میراث شگفتانگیز صنعت نفت/ خاطرهای جالب از دیدار عزتالله نگهبان و ابراهیم گلستان
مریم اطیابی: 5 خرداد 1287 شمسی (1908)؛ کشف نفت در خاورمیانه رخ داد. مته حفاری به لایه نفتدار چاه شماره ۱ مسجدسلیمان برخورد و نفت با فشار از چاه فوران کرد. عمق چاه 360 متر بود. دومین چاه که 10 روز بعد به نفت رسید، 307 متر عمق داشت. وجود نفت فراوان در ایران اثبات شد و صنعت نفت ایران فعالیت خود را آغاز کرد.
چاه شماره یک در منطقه نفتون (دره خرسان) مسجدسلیمان در استان خوزستان، اولین چاه نفت در خاورمیانه بود. حفاری این چاه زیر نظر رینولدز در سال 1286 خورشیدی شروع شد. از این چاه 360 متری (1179 پا) روزانه 36 هزار لیتر (8 هزار گالن) نفت به دست میآمد. سوخت ماشینهای استخراج نفت با سوزاندن زغال، چوب درخت و نفتهای سطحالارضی زیر دیگهای آب تأمین میشد.
از سال 1287 تا 1334 شمسی، حدود 300 چاه نفت دیگر در مسجدسلیمان حفر و بیش از 100 میلیون تن نفت از آنها استخراج شد. به این بهانه با فرهاد نظری مدیرپیشین دفتر ثبت آثار و حفظ و احیا میراث معنوی و طبیعی سازمان میراث فرهنگی و مشاور کنونی وزارت نفت در امور موزهها و اسناد و بناهای تاریخی به گفت و گو نشستیم.
خیلیها معتقدند صنعت نفت تأثیر عمیقی بر زندگی ایرانیان گذاشت و حتی برخی امروز آرزو میکنند ای کاش ایران نفت نداشت و اقتصاد بیمار ایران را مدیون و مرهون این وابستگی بیش از حد میدانند. اگر از تأثیر نفت بر اقتصاد مردم چشمپوشی کنیم . چه تأثیرات دیگری را میتوان برشمرد؟
تغییربافت اجتماعی و پدید آمدن طبقهای تحت عنوان «كارگر صنعتی»، پدیدآمدن شهرهای نفتی جدید (مانند آبادان، مسجد سلیمان، و نفتشهر)، مدرنیزاسیون شهرها و مناطق نفتخیز، كوچ بسیاری از مردم شهرها و روستاهای ایران به مناطق نفتخیز برای داشتن شغل و کسب درآمد، تحولات حوزه هنر و ادبیات اعم از سینمای مستند، نقاشی، ادبیات داستانی و ترجمه، سینما و تئاتر، تغییر ساختار و تشكیلات توسعه صنعتی كشور و نقش آن در روابط بینالملل و اقتصادی که تا امروز هم قابل چشم پوشی نیست.
آیا میتوان از میراث نفت به عنوان مهمترین میراث صنعتی ایران نام برد؟
به نظر من بخش مهمی از میراث صنعتی در ایران با میراث نفت آغاز میشود. با میراث نفت یک طبقه اجتماعی به نام کارگر صنعتی شکل میگیرد. در بافت اجتماعی ایران هم با آمدن صنعت نفت طبقهای بنام کارگر صنعتی شکل میگیرد که با خودروسازی گسترش مییابد. اینها مطالبات جدید دارند و جامعه ایران را دگرگون میکنند. به این وجوه صنعت نفت کمترتوجه شده است. توجه به میراث صنعت نفت نیز در سالهای اخیر پدید آمده است. میراث صنعت نفت شگفتانگیز است.
مثال؟
پالایشگاهی در مسجد سلیمان وجود دارد به نام «بیبییان» که واقعاً قابلیت ثبت جهانی دارد پالایشگاه بیبییان حدود 80 سال پیش در چهارکیلومتری مسجدسلیمان با هدف تولید 500 بشکه بنزین و گازوئیل در روز (جهت مصارف داخلی مسجدسلیمان) تاسیس شد و تا سال 1352 مورد بهرهبرداری قرار میگرفت.
در حال حاضر خوشبختانه وزارت نفت به نقطهای رسیده که خودش حساسیت لازم برای پاسداری از میراث صنعت نفت را دارد. به طور مثال مدیریت موزهها واسناد وزارت نفت، مصادیق میراث نفت را شناسایی میکند و برای هر یک از آنها بر اساس دستورالعمل سازمان میراث فرهنگی پرونده ثبتی تهیه میکند و برای ثبت در فهرستهای آثار ملی به سازمان میراث فرهنگی پیشنهاد میکند، خودش در خواست تعیین حریم میدهد و حتی نقشه پیشنهادی برای تصویب ارائه میدهد. به عبارتی وزارت نفت خودش این دغدغه را پیدا کرده که میراث فرهنگی و طبیعی و میراث مستند صنعت نفت را حفظ کند.
پالایشگاه بیبییان (کارخانه گوگردسازی) نخستین پالایشگاه خاورمیانه در مسجدسلیمان
من در این مدت، موزههای نفت دنیا را مطالعه اجمالی کردم. طبیعتاً بیشترین موزههای نفت دنیا در آمریکا است چون پیش از آن که نفت در مسجد سلیمان استحصال شود در «پنسیلوانیا» نفت بدست آمد.
در ۲۴ ژانویه سال ۱۸۵۹میلادی برای اولین بار یک چاه که به منظور استخراج نفت حفر شده بود، به طور محدود به نفت رسید و بدین ترتیب برای نخستین بار در تاریخ، این ماده حیاتی از اعماق زمین بیرون آورده شد. این چاه توسط سرهنگ «ادوین لورنتین دریک» در ایالت پنسیلوانیای امریکا حفر شد.چند ماه بعد از حفر چاه «دریک»، در روز ۲۷ اوت ۱۸۵۹میلادی، با حفر یک چاه عمیق ۲۳۰ متری، به طور رسمی عصر صنعت نفت آغاز شد . در ایران نخستین چاه نفت کجا بود؟
در مورد ایران،«ویلیام ناکس دارسی» و شرکایش با مظفرالدین شاه قراردادی بستند و چند سالی در جستجوی نفت بودند و به جایی نرسیدند و آنها ابتدا به غرب کشور و نفت شهر رفتند و چاهی زدند و به نفت خوبی نرسیدند اما در مسجد سلیمان که به نفت خوب و انبوه رسیدند، که نفت منطقه را پالایش کردند و درون حلب به انگلستان و ... ارسال کردند. چاه «شماره یک» نام نخستین چاه نفت خاورمیانه است که در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان قرار دارد. اولین چاه نفت خاورمیانه در این شهر در منطقهای بنام میدان نفتون درمنطقه دره خرسون (دره خرسان) در ۵ خرداد ۱۲۸۷ به نفت رسید.
آیا میتوان میراث نفت ایران را با سایر نقاط جهان مقایسه کرد؟
میراث صنعت نفت ایران در مقایسه با همه دنیا به لحاظ اسناد، میراث دیداری و شنیداری، آثار تاریخی، بنگلهها و خانههای سازمانی، شهرکها، چاهها و پالایشگاهها و میراث طبیعی منحصر به فرد است .
معماری بناها شگفتانگیز است. انگلیسیها چون فکر میکردند چند دهه در ایران ماندگارند همه نوع امکاناتی را برای خودشان احداث میکردند. زمین گلف و چوگان، باشگاه قایقرانی و کتابخانه و... یک مجموعه فرهنگی درون پالایش آبادان هست به نام «اُنِکس» که دارای کتابخانهای بوده با کتابهـا و نشـریههایی به زبانهـای فارسـی و انگلیسـی و عربـی که بسیاری از روشنفکران آن زمان که استخدام شرکت نفت بودند چون به زبان انگلیسی مسلط بودند از طریق همین کتابخانه به راحتی کتابهای روز دنیا در حوزه شعر و فرهنگ و هنر و ... در دسترسشان بوده است و میتوانستند کتابهای مورد علاقهشان را بخوانند آن هم در حالی که در هیچ جای ایران در آن زمان چنین کتابخانهای در اختیارشان نبوده است.
صنعتِ نفت دارای مصادیق شاخص و مهمی در حوزه میراث طبیعی است؛ برای نمونه «تَشكوه» در رامهرمز و به گفتهٔ کارشناسان زمینشناسی دلیل شعلهور شدن آتش کوه، گوگرد موجود در زمین و متصاعد شدن گاز طبیعی از عمق زمین به سطح است. گازهای هیدرکربوری از لایههای مختلف زمین عبور میکنند و از هر درز و شکافی در سطح زمین به بیرون شعلهور میشوند به طوری که در شب، نور سوختن این گاز بیشتر دیده میشود. یا «چشمههای نفت و قیر» در مسجد سلیمان و ماماتین كه بیتردید منحصربهفرد است، که برخی تا کنون در فهرست میراث طبیعی كشور به ثبت نرسیده است.
تشکوه در نزدیکی رامهرمز ،دلیل شعلهور شدن آتش کوه، گوگرد موجود در زمین و متصاعد شدن گاز طبیعی از عمق به سطح است
تأثیری که میراث نفت روی زندگی و معماری مردم ایران ، مدرنیته، سینما، موسیقی و جریان روشنفکری گذاشته است، عجیب است و کمتر روی آن کار شده است. اسنادی هم که موجود است منحصر به فرد است. میراث صنعت نفت، جزء جداییناپذیر میراث معاصر ما است و پاسداری از میراث معاصر در ایران، بدون توجه تام و تمام به میراث صنعت نفت ناممكن است. صنعت نفت به سبب اهمیت و نفوذش در لایهها و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران، میراثِ قابل توجه و متنوعی پدید آورده است. بنابرین دور از انتظار نیست كه میراثِ صنعت نفت، مصادیق متعدد و متنوعی در همة حوزهها داشته باشد.
برخی از مصادیق میراث صنعت نفت ایران دارای اهمیتی منطقهای و جهانی است و میتواند در فهرستهای جهانی یونسكو به ثبت برسد. مثلاً جرثقیل «اكوان» در آبادان.
در مورد این جرثقیل بیشتر توضیح بدهید؟
جرثقیل اكوان در آبادان یک جرثقیل شناور بوده که ادوات متفقین را از دریا به خشکی و حتی هواپیماهای آن موقع را جابهجا میکرده است. برخی از این هواپیماها قطعاتشان باز شده بود و بعضی هم نه، گویا چرچیل در خاطراتش از نقش اکوان در پیروزی متفقین یاد کرده است.در زمان جنگ تحمیلی قطعاتی از این جرثقیل را باز کردند و هنوز اسمبل و سرهم نکردند.
جرثقيل اكوان در دوران جنگ دوم جهانی در انتقال هواپيماها، لوكوموتيوها و ابزارآلات ماشين جنگی متفقين به جبهه روسيه، نقش مهمی ايفا كرد، تا آنجا كه برخی از تاريخنگاران آن را عاملی تاثيرگذار در پيروزی بر آلمان هيتلری به شمار آوردهاند.اکوان که در دوران جنگ تحمیلی آسیبهای زیادی دید و به گل نشست، سال گذشته برای مرمت و بازسازی از آبادان به خرمشهر منتقل شد.
رسوب زدايی، تخليه گل و لای، گرفتن درزها و منافذ، سندبلاست، پوشش با رنگ دريايی ضد زنگزدگی و نمك و نهايتا رنگآميزی، از جمله عملياتی است كه در يارد صنعتی خرمشهر و قبل از بازگشت جرثقيل اكوان به بارانداز آبادان، روی آن انجام خواهد گرفت.
طرح موزهها و اسناد صنعت نفت مربوط به چه دورهای است؟
طرح موزهها و اسناد صنعت نفت سال 93 با دستور آقای بیژن زنگنه وزیر نفت شروع میشود و تا پیش از این چنین طرحی نبوده است. اما اکنون وزارت نفت راغب به حفاظت از میراث صنعت نفت است و برای آن وقت و هزینه صرف میکند.
شرکت ملی نفت، شرکت ملی گاز، شرکت ملی پتروشیمی، شرکت پخش و پالایش چهار زیر مجموعه مستقل وزارت نفت است. اما کل جریان حفاظت از میراث صنعت نفت از سال 93 آغاز شده و مقدار زیادی سند از شهرهای نفتی به تهران منتقل شده و در پژوهشکدهای مختص همین اقدامات در ری نگهداری میشود تا مورد بررسی و پژوهش قرار بگیرد. در میان پوشههای حاوی اسناد اداری– كه عمدتاً به زبان انگلیسی است– من مثلا دستورالعملی دیدم که انگلیسیها چگونه به ایران بیایند. این توصیهنامه خطاب به مأمورین انگلیسی بود كه به ایران میآمدند. توصیهنامه مذكور مواردی از این دست را در بر میگرفت كه چه مایحتاجی را با خود از انگلیس ببرند و چه لوازم و اثاثی در ایران وجود دارد یا ندارد. در خصوص پوشاك، بهداشت، كتاب و غیره نیز توصیههایی كرده است.
یا در میان گزارشهای روزانه، گزارش به نفت رسیدن اولین چاه وجود دارد كه برای تاریخ ایران و منطقه و جهان اهمیت دارد. اسناد بسیار زیادی به تهران منتقل شده است که امیدواریم در شرایط نگهداری مطلوب بررسی و زمینههای تحقیقات جامع روی آنها فراهم شود.
میراث صنعت نفت را به چند دسته تقسیم میکنید؟
میراث فرهنگی منقول و غیرمنقول
میراث طبیعی و زمینشناسی
میراث مستند و میراث دیداری و شنیداری
میراث دیداری و شنیداری.
وزارت نفت حدود 130 اثر غیرمنقول ثبت کرده است. تعداد زیادی اشیا جمع آوری شده که بر اساس آن میتوان تاریخ نفت و اکتشاف آن را ثبت کرد که البته همزمان بخشی از تاریخ علم هم هست.
پمپ و نازلهای بنزین قدیمی، لرزهنگارها، دوربینهای نقشه برداری آن زمان، لباس آتشنشانی آن زمان، گزارشهای روزانه، اسناد نخستین روزی که انگلیسیها گزارش نوشتند و نخستین روزی که چاهی در مسجد سلیمان حفرکردند و به نفت رسیدند که نه فقط برای تاریخ نفت ایران که برای تاریخ انرژی جهان اهمیت دارد. زنگهای خطر، کلاههای ایمنی ، دستگاههای بزرگ، کامپیوترهای خیلی قدیمی، دستگاههای اخبار و مخابره، برخی در ری، مسجد سلیمان و آبادان است و اینها بخش مهمی از میراث صنعتی است
درمورد میراث دیداری و شنیداری چه گنجینهای موجود است؟
در خصوص میراث شنیداری فیلمهای زیادی هست مانند چاه نفتی که پیش از انقلاب آتش میگیرد و شاهرخ گلستان از آن فیلم مستند میسازد.
یا انگلیسها خودشان آتلیهها و استودیوهایی داشتند که مرتب از این وقایع فیلم میساختند. حتی شاید بتوان گفت: کسانی مانند «ابراهیم گلستان» و برادرش «شاهرخ گلستان» بخشی از فعالیت حرفهایشان مربوط به دوران همکاری با شرکت نفت است. رابطه همکاری اقای گلستان و شرکت نفت نزدیک و پیچیده بوده، به نحوی که به «گلستان نفتی» مشهور شده بود.
در کتاب «پرویز جاهد» به نام«نوشتن با دوربین» که گفت وگو با ابراهیم گلستان است، بخشهای مهمی از تاریخ شفاهی میراث صنعت نفت نقل شده است. سینۀ افراد دیگری مانند دکتر محمدعلی موحد، نجف دریابندذری، صفدر تقیزاده گنجینهای خاطرات و تاریخ میراث نفت است.
در این میان خاطرهای هم از این کتاب یادم آمد که خوب است بگویم. در همین کتاب اقای گلستان به مرحوم دکتر «عزتالله نگهبان» اشاره میکند و میگوید که من پیش از انقلاب استودیو خیلی خوبی داشتم ( شاید مجهزترین استودیو موجود). البته گلستان یک فیلم مستند از تپههای «مارلیک» ساخته بود. یک روز دکتر نگهبان به من زنگ زد و گفت من یک مهمان فرنگی دارم که دلش میخواهد این فیلم را ببیند اما من امکان پخش آن را ندارم اگر امکان دارد به استودیو شما بیاییم. گلستان با احترام از دکتر نگهبان یاد میکند و میگوید من استقبال کردم و وقتی معین کردیم که دکتر نگهبان و مهمانشان به استودیو بیایند. او فیلم را برای دکتر نگهبان و همراه باستانشناس و همسر وی نمایش میدهد. بعد از صرف ناهار دکتر نگهبان با دوست باستانشناسش مشغول گفت و گو در مورد تپه مارلیک میشوند. همسر باستانشناس انگلیسی از گلستان میپرسد چرا به ساخت مستند باستانشناسی علاقهمند شده و گلستان به او میگوید برای این که مانند داستانهای جنایی است و در هر دو آنها کشف اسرار مهم است. خانم از او میپرسد مگر در ایران کتاب جنایی هم دارید و گلستان پاسخ میدهد بله اما ما بیشتر داستانهای خارجی را در این مورد می خوانیم . خانم میپرسد داستانهای چه کسی را میخوانید و گلستان در جواب نام « آگاتا کریستی » را برزبان میآورد و خانم با لبخند میگوید من خودم آگاتا کریستی هستم. ( آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستانشناسی به نام سِر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوانتر بود ازدواج کرد.)
مستند موج و مرجان و خارا
یا همین «موج و مرجان و خارا» فیلم مستند ایرانی به کارگردانی مشترک ابراهیم گلستان و «آلن پندری» است که در سال ۱۳۴۱ ساخته شد.این فیلم به سفارش شرکت ملی نفت ایران ساخته شد و درباره عملیاتی است که در ۴ سال برای توسعه منطقه نفتخیز گچساران و رساندن خط لوله نفت آن به خارک انجام شده است.
ناگفته نماند كه میراث ناملموسِ صنعتِ نفت از وادیهای بكر و ناشناخته است كه با مطالعه و تحقیق دربارة آن میتوان پردههایی از آداب، و رسوم، فنون، مهارتها و صناعات حوزههای نفتخیز پرده ها برداشت. مناطق نفتخیز ایران اتفاقاً مناطق تاریخی و پراهمیت كشور است. امتزاج فرهنگی در مناطق نفتخیز در دو سطح قابل بررسی است:
الف: تركیبِ فرهنگِ مردمانی از جاهای مختلف ایران كه به دنبال كار به مناطق نفتخیز آمده بودند و از تركیب و پیوند این قبیل فرهنگها، جلوههای نوینی از میراث ناملموس پدید آمد؛ مانند لهجة آبادانی.
ب: اختلاط فرهنگی خارجیها و مردم بومی.
در مورد مجتمعهای مسکونی شرکت نفت هم که به آنها اشاره کردید توضیح دهید؟
به عنوان مثال پالایشگاه کرمانشاه که دومین پالایشگاه قدیمی ایران است، یک کارخانه حلبسازی و حلب پُرکنی دارد که هنوز هم کار میکند و حدود 100 سال قدمت دارد و در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسید. جالب آن که حتی کلید و پریزهای این کارخانه هم کار میکند. کنارش بنگلههایی وجود دارد. ( بنگله ساختمانهای مسکونی –سازمانی- ویلایی) که کاملا سالم است. شهرکهای «بریم» و محله «بوارده» در آبادان یا منطقه «کمپ کرسنت» و «اسکاچ کرسنت» مسجد سلیمان یا «خرمکوشک» که نام یکی از قدیمیترین مناطق شرکتی اهواز در حاشیه شرقی کارون و همجوار با «اهواز قدیم».
شهرک بوارده
به طور کلی حتی سبک شهرکسازی و بنگلهسازی در نوع معماری انگلستان هم متفاوت است. و اتفاق جدیدی در حوزه معماری آبادان رخ میدهد چرا که انگلیسیها تجربه تلخی در زمینه شهرک سازی و تفاوت بین بخش مدیرنشینی و کارگرنشینی را برمه و هند که منتج به اعتراضات مردمی شد در کارنامه داشتند و رویهشان را در ابادان تغییر دادند و سعی کردند در معماری این شهرکها در مناطق نفتخیز ایران رویه قبلی خود در سایر کشورها را اصلاح کنند.
برج آب شماره يک در شهرک نفتی «بوارده» در آبادان .اين برج كه قدمت آن به بيش از 70 سال میرسد.
منطقه انکس که ثبت ملی است به دلیل مجاورت با رودخانه اروند و چشم انداز زیبای آن به منظور اسکان و تفریح مدیران و مسوولان عالی رتبه پالایشگاه آبادان در دوره پهلوی اول احداث شد.