گفت و گو با موسس کتابخانه در جزیره سیری

دوشنبه چهاردهم تير ماه 1395گفت و گو با موسس کتابخانه در جزیره سیری

چگونه كتابخواني در جزيره سيري رونق گرفت؟

نام كمال آباديان براي كارمندان شركت نفت فلات قاره در جزيره سيري يادآور كتابخانه اين جزيره است؛ كتابخانه اي كه او به طور تشريفاتي مسئوليت آن را بر عهده دارد و البته بدون هيچ سمت رسمي و سازماني.

وقتي مي فهمد مي خواهيم در باره كتابخانه با او گفت و گو كنيم مي پذيرد، اما با يادآوري اين كه در راه اندازي اين كتابخانه افراد بسياري نقش داشته اند و خيلي خوشحال مي شود اگر اين مصاحبه نه درباره شخص او بلكه در مورد كتابخانه و مشكلات آن باشد.

 

* آقاي آباديان چطور شد كه به فكر افتاديد در محل كارتان در جزيره سيري كتابخانه راه بياندازيد؟

- مدتي پس از اين كه به جزيره سيري آمدم و در اينجا مشغول به كار شدم، نياز به وجود يك كتابخانه را به شدت احساس كردم. كار اقماري مضرات و عوارض بسياري دارد، دوري از خانواده، دغدغه هاي اقتصادي و مشكلات روحي و رواني، همه اينها وجود يك دلمشغولي فرهنگي و سالم را ضروري مي سازد. نهايتا در نيمه دوم سال 1372 بود كه با 60 الي 70 جلد كتابي كه از خانه آوردم، به اضافه 20 تا 30 جلد كتابي كه در قفسه اي در مسجد جزيره بود، كتابخانه راه اندازي شد.

كتابخانه جزيره سيري (3)

* ريشه علاقه شما به كتاب و كتابخواني چه بود؟

- من از سال هاي دبيرستان (1355 و 1356) به كتابخواني علاقه داشتم و به كتابخانه مدرسه و مسجدي كه روبرويش قرار داشت، مي رفتم و كتاب مي گرفتم.

* آيا در تاسيس كتابخانه كسي هم شما را ياري مي كرد يا تنها بوديد؟

- اوايل تنها بودم اما بعدها افراد بسياري كمك من كردند و تا امروز هم كتابخانه مديون همين كمك ها و تلاش ها است.

* پيش قدم شدن براي تاسيس كتابخانه تا چه اندازه با وظايف كاري تان مرتبط بود؟

- ارتباطي چنداني نداشت. البته من 15 سال است كه در بخش آموزش هستم، اما در شركت شرح وظايفي هست كه با توجه به آن مي گويند نيازي نيست كار اضافه انجام شود و اين تفكر محدود باعث مي شد در يك سري كارهاي فرهنگي بنيادي همكاري لازم نشود.

* شما بيش از يك صد جلد كتاب جمع آوري كرديد، مكان كتابخانه چگونه تامين شد؟

گزارش سيري 5

- بعد از اين كه اين ميزان كتاب تهيه شد، اتاق خيلي محقري در پشت باشگاه به ما دادند. يك روز مديرعامل وقت آقاي جليليان و هيات همراه داشتند در محوطه قدم مي زدند كه متوجه اين كتابخانه شدند، من جلو رفتم و حدود يك دقيقه در مورد كتابخانه توضيحاتي به او دادم. پرسيد چه چيزي لازم داريد؟ درخواست خريداري 1500 جلد كتاب كردم. دستور صدور مجوز خريد را داد و حدود سه ماه بعد توانستيم با اين مجوز 900 جلد كتاب جديد به كتابخانه اضافه كنيم.

* كارهاي كتابداري را چه كساني انجام مي دادند؟

- من و همكاران علاقه مند در ساعاتي كه شيف كاري مان نبود، به نوبت اين وظيفه را انجام مي داديم، آن هم تنها از روي علاقه و بدون اين كه چيزي بابت آن دريافت كنيم. همكاران در رده هاي مختلف كاري و تحصيلي از زير ديپلم گرفته تا فوق ليسانس با كتابخانه همكاري مي كردند. ماهانه 200 تومان هم از اعضا حق عضويت مي گرفتيم كه البته اجباري نبود. داوطلبانه و به پيشنهاد خودشان به اين نيت كه بالاخره كتابخانه اي در اينجا شكل بگيرد.

* آيا راه اندازي كتابخانه در روحيه كاركنان كه به صورت اقماري در جزيره كار و زندگي مي كردند، تاثيري هم داشت؟

كتابخانه جزيره سيري (8)

- ببينيد اقامتگاه هايي كه توسط فرانسوي ها در دهه 1350 در جزيره ساخته شده به گونه اي است كه با پايان كار وقتي كارگران به استراحتگاه مي آيند، ديگر همسايه از همسايه خبر ندارد و با هم تماس ندارند. يعني اتاق ها طوري درست شده كه وقتي كار تمام مي شود و مي روند توي اتاق، هيچ كس، ديگري را بدون اطلاع قبلي نمي تواند ببيند. شايد هم دليل آن اين بوده كه معطوف شوند روي كار. اما خوب ساعاتي را نيز به ايجاد دوستي و صميميت در ميان همكاران نياز است و كتابخانه جايي است كه مي تواند اين فضا را به وجود آورد.

* آيا استقبال از كتابخانه خوب بود؟

- خيلي بيشتر از آن كه انتظارش مي رفت، آمار داشتيم كه يك كتاب 400 بار خوانده شده بود. آمار عجيبي است. يعني اعضا كتاب را به همديگر توصيه كرده بودند. حتي با حراست صحبت كرده بوديم كه اعضا بتوانند كتاب را به بيرون ببرند، براي خانواده و دوستان خود و هيچ منعي در اين زمينه نباشد.

كتابخانه جزيره سيري (6)

اما تنها اين نبود كه بيايند كتاب بگيرند. در آنجا دوستان با يكديگر وقت مي گذراندند، با هم صحبت مي كردند و روابط صميمانه تر مي شد. در واقع  يك جور همبستگي به وجود مي آمد. خيلي ها در اين مدت كتابداري كردند. كتابداري كار سختي است. كارت نويسي انجام شد با كمك اين دوستان كه حوصله و علاقه زيادي مي خواهد.

* و بالاخره موافقت استخدام كتابدار را گرفتيد؟

- بله يك بار كه آقاي زيركچيان زاده مديرعامل وقت فلات قاره به اينجا آمده بودند، به ديدارش رفتيم و صحبت كرديم كه اداره كتابخانه از عهده همكاران بر نمي آيد. موافقت وزير گرفته شد و دو كتابدار با مدرك فوق ليسانس كتابداري استخدام كرديم. بعد از آن 20 قفسه براي كتابخانه سيري خريداري شد كه به دنبال آن ساير جزاير فلات قاره مانند بهرگان نيز همين تعداد قفسه را خريداري كردند، يعني زير سايه كتابخانه هاي مناطق ديگر فلات قاره هم فعال شدند.

* با آمدن كتابداران چه تغييراتي در كتابخانه انجام شد؟

- آنها طبقه بندي كتاب ها را بر اساس سيستم طبقه بندي كتابخانه گنگره شروع كردند. ما موضوعي طبقه بندي كرده بوديم. طبقه بندي بر اساس كتابخانه كنگره يا LC يك روش استاندارد است كه متاسفانه عمر كاري شان كفاف نداد.

* چرا؟

- قراداد ايشان به سبب كمبود بودجه در سال گذشته تمديد نشد و متاسفانه اين كار نيمه كاره ماند. در واقع ما باز هم با مشكل بودجه و كتابدار مواجه هستيم.

كتابخانه جزيره سيري (3)

* بعد از رفتن كتابدارها وضع به چه صورت شد؟

- بعد از رفتن کتابدارها، کتابخانه به صورت تعطیل درآمد و طبیعتا آمار صفر شد. اما اندكي بعد دوستان سابق کتابخانه برای رفاه پرسنل هر شب یک ساعت نسبت به گشایش کتابخانه اقدام می‌نمایند که البته قابل مقایسه با زمان حضور کتابداران تمام وقت نيست. سوال ما اين است كه چطور اگر يك متر باغچه اضافه كنيم مجوز استخدام چند باغبان را مي دهند، اما همين ميزان حقوق را نبايد به يك فوق ليسانس كتابداري داد.

* الان چند هزار جلد كتاب و بيشتر با چه موضوعاتي در كتابخانه هست؟

- در حال حاضر اين كتابخانه بيش از 15 هزار جلد كتاب دارد كه به مرور جمع آوري شده است. از لحاظ تنوع هم كتابخانه بسيار غني است. چند وقت پيش يك تهيه كننده تلويزيون آمده بود. ابتدا خيلي با اكراه از كتابخانه ديدن كرد. اما وقتي تصادفا نگاهي به بخش بازيگري و فيلم انداخت متعجب شد. گفت خيلي از كتاب هايي را كه دنبالش مي گردم اينجا پيدا كردم.

كتابخانه جزيره سيري (5)

* فكر مي كنيد در عصر رسانه هاي مجازي و گسترش ارتباطات راه دور، باز هم كتابخواني طرفدار داشته باشد؟

- البته كشور داراي رخوت كتابخواني است و به قول شما امكانات ارتباطي جديد هم اين را تشديد كرده است. اما ما برنامه اي داشتيم كه كتابخانه را با امكانات روز تجهيز كنيم. نسخه هاي پي دي اف بسيار زيادي داريم و قابل توسعه و فيش بندي هم هست. مي خواستيم كتابخانه يك مركز علمي براي صنعت نفت بشود. مي توانيم با مراكز ديگر نفت لينك شويم. با كتابخانه مركزي، با پژوهشگاه صنعت نفت و مراكز علمي ديگر تا بتوانيم در فضاي اينترنت از اطلاعات يگديگر استفاده كنيم. صنعت نفت يك مركز علمي و پيشرو است و بايد در اين زمينه ها پيشقدم باشد.

* حرف ديگري اگر مانده است؟

آباديان

- همان طور كه گفتم شرايط كار اقماري شرايط خاصي است كه حمايت هاي روحي و معنوي ويژه اي را هم مي طلبد. براي درك شرايط اقماري ها انسان بايد مدتي در منطقه بماند. با يكي دو روز آمدن و رفتن نمي شود شرايط را درك كرد. اولين بار كه روانشناس براي اينجا آوردند، خيلي ها متعجب شدند، گفتند مگر ما ايرادي داريم كه بايد برويم مشاوره رواني؟!

اما بعد از مدتي كه روانشناس با بچه هاي اينجا گفت و گو كرد و از زندگي هاي شان پرسيد، از اوسوال كرديم، زندگي اين افراد را چگونه مي بيني و گفت: "زندگي هاي تكه تكه شده، درست بشو نيست!"

وقتي يك كارمند 14 روز به چهارده روز از همسر و فرزندانش دور مي شود، خوب طبيعي است كه در اين مدت، همسر نقش خودش را هم بتواند اجرا كند، هنر كرده است. بنا بر اين وظيفه ما اين است كه تلاش كنيم اين آسيب ها را به حداقل برسانيم. خواندن كتاب و انجام فعاليت هاي فرهنگي در سطوح تحصيلاتي مختلف، باعث مي شود افراد سراغ افكار منفي نروند و به تقويت و تثبيت روحيه افراد كمك مي كند.

ارزش كتاب به قيمت پشت جلدش نيست. كتاب ثروت خيلي زيادي است. شركت هم بايد كتابخانه و ضرورت وجودي آن را قبول كند. امكانات فرهنگي مثل سينما، كتابخانه، فعاليت هاي ورزشي و حتي امكاناتي مثل فضاي سبز، همه اينها بعد از پايان وقت اداري مي توانند دست به دست هم دهند تا كاركنان ساعات مفيدتر و لذت بخش تري را پيدا كنند.

* از اين كه وقت تان را در اختيار ما قرار داديد سپاسگزاريم.

- من هم همين طور و براي موزه نفت آرزوي موفقيت دارم.

گفت و گو از مهرداد علمداري