طراحی و دکوراسیون فضای داخلی موزه از موضوعاتی به شمار میرود که معمولاً توضیحات و اطلاعات کمتری در دیدار از موزه درباره آنها گفته و شنیده میشود، در حالی که دیزاین و چیدمان داخلی موزه با ایجاد فرم و فضایی منسجم و تکمیلکننده، کمک شایان توجهی به دیده شدن اقلام بهنمایش درآمده در موزه میکند و بهطور محسوسی بازدیدکنندگان را به اهداف اصلی موزه نزدیک میکند. طراحان در این بخش میکوشند تا با بهرهگیری از بهترین سبک متناسب با موضوع و محتوای ترسیمشده، ایدهپردازیهای ذهنی دستاندرکاران شکلگیری یک موزه را به فعل تبدیل کرده و با زبانی بسته، ذهن بازدیدکنندگان را در درک بیشتر مفاهیم مورد نظر یاری رسانند.
در همین ارتباط هنرمند گرافیست سحر صالحی و مهندس معمار محمود رضوی، طراحان و ناظران دکوراسیون داخلی موزه نفتسوزهای کرمان، در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی پترومیوزیم به تشریح طراحی داخلی این موزه پرداختند.
سحر صالحی با یادآوری اینکه عمارت قدیمی باغ آقا یا همان کنسولگری سابق انگلیس در ایران به دوره زندیه تعلق دارد، گفت: در ابتدا به منظور آشنایی بیشتر و الهام گرفتن از معماری شهر کهن کرمان، از دیگر بناها و باغهای تاریخی این شهر از جمله باغ شازده، باغ فتحآباد، آرامگاه شاهنعمتالله ولی و... دیدن کردیم.
وی با اشاره به مطالعه و بررسی نقوش بکاررفته در معماری بناهای تاریخی شهر کرمان گفت: این بناها با معماری زیبا و تأثیرگذارشان، ما را بر آن داشت تا کانسپتی را با توجه به محتوای نمایش (نفتسوزها) در محل موزه (باغ آقا) در نظر بگیریم که بنای مورد نظر را تحت تأثیر قرار ندهد و با توجه به کیفیت ناب رنگ، فرم، فضا و ماده، اَشکال به هندسهای بسیار ساده دست یابند، همچنین از معماری زیبای شهر کرمان و محوطه باغ آقا وام گرفته و ویترینهایی خلق کنیم که تجلی سقفهای مقرنسکاریشده و طاقهای استواری باشد که در معماری این شهر به فراوانی مورد استفاده قرار گرفته است، اما این بار این طرحها مانند آیینهای بر زمین و سطح نقش میبندد و بستری برای نمایش و چیدمان نفتسوزها که زمانی مهمترین منبع تأمین انرژی بودهاند، فراهم میکند.
در ادامه محمود رضوی درباره مشخصات ظاهری ویترینهای تعبیه شده در تالار اصلی باغموزه نفتسوزهای کرمان گفت: ویترینها که نشیمنگاهی برای داستانهای کهن و پراصالت نفتسوزها فراهم میکنند، به صورت الحاقی و نمادین، تلفیقی از نقشونگارهایی هستند که در پیشینه تاریخی بناها برای خود تعاریفی دارد، این ویترینها از گرههایی تو در تو تشکیل شدهاند که هر یک در بطن دیگری جای دارد و علاوه بر ایستایی خود به تنهایی با دیگری نیز در ارتباط است.
وی افزود: این خصیصه نشاندهنده آن است که نفتسوزها اگرچه هریک به صورت جدا و در زمانی مشخص مورد استفاده قرار میگرفتهاند، اما توالی پیشرفت خود را مدیون دیگری هستند و مانند زنجیری به هم اتصال دارند.
صالحی از دیگر خصایص منحصر به فرد این نقوش را وحدت در عین کثرت، رازآمیزی، انتزاعی بودن، تنوع و قابلیت گسترش بینهایت در سطح و همچنین تحرک مداوم آنها در زمان و مکان برشمرد و گفت: در چیدمان ابزار کمکنمایشی نخستین تالار عمارت کنسولگری که گروه اول نفتسوزها شامل گرمایشی و خوراکپزی به نمایش درمیآیند، از نقوش هندسی معماری اصیل ایرانی که در کاربندیها و رسمیبندیهایی که طاق و قوس بناهای سنتی بر آنها استوار و مزین شدهاند مانند شمسه، ترنج، ششبند، ترقه و لوزی استفاده شده است تا در مجموع به سه گل که با ترکیببندی خاصی به هم اتصال یافتهاند، برسیم، این سه گل که در مرکز تالار قرار گرفتهاند، به نمایش توالی و روند پیشرفت تکنولوژی نفتسوزها در دورههای مختلف زمانی کمک میکنند.
وی در توضیح بیشتر گفت: «شمسه» همانطور که از نامش پیداست نقش خورشید است که با حجمی صلب از جنس چوب در قلب طرح جای دارد و سپس چهارضلعیهایی با نقش «ترنج» در اطراف سازه نخست چیده و با شیشههای قرمز رنگ مزین شدهاند تا گرمای خورشید و سرخی آتشی که در نهان نفتسوزها جاریست را به چشم مخاطبان هدایت کنند.
به گفته صالحی، از دیگر نقوش بکار رفته در ویترینها میتوان «ششبند» را نام برد که با تکرار منظم در اطراف ترنجها، ریتمی حاکی از گذشت زمان با تأکید بر پویایی و زندگی را تداعی میکنند. همچنین «ترقه» از دیگر نقوش ویترینها و بستری زیبا برای ارائه اشیاء نفتسوز به شمار میرود. این سازه پایههایی با ارتفاع کم و شیب تند دارد که با قرارگیری در دل نقش «ششبند» گرهای زیبا را پدید آورده و ترکیب مناسبی بین اضلاع خود با اطراف برقرار کرده است و در انتها «لوزی»هایی با زاویه بسته، پایینترین سکوی نمایش را دربر میگیرند که با چرخش و ارتفاعی تنظیم شده در کل طرح، فضا را آراسته میکنند.
طراح چیدمان داخلی موزه نفتسوزهای کرمان افزود: تمامی ویترینها بهجز «شمسه» که در هسته مجموعه قرار دارد، دارای چارچوبی از جنس چوب و دیوارههایی از جنس شیشه هستند. همانطور که گفته شد، ترنجهای اطراف شمسه با رنگ قرمز تیره و به تبعیت از شیشههای رنگی بنای موجود و نورگیرها و اورسیها در معماری سنتی ایران، زینتبخش موزه شدهاند و برای شیشههای بکار رفته در مابقی احجام از رنگ خاکستری بهره بردهایم تا با سکون و سکوت خود در کنار احجام دیگر، صدای نفتسوزها را بلندتر و رساتر به مخاطب برسانند.
محمود رضوی در پایان به طراحی و ساخت تاقچههایی در اطراف و دیوارههای اتاق نیز اشاره کرد و گفت: این جایگاهها با نقوشی از هشتضلعیها و شمسههای مرتفع، همانند بازتاب مقرنسهایی در دل دیوار خودنمایی میکنند که با نورپردازی خاصی برای ایجاد شعلههای آتش، فضایی برای نمایش سماورهای نفتسوز ایجاد شده و در عین حال نمادی از آتشدانهای قدیمی را به ذهن متبادر میکنند.