یکی از وجوه مهم در تاریخ نفت ایران امتیاز و قراردادهای نفتی است که در طول تاریخ بیش از یکصدساله نفت همواره در زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم تأثیرگذار بوده است. مدیریت مرکز اسناد و موزههای صنعت نفت با توجه به این تأثیرگذاری به بررسی این قراردادها پرداخته است. بخش نخست این تاریخچه که در هفتهنامه مشعل منتشر شده به بررسی امتیاز و قراردادهای نفتی ایران از ابتدا تا قرارداد دارسی پرداخته است، در بخش دوم این تاریخچه نیز قرارداد دارسی مورد بازخوانی قرار گرفته است:
قرارداد دارسی در تاریخ 28 مه 1901 در کاخ صاحبقرانیه تهران به دست مظفرالدین شاه قاجار امضا شد. این امتیازنامه که به مدت 60 سال اعتبار داشت، اجازه اکتشاف و استخراج ماده نفتی را در کل ایران به جز پنج ایالت گیلان، مازندران، خراسان، آذربایجان و استرآباد و حق انحصار لوله نفت تا خلیج فارس را به صاحب امتیاز میداد. معاهده دارسی دارای صحه (مهر) شاه و مهر اتابک و میرزا نصرالله خان مشیرالدوله و نظام الدین غفاری (مهندس الممالک) بود. (فاتح، 1335: 254؛ همایونفر، 1324: 24). سهم ایران از قرارداد دارسی 20 هزار پوند (معادل 1ملیون و 700 هزار پوند در حال حاضر) به صورت نقد و 20 هزار پوند نیز به صورت سهام شد. به علاوه مقرر شد 16 درصد از سود شرکت مذبور (دارسی) یا هر شرکت دیگری که مربوط به امتیاز میشود، مربوط به ایران باشد. (ساتن، 1372: 22) دارسی برای اکتشاف و بهرهبرداری احتمالی از منابع زیرزمینی ایران، در سال 1903 شرکت «بهرهبرداری اولیه» (The first exploitation company) را تأسیس کرد. سپس شرکت جدیدی به نام «سندیکای امتیازات» تشکیل شد که متشکل از «شرکت نفت برمه» و مدیر کانادایی آن به نام «دونالد الکساندر اسمیت» (Donald Alexander smith) بود که لقب «بارون استراثکونا» (Baron Strathcona) داشت. در 31 ژوئیه 1907 دارسی تمام سهام خود در شرکت بهره برداری اولیه را به شرکت نفت برمه واگذار کرد(ساتُن، 1372: 25) هفتهنامه مشعل در بخش دوم تاریخچه قراردادهای نفتی ایران به بررسی قرارداد دارسی پرداخته است.
مفاد قرارداد:
1. دولت ایران به موجب این امتیازنامه، اجازه مخصوص جهت تفتیش و تفحص و پیدا کردن و استخراج و بست دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات زیر که عبارت از گاز طبیعی و نفت قیر و موم طبیعی باشد، در تمام وسعت ممالک ایران در مدت شصت سال از تاریخ امروز اعطا میکند.
2. صاحب این امتیاز دارای حق انحصار کشیدن لولههای لازمه از سرچشمههای نفت و قیر و غیره تا سواحل خلیج فارس و کذلک و شعبات لازمه لولههای فوق به جهت توزیع و تقسیم نفت به جاهای دیگر خواهد بود و حق بنای چاههای نفت و حوضها و تلمبه و مواقع جمع و تقسیم و تأسیس کارخانه و غیره و هرچه که لازم باشد، خواهد داشت.
3. دولت ایران اراضی بایرة خود را در جایی که مهندس صاحب امتیاز به جهت بنا و تأسیس کارهایی که در فوق مذکور است، لازم بداند، مجاناً به صاحبامتیاز واگذار خواهد کرد و اگر آن اراضی دایره باشد، صاحب امتیاز باید آن را از دولت به قیمت عادله خریداری کند و دولت به صاحب امتیاز حق میدهد که اراضی و املاک لازمه را به جهت اجرای این امتیاز، از صاحبان ملک، به رضایت آنها ابتیاع کند و معلوم است که این ابتیاع موافق شرایطی خواهد بود که مابین صاحب امتیاز و مالکین ملک مقرر خواهد شد ولی صاحبین املاک مجاز نخواهند بود از قیمت عادله اراضی واقعه در حول و حوش تجاوز کنند. جاهای مقدسه و جمیع متعلقات آنها در دایرهای که 200 ذرع (208متر) شعاع آن باشد، مجزی و مستثنی باشد.
4. چون معادن نفت شوشتر و قزوین و دالکی بندر بوشهر که بالفعل دایر و مبلغ 2000 تومان جمع دیوانی دارند و متعلق به دیوان اعلی هستند، شرط شد که آنها را نیز دولت به موجب فصل اول به صاحب امتیاز واگذار کنند مشروط بر اینکه علاوه بر صدی شانزده مذکور در بند شانزدهم که باید به دولت برسد، صاحب امتیاز، همه ساله 2000 تومان جمع حالیه معادن مذکور را نیز به دولت کارسازی دارد.
5. طرحریزی و نقشه کارگذاشتن لولهها توسط مهندسین صاحب امتیاز و یا خود او خواهد بود.
6. قطع نظر از آنچه در فوق ذکر شد، این امتیاز شامل ولایات آذربایجان و گیلان و مازندران و استرآباد و خراسان نخواهد بود، اما به شرط این که دولت علیه به هیچ کس اجازه ندهد که لولههای نفت به سمت رودخانه و سواحل جنوبی ایران تأسیس کنند.
7. تمام اراضی که به صاحب امتیاز واگذار شده و همچنین اراضی که به صاحب امتیاز به موجب اصل سیّم استملاک خواهد کرد و همچنین تمام محصولات آنها که به خارجه حمل شود، از هر نوع مالیات و عوارضی در مدت این امتیازنامه معاف خواهد بود و کلیه اسباب و آلات لازمه برای تفتیش و استخراج معادن و بست آنها به جهت تأسیس آنها در وقت دخول به ایران، به هیچ وجه من الوجوه حقوق گمرک را نخواهند پرداخت.
8. صاحب امتیاز موظف است که بدون تعلل و تأخر به خرج خود یک یا چند نفر را از اهل خبره ایران به جهت تفتیش صفحاتی که صاحب امتیاز احتمال وجود معادن را در آنها می برد، ببرد و در صورتی که راپرتهای آن اشخاص خبره به عقیده صاحب امتیاز کافی باشد، صاحب امتیاز مکلف است که بدون تأخیر و به خرج خود، ابزار علمی لازمه با اسباب و آلات و ادوات استخراج به جهت تعمیق و کندن چاهها و امتحانات لازمه بفرستد.
9. دولت ایران به صاحب امتیاز اجازه می دهد که یک یا چند شرکت به جهت انتفاع از آن امتیاز تأسیس کند. اسامی و نظامنامه آن شرکتها از سوی صاحب امتیاز معیت خواهد شد، مشروط بر اینکه در ایجاد هر شرکتی صاحب امتیاز آن ایجاد را رسماً از سوی کمیسر به دولت اطلاع بدهد و نظامنامه آن شرکت را با تعین محلی که شرکت مذبور باید در آنجا کار کند، به دولت اظهار دارد و مدیرهای شرکتها نیز به توسط او انتخاب خواهند شد. این شرکت یا آن شرکتها تمام حقوق صاحب امتیاز را خواهد داشت، ولی از طرف دیگر آنها باید تمام تعهدات و مسئولیت صاحب امتیاز را در عهده خود گیرند.
10. بین صاحبامتیاز از یک طرف و شرکتی که تشکیل کند از یک طرف، قرارداد خواهد شد که یک ماه پس از تاریخ تأسیس رسمی شرکت اول، صاحب امتیاز مکلف است مبلغ 20 هزار لیره انگلیسی نقداً و 20 هزار لیره دیگر سهام پرداخت شده به دولت بدهد. علاوه بر آن شرکت و تمام شرکتهایی که تأسیس خواهد شد مکلف خواهند بود که از منافع خاص سالیانه خود صدی شانزده به دولت، سال به سال کارسازی کنند.
11. دولت مختار است که یک نفر کمیسر معین کند که آن کمیسر طرف شور صاحب امتیاز و مدیران شرکت ها خواهد بود و محض خبر این تأسیس، هرگونه اطلاعات مفیده داشته باشد، به آنها داده؛ همه نوع راهنمایی به آنها خواهد کرد و محض حفظ حقوق دولت، متفقاً با صاحب امتیاز، هرگونه تفتیشی که مفید بداند، به عمل خواهد آورد. حقوق و مشاغل کمیسر دولتی صریحاً در نظامنامه شرکتی که تشکیل شود، معین خواهد شد. صاحب امتیاز همه ساله، ابتدا از تاریخ تشکیل شرکت، همه ساله هزار لیزه انگلیسی (85800 لیره به قیمت امروز) به کمیسر دولتی حق خواهد داد.
12. عمله و فعله که در تأسیسات فوق کار میکنند، باید رعیت شاهنشاه باشند، به استثناء اجزاء علمی از قبیل مدیر و مهندس و عماق و مباشرین.
13. در تمام جاهایی که مدلل شود که اهالی محلیه حالاً از نفت آنها متمتع می شدند، شرکت باید به آنان مجانی همین مقدار نفت را که اهالی سابقاً جمع می کردند، حالا بدهند. این مقدار به اظهار خود آنها و به تصدیق حکومت محلیه ، معین خواهد شد.
14. دولت متعهد می شود که اقدامات لازم در حفظ امنیت و اجرای مقصد این امتیاز و اسباب و آلات و ادوات مذکوره در فوق به عمل آورد و نمایندهها و اجزای علمی و وکلای شرکت را در تحت حایت مخصوص خود گیرد و چون دولت این تکالیف خود را عمل کرد، صاحب امتیاز و شرکتهای تشکیل شدة دیگر به هیچ وجهی، حق مطالبه خسارت از دولت ندارند.
15. بعد از انقضای مدت معینه این امتیاز، تمام اسباب و ابنیه و ادوات موجوده شرکت، به جهت استخراج و انتفاع معادن، متعلق به دولت خواهد بود و شرکت حق هیچگونه غرامت از این بابت نخواهد داشت.
16. اگر در مدت دو سال از تاریخ امتیاز نامه صاحب امتیاز نتواند، شرکت اولی مذکور در فصل هشتم را تأسیس کند، این امتیاز از جهت اعتبار، به کلی ساقط است.
17. در صورتی که مابین طرفین متعاهدین، منازعه و اختلافی در تأویل و ترجمه این امتیاز نامه و در باب حقوق و مسئولیت طرفین مشاجرهای اتفاق افتد، [برای] حل مشکل و مسأله در تهران به دو حکم مراجعه خواهد شد و آن دو حکم از سوی طرفین معین خواهند شد و نیز آن دو حکم قبل از مبادرت به مرافعه، حکم ثالث را معین خواهند کرد. حکم آن دو حکم و یا در صورتی که حکمین مذبورین متفق نشوند، حکم حکم ثالث قطعی خواهد بود.
18.این امتیاز نامه در دو نسخه به فرانسه نوشته شده و همان مضمون به فارسی ترجمه شده است. اگر اختلافی در مضمون این امتیازنامه مابین دو زبان حاصل شود، متن فرانسه اولویت دارد و باید به آن متن رجوع کرد.
دارسی پس از مدتی، به منظور افزایش بهره برداری از منابع، شرکت سندیکای امتیازات را با مشارکت شرکت نفت برمه [از زیر مجموعه های شرکت نفت انگلیس (British Petroliom=BP)] تشکیل داد. مدتی بعد نیز با فروش سهام خود به شرکت نفت برمه، عملاً از عرصه نفت ایران خارج شد. دو سال بعد شرکت نفت انگلیس و ایران (Anglo-persian Oil Company= APOC) با سرمایه دو هزار پوند به جای سندیکای امتیازات، تشکیل و در لندن به ثبت رسید. (فاتح، 1358: 258). در سال 1914 مجلس مبعوثان انگلیس، قانونی وضع کرد و به دولت اجازه خریداری قسمتی از سهام شرکت نفت انگلیس و ایران را داد. بر این اساس عمده سهام شرکت نفت انگلیس و ایران را به دست آورد. (فاتح، 1358: 264؛ مجد، 1389: 228)
در سال 1909 شرکت نفت انگلیس و ایران قراردادی با شیخ خزئل منعقد کرد و یک مایل از مربع از اراضی را برای ساخت پالایشگاه از او خریداری و زمینه تأسیس پالایشگاه آبادان را فراهم کرد. (فاتح، 1358: 261) این پالایشگاه یک سال بعد شروع به کار کرد.
یونس صادقی، توحید شریفی