هم‌نشینی نان و نفت بر سفرۀ ایرانی

شنبه سوم آبان ماه 1399هم‌نشینی نان و نفت بر سفرۀ ایرانی

مسلم عباسی
مسئول واحد فیلم و عکس مرکز اسناد صنعت نفت

 

بررسی و در صورت امکان،حضور و بازدید از نمایشگاه ها و رخدادهای فرهنگی هنری مرتبط با نفت در حوزه های عکس،فیلم،سند و نمایشگاه های آثار مفهومی و انتزاعی یکی از سرفصل های کاری در مرکز اسناد صنعت نفت است و بازدید از نمایشگاه آثار مفهومی "سمیرا هدایی " در گالری اعتماد تهران با چنین رویکردی انجام گرفت.

معرفی هنرمند

"سمیرا هدایی" هنرمندی ایرانی است که در تهران و برلین کار و زندگی می‌کند.آخرین نمایشگاه او با عنوان"بگذارید نفت بخورند"در مهرماه 1399 در گالری اعتماد برگزار شد.

"هدایی" ، پیش از این،دو چیدمان در مقیاس بزرگ از دستکش‌های کارگری بر بناهای موزه کارآموزان آبادان و موزه دروازه دولت تهران داشته است.در این متن نگاهی به نمایشگاه هنر مفهومی او در گالری اعتماد داريم .

 

سمیرا هدایی

سميرا هدايی

 

چیدمان موضوعی

این نمایشگاه شامل بوم های نقاشی است که از ترکیب مواد،حاصل شده است.بر سطح تابلوهای پیکسلی،اثر نقطه‌های سیاهی برجسته شده است که قیر و نفت را به نظر می‌آورد.در تابلوها از گونی‌های برنج به هم بافته با آرم و نشان برنج ایرانی استفاده شده که سیاه شده‌اند و انگار نفت اندود هستند."هدایی" مقصود خود را از انتخاب این مواد،اشاره به سفرۀ ایرانی می‌داند؛در متن بيانيه هنری این نمایشگاه آمده است:"سفره یک شیء مقدس بود که با رنگ‌های گرم و روشن و عشقی ناب بافته و پوشیده می‌شد از نمادهایی چون برکت و امید.سفره‌ها را بر روی زمین می‌گذاشتند تا برای باران و سیراب شدن زمین خشک دعا کنند."

در بخشی دیگر از نمایشگاه،دستکش‌های کارگری یک پیکر حیوانی را ساخته‌اند که همچون گوشت که بر قلاب قصابی آویزان است.در کنار این دستکش‌ها فیلمی از گنبد مسجد یا مرقدی را می‌بینیم که در پس زمینۀ آن تاسیسات پالایشگاه نفت معلوم است.

نشانه شناسی مفهومی

هنرمند در آثارش،نشانه‌هایی برای کشف مفهوم به دست داده است.شناخت نشانه‌ها و کاویدن قلعه هزار توی زبان در این آثار،راهی به درک مفهوم در کار هنر است.

دستها به کار می‌آیند؛کاری که به نان می‌انجامد و دستکش،وقتی که کار فراتر از توان دست‌ها باشد.دستکش نماد کار سخت و سنگین است،کار بزرگ و در این کار بزرگ تلاشی بزرگتر است،هدفی است برای خیر عموم.دستکش که در کار باشد به هدف فایده رساندن به کارگر است و در همین زمان به نفع جامعه نیز هست.دستکش‌های کارگری که در صنعت نفت کار می‌کند نفت را به نان بدل می‌کند،نانی که بر سفره او می‌نشیند.نانی که خود و خانواده‌اش از آن سیر می‌شوند و در همین حال نانی به سفره همگان می‌رساند.نفت به پول تبدیل می‌شود و پول به رگهای اقتصاد می‌ریزد.

 

2

 

دستکش در کار است و به خودی خود،در غیاب کارگر،نشانۀ کار است.دستکش‌های کارکرده،بازتاب رنج دست ‌هایی برای رسیدن به قوت روزمره هستند و سفره آنجاست که برای خوردن فراهم می ‌شود برای تنعم از نعمتی که دستها فراهم آورده است.

دست در کار است،در کار هنر.در کار بازنمایی یک مفهوم،در کار خلق اثر بر بوم،بر دیوار،درفیلم و عکس یا در چیدمان بر پیکر یک بنای تاریخی، اگر آنچه می‌توان به زبان هنر بیان کرد، در نوشتار و کلمات ظهور می‌یافت شیوه‌های هنری مجال بروز نداشتند. هنر زبان انتقاد است؛ اما نه تیز و برنده و عریان؛ نکته بر می‌گیرد و چراغ می‌افروزد و نور می‌افکند اما در روشی به لطافت و زبانی نرم، تند و صریح چون نقد ادبی نیست، بیان هنری در کالبد اثر، روشی متمایز دارد. هنرِ مفهومی به دنبال بازتاب است، دردی در خویش دارد، سخنی که به قالب ادبیات و در سطرهای نوشتار نمی‌گنجد. بر نقطه‌ای در زمان و بر جزئی از روزگار تمرکز می‌کند. بر عالم دیدگانی، عیان در حضور همگان، که حتی به چشم دیگران مشهود است. فراتر از نقطه و خط و بافت و طرح و ماده و نور و فیلم و عکس به کاویدن مفهوم همت می‌گمارد.

کاوش معنی در امکان‌های ابزار هنری در دو مرحله ادراک می‌شود؛تجسمِ مفهوم در قالب هنر به ادراک عقلی می‌رسد و به گفتار یا نوشتار تبدیل می‌شود.راه مستقیمی در کار نیست و ادراک همراه تعقل صورت می‌گیرد.تعقل از بار تیزی انتقاد کم می‌کند.اثر هنری بر دیده گذر می‌کند و بر جان می‌نشیند. چنان نشستنی در بطن وجود که دانسته آمده است.

 

3

 

چرا نفت؟

نفت به روزگار خویش بسیار فراز و فرود دیده است.از بدو پیدایش و استخراج و تبدیل شدن به ابزار برتری کشورها تاکنون،جنگ و نزاع بر سر دستیابی به آن برخاسته و خون‌ها ریخته شده است. (شاید)اولین نفت در حالی کشف شد که کاشف آن به دنبال آب، زمین را حفر کرد و به این ماده سیاه و بد بو رسید.هر چند در آن زمان استفاده‌ای نداشت اما به زودی در همه جنبه‌های زندگی انسان ریشه دواند و بخصوص در خاورمیانه منشاء تحولات سیاسی و مرزبندی‌های جدید شد. ایران در قلب این تحولات قرار داشت و از اولین سالهای استخراج نفت در این سرزمین دغدغه خواص و منورالفکرهای دوران؛آوردن نفت بر سفره‌های مردم بود.نهضت ملی شدن صنعت نفت به دنبال این خواست عمومی،تحقق یافت و پس از آن تا روزگار کنونی، رجال سیاسی از این شعار برای کسب مقبولیت و محبوبیت در میان مردم استفاده کرده‌اند.عنوان نمایشگاه سمیرا هدایی نیز همین شعار را به ذهن متبادر می‌کند."بگذارید نفت بخورند" عنوانی که در جامعه شعار زدۀ ایران کمتر به آن توجه می‌شود.

اگر رسالت هنر را تنها انعکاس زیبایی بدانیم این نمایشگاه حرفی برای گفتن ندارد،اما اگر هنر را ابزار بازنمایی مفاهیم و افکار، تبلور دردها و رنج‌های فروخفته بدانیم،کارهای"هدایی"قابل تامل هستند.آثاری انتقادی که تصویری تیره‌ از هم‌‍نشینی نفت و نان بر سفره‌های مردم این سرزمین حکایت می ‌کنند.آثار او طعم تلخی دارند چرا که آمال و آرزوهای برباد رفته مردم را بازتاب داده‌اند.

 

4