گزارشي از مراسم تقدير بازنشستگان مشاركت كننده در موزه هاي نفت

شب به ياد ماندني با حضور پیشکسوتان زنده دل نفت

يکشنبه هفدهم بهمن ماه 1395شب به ياد ماندني با حضور پیشکسوتان زنده دل نفت

با كوله باري از خاطرات ديروز آمده بودند، اما چشمان شان فردا را جستجو مي كرد. آمده بودند تا شاهد گوشه اي از تلاش هاي همكاران شان براي حفظ ميراث صنعت نفت باشند؛ صنعتي كه عمري را در آن گذرانده بودند و جواني شان را.

دوشنبه هفته گذشته، يازدهم بهمن ماه جمعي از بازنشستگان وپيشكسوتان صنعت نفت، كه موزه هاي نفت را در امر گردآوري اسناد، مدارك و اشياء مربوط به اين صنعت ياري كرده بودند، به دعوت مدير موزه هاي نفت در دفتر موزه ها در تهران حاضر شدند.

اين گروه سپس براي بازديد از مركز اسناد و گنجينه اشياء موزه هاي نفت راهي ساختمان موزه هاي نفت در شهر ري و محل سابق پژوهشگاه صنعت نفت شدند تا درآنجا ضمن ديداري دوستانه با مدير و مسئولان بخش هاي مختلف موزه هاي نفت از آثار گردآوري شده ديدن كنند و با نحوه حفاظت و نگهداري اين آثارآشنا شوند.

در اين ديدار دكتر اكبر نعمت الهي، مديرموزه نفت ضمن خوشآمدگويي به حاضران نكاتي را درمورد روند فعاليت هاي موزه از آغاز تا امروز يادآور شد كه مشروح اين سحنان در بخش رويدادها از نظرتان گذشت.

در ادامه مراسم محمد رضا جواهري مشاور مدير موزه ها و ناظر بر گردآوري و ساماندهي مستندات، گزارشي از فعاليت هاي انجام شده ارائه كرد و سپس هر يك از پيشكسوتان حاضر در سخنان كوتاهي به معرفي خود پرداختند.


انگيزه بالاي وزارت نفت براي حفظ آثار و مستندات

IMG_0570

جواهري ضمن خوش آمد گويي به حاضرين و تاكيد بر اين نكته كه اگر همراهي دوستان پيشكسوت و بازنشسته نفت نبود، اتفاقاتي كه امروز در موزه نفت شاهد هستيم هرگز رخ نمي داد، گفت: "علاقه و انگيزه زيادي در سطح بالاي وزارت نفت براي نگهداشت و تثبيت آثار و مستندات صنعت نفت وجود دارد و در اين مسير تا كنون از گروه هاي كارشناسي بسياري براي راه اندازي موزه هاي نفت كمك گرفته شده است."

وي با اشاره به اين كه براي راه اندازي هر موزه اي، مثل همه موزه هاي معتبر جهان بايد اشياء داشته باشيم و اين اشياء بايد اصيل باشد، گفت: "از اين رو در همان مراحل اوليه قرار شد كه يكسري مخازن ايجاد شود از جمله مركزاسنادي به صورت آرشيو كه نتايج و محصول آن را مسئولان اين بخش امروز براي شما شرح مي دهند و از آن ديدن خواهيد كرد."

اما پيش از شروع بازديد هر يك از حاضران به طور مختصر به معرفي خود پرداختند.

خيري: استخدام در نفت با روزي 17 ريال

IMG_0748

احمد خيري، متولد 1306 كه كار در نفت را از اوايل دهه 1320 خورشيدي آغاز كرده، در معرفي خود چنين گفت: "سال 1321 با تصديق ششم ابتدايي در اهواز به استخدام شركت نفت درآمدم. برقكار بودم با روزي 17 ريال كه بعدا با پاداش شد 18 ريال. پيشرفتم دركارخوب بود و بعد از 9 سال سرپرست كل تعميرگاه شدم و از كارگري به كارمندي ارتقاء وضعيت پيدا كردم. مدتي بعد ازظهرها در اهواز مغازه اي باز كردم، آن موقع انگليسي ها در نفت بودند و براي اين كه نتوانم عصرها در مغازه كار كنم مرا به مسجد سليمان منتقل كردند. درمسجد سليمان نيز سرپرست تعميرگاه بودم تا با يكي از انگليسيي ها كه اموال انبار را بدون اجازه به بيرون مي برد، مشاجره كردم. آن وقت هر دوي ما رابه هفتگل فرستادند و در آنجا در تعميرات ماشين آلات بودم تا اين كه مجددا به كارگاه مركزي اهواز آمدم. 9 فرزند، 23 نوه و 16 نتيجه دارم. يكي از پسرهايم كه كارمند شركت ملي گاز بود، اخيرا به رحمت خدا رفت.

وقتي شنيدم موزه هاي نفت درحال راه اندازي است همه مداركي را كه از دوران خدمت داشتم، آوردم و به موزه اهدا كردم. جالب است كه بدانيد من حتي يك برگ كاغذ ازمداركم را هم گم نكرده ام و همه را مرتب تحويل موزه داده ام تا در اينجا نگهداري شود.

كتيبه: خاطرات روزهاي اشغال

IMG_0338

حسن كتيبه، بازنشسته و پيشكسوت ديگري كه او هم عمري را در نفت گذرانده و از قديمي هاي اين صنعت محسوب مي شود، در مورد خودش گفت: من اهل شيراز هستم و دوران متوسطه و ابتدايي را درشيراز تا كلاس نهم خواندم. در سال 1322 كه 5/14 سال داشتم شنيدم كه شركت نفت براي كار در آبادان استخدام مي كند. به پخش شيراز رفتيم و آنها ما را قبول كردند. پس از يك ماه به همراه تعدادي ديگر كه از آمدن پشيمان نشده بودند يا خانواده شان مخالفت نكرده بود، با تانكرنفتي به بوشهر فرستاده شديم. جنگ جهاني دوم بود و ايران دراشغال نيروهاي بيگانه از جمله انگليسي ها قرار داشت. هشت روز در بوشهر مانديم تا كشتي آمد و ما رابه آبادان برد. در راه سختي هاي بسياري تحمل كرديم و زماني كه به آبادان رسيديم، من به بيماري مالاريا مبتلا شده بودم. به هر صورت در شبانه روزي آموزشگاه حرفه اي نفت در آبادان به مدت پنج سال درس خواندم و در پالايشگاه در قسمت تقطير نفت (ديستليشن) مشغول به كار شدم. در سال 1328 در كنكور شركت نفت براي اعزام به دوره اي در خارج از كشور شركت كردم و جزو 18 نفري بودم كه از ميان 80-70 نفر شركت كننده پذيرفته شدم. پس از برگشت از انگلستان در سال 1330 به عنوان رئيس تعميرات پالايشگاه آبادان كارم را ادامه دادم.

در 50 سالگي از نفت بازنشسته شدم و پس از آن حدود هفت سال نيز در ليبي به عنوان كارشناس نفت كاركردم و بعد مجددا بازنشسته شدم. الان هم خانه داري مي كنم و آشپزي ام هم خيلي خوب است. هركدام تشريف بياوريد يك غذاي خوشمزه به شما مي دهم!

امام: نخستين گام هاي مدرنيزاسيون با نفت برداشته شد

IMG_0404

نعمت ا.. امام ديگر پيشكوست نفتي كه دستي هم بر قلم دارد، چنين توضيح داد: متولد 1317 هستم. درسال 1341 استخدام شدم. برادر و عموهايم نفتي بودند. داراي مدرك كارشناسي ادبيات انگليسي هستم و دوره هاي فني را درنفت گذرانده ام. در امور اداري و برنامه ريزي تلفيقي بخش هاي مختلف نفت، ازجمله شركت ملي حفاري خدمت كرده ام. سال 1361 كه شركت پايانه هاي نفتي به دستور آقاي زنگنه تشكيل شد، به عنوان مشاور مديرعامل به اين شركت رفتم و پنج سال در اين سمت بودم.

درسال 1387، قرار شد به مناسبت صد سالگي نفت ايران، من و تعدادي ديگر از دوستان تاريخ يك صد ساله صنعت نفت را به نگارش درآوريم كه به دلايلي نيمه تمام ماند، اما بخش هايي از آن را گردآوري كرده ام كه ان شاء ا.. در فرصتي مجددا تدوين خواهم كرد. درحال حاضر نيز خوشحالم كه با موزه نفت همكاري مي كنم و تا كنون مطالب و خاطراتي از من درسايت موزه ومجله مشعل درج شده است.

اما مي خواهم بگويم كه اولين گام ها براي مدرنيزاسيون دركشورما توسط صنعت نفت برداشته شد و از اين جنبه بسيارمديون اين صنعت هستيم. اولين هواپيما سال 1305 با نفت به ايران آمد، حال آ« كه ارتش در سال 1307 داراي هواپيما شد و هواپيمايي ملي در سال 1337 به راه افتاد.همين طور اولين راه آهن، اولين نيروگاه و خيلي اولين هاي ديگر كه با نفت آمد. بنابراين شايسته است كه ميراث و تاريخ اين صنعت حفظ و نگهداري شود.

حامدي: يادگارهاي انبار نازي آباد

IMG_0227

علي اصغرحامدي از كاركنان قديمي پخش خود را اين گونه معرفي كرد: "متولد 1322 هستم و سال 1343 در انبار نفت نازي آباد، در واحد فروش مشغول به كار شدم. معرفم برادر آقاي امام بود كه دراين جلسه حضور دارند. در سال 1365 با اخذ ديپلم و گريد 10 كارمند شدم. در اين زمان سرپرستي جايگاه را داشتم. سال 1382 با 40 سال خدمت به افتخار بازنشستگي نائل آمدم. پس از بازنشستگي هم در بخش خصوصي در شركت نفت پاسارگاد واحد فروش را راه اندازي كردم و مجموعا 42 سال درصنعت نفت خدمت كرده ام.

انبار نازي آباد يكي ازقديمي ترين انبارهاي نفت بود و هنوز يادگارهاي بسياري درآن هست. اميدوارم موزه نفت در حد امكان به حفظ آنها كمك كند و البته من هم دراين مسير هر كاري ازدستم بربيآيد انجام خواهم داد.

محمودي علمداري: افتخار مي كنم كه عضو موزه نفت هستم

IMG_0567

محمود محمودي علمداري خود را كارمند پخش فرآورده هاي نفتي معرفي كرد كه در سال 1348 با حقوق 1700 تومان درنفت استخدام درآمده است. وي ادامه داد: مدتي مدير منطقه پخش در تبريز بودم و بعد از 27 سال خدمت، سه سال زودتر از موعد بازنشسته شدم. اكنون نيز در بخش خصوصي و سوخت رساني به كشتي ها كه مرتبط با نفت است،درحال فعاليت هستم. مجموعا بيش از 50 سال است كه دراين صنعت خدمت مي كنم و افتخار دارم كه الان يكي ازاعضاي موزه نفت هستم.

علمداري سپس به ذكر خاطره اي از دوران خدمت خود در نفت پرداخت و گفت:  و در اينجا مي خواهم خاطرهاي را در مورد حفظ اشياء قديمي در صنعت نفت خدمت تان عرض كنم. درسال 1370 سفري كاري به كرمان داشتم، ساختمان يك مهمانسراي قديمي را در باغي 1000 متري ديدم كه به شركت پخش تعلق داشت. اين محل متروك شده بود و كسي از آن استفاده نمي كرد. ظاهرا باشگاه انگليسي ها در زمان حضور آنها در كرمان بود. وقتي كه براي بردن وسائل مازاد آمدند، از زير زباله ها، يك ميز بيليارد پيدا شد كه متعلق به زمان حضور انگليسي ها بود. در واقع ميزي بود كه انگليسي ها درآن زمان با شتر از بند ر چاه بهار به آنجا آورده بودند. مي خواستند ميز را بشكنند وهمراه زباله ها دوربياندازند كه من مانع شدم. با ميراث فرهنگي تماس گرفتم و آنها را در جريان گذاشتم. خوشبختانه آنها آمدند و آن شي را انتقال دادند. امروز خوشحال هستم كه ميبينم در صنعت نفت چنين مركزي و چنين حساسيتي ايجاد شده كه آثار گذشته حفظ شود.

وي همچنين يادي كرد از پيشكسوتاني كه در صنعت نفت وبويژه در پخش حق بزرگي به گردن اين صنعت داشتند اند و افزود: موزه فقط حفاظت از اسناد و اشياء نيست، تجربه و سرمايه نيروي انساني هم ارزشمند است و بايد ياد و نام اين افراد نيز بزرگداشته شود.

علمداري اشياء و مداركي را از جمله ساعت نگهباني و زنگ آتش نشاني را به موزه نفت اهدا كرده است.

بديعي: شاگرد بزرگان نفت

IMG_0235

شاهرخ بديعي پيشكسوت نفتي كه اشياء و مداركي را به موزه نفت اهدا كرده از ديگر مدعوان حاضر در اين جلسه بود. او همچنين پدر بازيگر فقيد سينما و تلويزيون، عسل بديعي است كه متاسفانه چند سال پيش در اثر عارضه قلبي فوت كرد. وي در توضيح كوتاهي در معرفي خود چنين گفت: متولد 1324 هستم در سال 1347 در صنعت نفت استخدام شدم. شروع كارم درپالايشگاه شيراز بود و تقريبا در همه پالايشگاه هاي كشور، ازجمله تهران، اراك، اصفهان و كرمانشاه خدمت كرده ام و تنها در آبادان نبودم. عمده دوران فعاليت ام در روابط عمومي ها و امور اداري بود. در نزد بزرگاني چون محمود نژند،رضا حراف شاگردي كردم. سال 1380 به شركت انرژي اتمي مامورشدم و سال 1383 در صنعت نفت بازنشست شدم و از آن زمان درشركت هاي خصوصي مشغول به كارهستم.

جنگجو: نقش غيرقابل انكار نفت در تاريخ معاصر كشور

IMG_0234

نصرا.. جنگجو، كه در حوزه هاي اجتماعي و مددكاري صنعت نفت حضور داشته در معرفي خود گفت:من اول ديماه 1334 در خرمشهرمتولد شم. پس از گرفتن ديپلم سربازي بودكه جنگ شروع شد و از آنجا كه به مسائل اجتماعي علاقه زيادي در خود احساس مي كردم، به عنوان مددكار اجتماعي در بنياد جنگ تحميلي خوزستان و بعد از آن در تهران و كل كشور مشغول به كار شدم. سال 1367 جنگ تمام شد. با به راه افتادن اداره امور شهدا، ايثارگران و مفقودين در شركت ملي نفت، من به عنوان مددكار اجتماعي به آنجا منتقل شدم. از سال 1372 هم درروابط كارمشغول فعاليت شدم و اول ديماه 1394 هم بازنشسته شدم.

مي خواهم از مقام محترم وزارت و همه عزيزان در روابط عمومي وزارت نفت و جناب آقاي نعمت الهي براي تاسيس موزه نفت تشكر و قدرداني كنم؛ نبايد فرآموش كنيم كه صنعت نفت نقش غيرقابل انكاري در تاريخ معاصر كشور داشته است. همين صنعت بود كه عامل پيروزي متفقين در جنگ جهاني و غلبه بر نيروي دريايي آلمان شد. نقشي كه اين صنعت در اقتصاد كشور و روابط خارجي آن ايفا كرده برهيچ كس پوشيده نيست. چنين سازماني نياز به اين دارد كه تاريخ آن برجسته شود و در قالب موزه حفظ و به نمايش درآيد.

اسناد مهمي در بخش مددكاري است كه تاريخ كشور را در آن سال ها منعكس مي كند. ما در بخش روابط كار در مقاطع مختلفي از امحاي اين اسناد جلوگيري كرديم. خوشبختانه امروز براي حفظ اين مدارك شرايطي فراهم شده است. من بخشي از مكاتبات و اسنادي را كه قبل ازامحاء نجات داده بودم به موزه نفت اهدا كردم. در زماني كه موزه نفت درست نشده بود تحت فشار بوديم كه اين اسناد را امحا كنيم. بايد موزه نفت با تبليغات بيشتر خود را معرفي كند تا ديگراني كه به اسناد دسترسي دارند، با كمك موزه نفت آنها را حفظ كنند. هنوز اسناد و مداركي داريم كه قابل انتقال به موزه است.

جنگجو همچنين پيشنهاد كرد كه يك دفتر مطالعات درموزه ايجاد شود كه نه فقط به حفظ اسناد كه به بررسي و تحليل آنها بپردازد.

همدانيان: با يادگارهاي همسر و داماد

IMG_0259

همسر اسماعيل همدانيان، كارمند سابق پالايشگاه تهران از جمله ديگر مدعوين بود. وي كه دامادش عباسعلي شكري نيز در صنعت نفت خدمت مي كرد به همراه نوه اش، محمد شكري در اين جلسه حضور داشت. خانم همدانيان، گفت: شوهرم در سال 1322 وارد شركت نفت شد. پنج سال بعد به دانشكده افسري رفت و براي خدمت سربازي به كردستان اعزام شد و مدت 5/1 سال هم در كردستان بود و سوغاتي كه آورد من بودم!

وي ادامه داد: ما در سال 1330 ازدواج كرديم و تا سال 1346 در آبادان زندگي كرديم. همسرم بازرس فني پالايشگاه آبادان بود. با راه اندازي پالايشگاه تهران همسرم به تهران منتقل شد. البته ايشان مدتي هم در پخس بودند تا اين كه بالاخره با سمت معاون بازرس فني در پالايشگاه تهران بازنشسته شدند.

يك عضو ديگر خانواده ما هم نفتي بود، يعني دامادم عباس علي شكري كه او هم كارمند پالايشگاه تهران بود و با دخترم ازدواج كرد. متاسفانه ايشان چند سال پيش به هنگام رفتن سر كار در سرويس پالايشگاه دچار حمله قلبي شد و فوت كرد. الان كه در اينجا هستم، فرزند ايشان، همراه من در اين جلسه حضور دارد.

غياثوند: نام هايي كه در نفت مي ماند

IMG_0213

مهرداد غياثوند، سردبير "نشريه زندگي" نو كه براي بازنشستگان در صنعت نفت منتشر مي شود، از ديگر حاضران در اين جلسه بود. او صحبت هايش را با تبريك براي افتتاح نخستين موزه نفت آغاز كرد و گفت: من در سال 1351 در روابط عمومي صنعت نفت استخدام شدم و افتخار اين را داشتم كه در دوران خدمتم به مدت پنج سال در روابط عمومي در خدمت آقاي دكتر نعمت الهي باشم. افتتاح نخستين موزه نفت در آبادان توسط ايشان و همكاران شان كار بسيار بزرگي بود كه خوشبختانه به انجام رسيد.

غياثوند افزود: در تاريخ صنعت نفت نام هايي ماندگار مي شوند. اين اتفاق بدون اين كه خود اين افراد متوجه شوند، رخ مي دهد. چنانچه در مورد كساني كه پژوهشگاه صنعت نفت يا نخستين خط لوله بزرگ ايران يا پالايشگاه را بنيان نهادند اتفاق افتاد. مطمئن هستم با به ثمر رسيدن موزه هاي صنعت نفت، نام دكتر نعمت الهي، مديرموزه هاي نفت، يكي از اين نام ها خواهد بود و من خدمت ايشان و همه همكاران شان تان تبريك و دست مريزاد مي گويم.

دهقاني: نيم قرن خدمت در نفت

IMG_0250

علي دهقاني، به نمايندگي از پدرش،حيدر دهقاني در اين مراسم حضور يافت. پدر وي پيشتر در دفتر موزه هاي نفت حاضر شده و علاوه بر اهداي اشياء و اسناد دوران خدمت، گفت و گوي مفصلي را با سايت موزه انجام داده بود. دهقاني گفت: پدرم عذرخواهي كردند، از اين كه نمي توانند در اين مراسم حاضر باشند، چون در ايران نيستند و خواستند كه من براي تشكر خدمت تان برسم. پدرم 50 سال در نفت خدمت كرد از 14 سالگي و تا قبل از شروع جنگ در سال 1359 در پالايشگاه آبادان در بخش فني و تعميرات بود. با شروع جنگ به پالايشگاه شيراز رفت و سپس براي بازسازي پالايشگاه آبادان و راه اندازي بخش يوتيليتي پالايشگاه به آبادان برگشت. او خاطرات خود را در كتابي با عنوان نيم قرن در صنعت نفت به چاپ رسانده است. من از قول ايشان راه اندازي موزه هاي نفت را به شما و همه دست اندركاران تبريك مي گويم.

حاشيه هاي مراسم

صفر مظفری (2)

صفر مظفري از ديگر پيشكسوتان دعوت شده به مراسم متاسفانه به سبب عارضه قلبي كه براي ايشان رخ داده بود موفق به شركت در اين مراسم نشد. خوشبختانه در لحظه تنظيم اين گزارش خبردار شديم كه ايشان به سلامت از بيمارستان مرخص شده اند. آقاي مظفري ماكت يك كشتي جنگي انگليسي، متعلق به 40 سال پيش و يك تابلو قديمي با آرم شركت ملي نفت را به موزه اهدا كرده بودند.

در ادامه اين مراسم حاضرين با حضور حشمت ا.. منعم، مجري مركز مدارك، اسناد و آرشيو صنعت نفت، از مركز اسناد مجموعه ديدن كردند و از نزديك با مراحل گردآوري، تنظيم، مرمت و نگهداري اسناد و مدارك آشنا شدند.

از جمله حاشيه هاي جالب اين ديدار بازديد پيشكسوتان نفتي از اسناد و اشيايي بود كه توسط خودشان به موزه اهد شده بود. برخي از اين آثار، از جمله اسناد اهدايي در مخازن نگهداري مي شد و تعدادي از اسناد و اشياء نيز در نمايشگاه موقتي اشياء موزه نفت به نمايش درآمده بود.

IMG_0458

برخي از اهدا كنندگان با مشاهده آثار اهدايي خود توضيحات مختصري را براي حاضرين بيان مي كردند و يا به همراه آن اثر عكس يادگاري مي گرفتند تا در موزه نفت ثبت و ضبط شود.

نكته قابل ذكر تبادل نظرهايي بود كه در حين جلسه و بازديدها تبادل نظرهايي غير رسمي و صميمانه ميان پيشكسوتان حاضر و مدير موزه هاي نفت و مسئولان و همكاران موزه ها انجام گرفت. در اين گفت و گوهاي نكات جالبي از جمله پيشنهاداتي در مورد نحوه گردآوري آثار و يا مكان ها و موقعيت هايي كه دست اندركاران موزه نفت مي توانند در آنها  به اشياء و اسناد مربوط به گذشته صنعت نفت دست پيدا كنند مطرح شد.

همچنين پيكسوتان حاضر اطمينان دادند كه در راه تجهيز موزه نفت از همه توان و ظرفيت و شناخت و تجربيات خود در اين زمينه استفاده خواهند كرد. بدون ترديد چنين همكاري هايي از سوي پيشكسوتان حاضر در اين جلسه و ساير بازنشستگان صنعت نفت براي اين موزه ها مي تواند بسيار راهگشا و اميد بخش باشد.

IMG_0547

در اين ميان بازار يادآوري خاطرات گذشته و شرح و نقل در ارتباط با اشياء و مدارك مربوط به گذشته نفت چنان داغ بود كه كمتر كسي را ياراي دل كندن از جمع و ختم برنامه بود.

سرانجام غروب روز دوشنبه، يازدهم بهمن ماه و در حالي كه مراسم تقدير از بازنشستگان مشاركت كننده در موزه هاي نفت، بيشتر از مدت زمان پيش بيني شده به طول انجاميده بود، به پايان خود رسيد تا يكي از پرشورترين برنامه هاي موزه نوپاي را رقم زده باشد، محفلي گرم كه حضور پرشور پيران زنده دل نفت آن را به ياد ماندني ساخت.

گزارش از مهرداد علمداري

عكس: مسلم عباسي