صنعتشهر آبادان فراخوانده شدند و همزيستي مسالمتآميزي را در كنار يكديگر آغاز كردند.
انگليسيها نيز با نيمنگاهي به تجارب ناموفق گذشته در شهرهاي صنعتي هند، براي مسيحيها كليسا، براي مسلمانان و رنگونيها مسجد، براي هندوها معبد و براي يهوديها كبيسه ساختند. اينگونه بود كه با احترام به فرهنگ و دين اقوام مختلف و تبعيت از قوانين صنعتشهر، تجانس فرهنگي در آبادان شكل گرفت و فرهنگ جديدي را با مفاهيمي چون خونگرمي و مهرباني و با نام «فرهنگ آباداني» رقم زد و حالا پس از گذشت بيش از يك قرن مردم مقيم اين شهر خود را از پيكره آبادان جدا نميدانند.»
* گذر از ريل تاريخ شكلگيري صنعت نفت
ديدار از اتاقهاي اداري موزه كه بخشي از آن به نگهداري اسناد، مدارك، عكسها و تجهيزات قديمي اختصاص دارد نيز خالي از لطف نيست و به جذابيتهاي اين مكان تاريخي افزوده است. سوار شدن بر قطار تندروي زمان و گذر از ريل تاريخ در فاصله سالهاي 1229 شمسي (1850 ميلادي) تا 1279 (1900 ميلادي) را ميتوان در اين بخش تجربه كرد كه در 6 خط منفك با موضوعات مختلفي چون «جهان»، «ايران»، «نفت»، «آبادان»، «آموزش» و «آموزشگاه» قرار گرفتهاند و بزنگاههاي مهمي از اولينهاي تاريخ كشور را همچون اعزام اولين گروه دانشجويان ايران به اروپا، تأسيس اولين دانشگاه دنيا در جنديشاپور خوزستان، كشيدن اولين خط تلگراف ايران، تأسيس دارالفنون به عنوان اولين مدرسه مدرن ايران، انتشار اولين شماره روزنامه وقايع اتفاقيه و... يادآور ميشوند.
نمايش تابلويي بزرگ از پرونده تحصيلي كارآموزان و مجموعهاي از ويترينها، تابلوها، پروندههاي اداري كارآموزان و اطلاعات مرتبط با اين مركز آموزشي نيز از ديگر اسنادي است كه در ادامه مسير بازديد به نمايش گذاشته شده است.
خاييز به دو مقطع كوتاه تعطيلي اين آموزشگاه قبل از شروع جنگ تحميلي و پس از آن اشاره ميكند و ميگويد: فعاليت آموزشگاه كارآموزان بنا به سياستهاي ابلاغي وزارت نفت مدتي پس از خاتمه جنگ تحميلي متوقف شد، چرا كه تكنولوژي به سمت الكترونيكي شدن پيش ميرفت و نيازهاي صنعت متناسب با آن تغيير كرد و پس از آن به دستور مقام عالي وزارت نفت در دولت يازدهم و كوشش مديريت موزهها و مركز اسناد صنعت نفت، اين آموزشگاه يك بار ديگر به رونق روزهاي گذشته بازميگردد و در آينده نزديك به بهرهبرداري رسمي ميرسد.
* خاطرهبازي نفتيها در قديميترين آموزشگاه خاورميانه
قاسم و خلف، دو كاراموز «كارخانه شاگردان فني» آبادان سال گذشته با سفر به آبادان از موزه در حال احداث كارآموزان آبادان ديدن كردند. پس از آن قاسم به ياد همكلاسيهاي خود قطعه نثري را تحرير كرد كه خواندنش خالي از لطف نيست:
آبادان، فقط من و خلف بوديم...
اين بار آبادان، شهر خسته من، شهر هميشگيام نبود
اين بار مثل سفرهاي قبل، غريبه و بيگانه نبودم
خلف را ديدم، با اشك هاش، با موهاي سفيدش، با چين و چروكهاي چهرهاش،
كارخانه كارآموزيام را ديدم، بعد از پنجاه سال
گيرهام را ديدم، با ميز شكسته
با خلف مثل سال هاي قبل، روبروي هم ايستاديم
بيسوهان و گونيا، بيهم دوره و معلم، بيدستكش و بويلرسوت
دفتر استادان را هم ديدم، خالي و بيكس بودند
دانشيار نبود، چاروسه، فوارق نبودن، كوجاني هم نبود، فقط من و خلف بوديم...
دو قدم آنطرفتر، دفتر لوله و پمپ هم خالي بود
گشتاسبي نبود، باجوند هم نبود، فقط من و خلف بوديم...
ميزها، گيرهها، لولهها و پمپها
و حتي انجينها
بيكارآموز بودند
هيچ كس نبود، فقط من و خلف بوديم...
متهها نميچرخيدند، سوهانها نميسائيدند
بچهها نبودند، هيچ كس نبود، فقط من و خلف بوديم...
گيره بود، اما سوهان نبود
دفتر بود، اما استاد نبود
فقط من و خلف بوديم...
فقط من و خلف...
قاسم برشوي
* گشايش دومين موزه نفت در آخرين روزهاي ديماه
مدير موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت در آخرين بازديد خود از آموزشگاه كارآموزان حرفهاي از گشايش رسمي موزه كارآموزان آبادان به عنوان دومين موزه از طرح موزههاي نفت در 25 ديماه جاري خبر ميدهد.
اكبر نعمت الهي با اشاره به اشيا و اسنادي كه ضمن مرمت و بازسازي آموزشگاه حرفهاي جمعآوري شده و در اين مكان به نمايش گذاشته ميشود، اميدوار است موزه كارآموزان بتواند بخشي از تاريخ يكصدساله صنعت نفت را براي دستاندركاران و علاقهمندان اين صنعت، به نمايش بگذارد.
آموزشگاه فني و حرفهاي آبادان پابهپاي توسعه صنعت پرآوازه نفت روزهاي پرفراز و نشيبي را طي كرده و حالا بعد از چندين دهه ركود و رخوت، غبار از چهره زدوده و به انتظار ميهماناني از روزگاران دور و نزديك نشسته است؛ كارآموزان ديروز، پيشكسوتان امروز.