خاطرات پرستار قديمي بهداشت و درمان صنعت نفت در مسجد سليمان

دوشنبه نوزدهم اسفند ماه 1398خاطرات پرستار قديمي بهداشت و درمان صنعت نفت در مسجد سليمان

فاطمه ترک‌چی

 

«رفعت‌الملوك آثاري» از پرستارانی است که طی نزدیک به سه دهه (19 فروردین 1357 تا 4 فروردین 1386) حضور و خدمت در بهداشت و درمان صنعت نفت، تجربه‌های ارزشمندی آموخته و به نسل‌های بعدی ارائه داده است و اکنون خود به عنوان منبعی شفاهی از تاریخ بهداشت و درمان صنعت نفت، اطلاعات مهمی از شرایط بهداشتی و درمانی مناطق نفت‌خیز جنوب و به‌ویژه مسجدسلیمان در اختيار دارد که در مصاحبه‌ای با کارشناسان بخش تاریخ شفاهی موزه‌ها و مرکز اسناد صنعت نفت بخش مهمی از این اطلاعات ثبت و ضبط شده و اکنون فرازی از آن را با تأکید بر بهداشت و درمان مسجدسلیمان می‌خوانیم.

بيمارستان مسجدسليمان در كجا واقع شده بود؟

بيمارستان در مركز شهر مسجدسليمان بنا شده بود. اما با توجه به وجود محله‌هاي كارگري و کارمندی و تراکم جمعیت، درمانگاه‌هایی نیز در مناطق نفت‌خیز وجود داشت که کارهایی همچون واكسيناسيون و كنترل دوره‌اي در آنجا انجام مي‌شد. مانند درمانگاه بي‌بي‌یان و نفتون، که البته يك درمانگاه طب صنعتي و همچنین، يك مركز بهداشت نيز داشتيم كه کارهای دندانپزشكي در آنجا انجام می‌شد. کارکنان این درمانگاه‌ها معمولا به شکل دوره‌اي کار می‌کردند و وقتی، کسی از مرخصي بازمي‌گشت، امكان جابه‌جايي محل كاري خود را داشت. درمانگاه‌ها خيلي منظم بود و همه اسناد و مدارک پزشکی را محفوظ می‌داشتند. مثلا جالب است که بگویم، ما كارمندي داشتيم كه در آن درمانگاه متولد شده بود و ما اثر كف پای او را در آرشیو داشتيم.

آیا بیمارستان مسجدسليمان به نيروهاي غيرصنعتي خدمات ارائه مي‌داد؟

شرايط خدمت‌رسانی در زمان جنگ با دوران صلح متفاوت است؛ من در زمان جنگ در آنجا خدمت كرده‌ام و نحوه خدمات این‌گونه بود که به هيچ‌وجه كسي از بيمارستان بدون درمان بازنمي‌گذشت؛ زماني که شخصي به بيمارستان مراجعه مي‌کرد سرپرستار و پرستار اورژانس و درمانگاه مشخصات بيمار را يادداشت مي‌كردند و به مترون و سوپروايزر اطلاع مي‌دادند، سپس، مجوز سرویس‌دهی از رئيس بيمارستان اخذ مي‌شد. این روند کاری به این دلیل بود كه باید خدمات ارائه‌شده را ثبت كنند. البته، به طور همزمان كار بیمار انجام می‌شد و در روند مداوای او وقفه ايجاد نمي‌شد و کنترلی هم بر شرکتی بودن یا نبودن او اعمال نمي‌شد.

شما قبل از حضور در مسجدسلیمان، مدت کوتاهی را در بیمارستان آبادان خدمت کرده‌اید، آیا تفاوتی در ساختار اداری و یا نحوه کارکرد آن در وجود داشت؟

بخش‌هاي اساسي در يك بيمارستان شامل داخلي، جراحي، زنان و اطفال و اورژانس است. به این معنا يك بيمارستان براي راه‌اندازي نياز به اين قسمت‌ها دارد. در مسجدسليمان با توجه به اينكه جنگ شروع شده بود، بر اساس فوريت‌ها بیمارستان بايد آماده مي‌شد. مثلا ما يك بخش داخلي داشتيم كه بخش كارگري بود و زنان و مردان در آن بستري مي‌شدند و يك بخش يك داشتيم كه كارمندي بود. يك اتاق مختص مانيتور و دستگاه تنفس داشتيم و بخش دو و سه که داخلي مردان و زنان بود و بخش اطفال هم جدا بود. اتاق عمل، اورژانس و همچنین با توجه به شرايط اقليمي بخش عفوني هم داشتيم. بخش عفوني از نظر فضايي كاملا به دور از بخش‌هاي ديگر قرار گرفته بود. در انتخابی بسيار هوشمندانه، يك باغ گل در جلو اين بخش عفوني بود.


photo_2020-03-09_14-27-39

رفعت الملوك آثاري ، نفردوم ايستاده از چپ

 

هر بخش بنا به ضرورت خود از چه نمودار سازمانی بهره مي‌برد؟ مثلا بخش داخلي چه تعداد پزشك و پرستار داشت؟

بخش داخلي در مسجدسليمان 22 تخت داشت و دو پزشك داخلي هم در آن فعال بودند؛ به لحاظ استاندارد نیز برای هر 10 تخت يك پزشك مورد نياز بود. پرستاران ما كم بودند، اما در بحث بهیاری، به گونه‌ای برنامه‌ريزي كرده بوديم كه دانش‌آموزان به طور پیوسته از آموزشگاه بهياري به بیمارستان مسجدسلیمان می‌آمدند و کمبود نداشتیم. مربيان ما دائم به اين افراد آموزش می‌دادند و با اینکه نامشان دانش‌آموز بود، اما كاملا تحت استاندارد فعاليت داشتند.

خود من در اورژانس مسجدسليمان آنژيو شدم! روزی، پنیسیلين‌ها و آمپول‌هايم را به يكي از همين دانش‌آموزان دادم تا برايم تزريق كند. خانم «خدادادي» سرپرستار بخش به من گفت: «خانم آثاري شما چطور اطمينان مي‌كنيد و آمپول‌های خود را برای تزریق به اين افراد مي‌دهيد؟!» به ایشان گفتم: من به اين افراد آموزش داده‌ام، اگر به طور صحيح آموزش داده باشم پس مي‌توانند به‌خوبي تزريق انجام دهند. به مدت پنج روز پنيسیلين‌هاي من در همين اورژانس مسجدسليمان و توسط همین دانش‌آموزان تزريق شد. به كار دانش‌آموزان اعتماد داشتم. به اين دليل كه نيروهاي شاغل فردا را همين افراد تشكيل مي‌دادند، پس بايد به آنها اعتماد می‌دادم.

در زمان موشك‌باران اصلا نمی‌شد تصور كرد که اين افراد دانش‌آموز بودند؛ كارها و اقدامات اساسي كه بايد براي بیمار انجام می‌شد را به بهترين نحو ممكن انجام مي‌دادند.

به هر حال، کمبود نيرو نداشتيم، به‌ويژه اینکه گاهي از تهران نيز نيرو براي ما فرستاده مي‌شد. کارکنان تهران كه قبلا در آبادان كار مي‌كردند، به طور اقماري به اين بيمارستان مي‌آمدند. در آبادان كه اصلا مشكل نيرو نداشتيم.

نمودار کارکنان در بخش‌های دیگر چگونه بود؟

بيماران بستري بخش داخلي زنان نیز توسط پزشك ديگری رسيدگي مي‌شد. بخش جراحي يك پزشك ثابت داشت كه هندي بود، اما با توجه به شرايط، پزشکان دیگری نیز به طور اقماري به نفت مي‌آمدند. خوشبختانه در بحث كاركنان در بيمارستان اعم از پزشك و پرستاري كمبودي نداشتيم.


photo_2020-03-09_14-27-57

رفعت الملوك آثاري ، نفردوم ايستاده ازراست

 

چه تعداد پرسنل بود؟

تعداد كل كادر پرستاري ما در بيمارستان مسجدسليمان - البته به جز دانش‌آموزان بهياري- 55 نفر بود. در آن زمان، اكثر نيروی پرستاري ما بهيار بودند. به این دليل كه آموزشگاه بهياري از قديم در مسجدسليمان بود و آموزش مي‌داد. پرستاران ما از مدرسه پرستاري آبادان فارغ‌التحصيل شده و به استخدام شركت نفت در آمده بودند. افرادي كه در آن بيمارستان مشغول خدمت بودند هر كدام با وظايف خود آشنا بودند و زماني كه در محل خدمت حاضر بودند، به بهترين نحو ممكن وظيفه خود را به انجام مي‌رساندند.

بيمارستان مسجدسليمان در حال حاضر دایر و فعال است؟

تا آنجا كه اطلاع دارم و شنيده بودم، قرار بر اين بود كه بيمارستان مسجدسليمان به موزه تبديل شود. جمعيت شهر مسجدسليمان به‌شدت كاهش پيدا كرده و بنابراین، کاربری خود را از دست داده است.