فروش نفت اوایل انقلاب
شهریور 1357، ایران دومین مقام تولیدکننده نفت را پس از عربستان سعودی دارا بود و 10% از تولید نفت جهان را بر عهده داشت. تکان نفتی انقلاب اسلامی ابتدا در 21 مهر 1357 به دنبال نارضایتی عمومی و با اعتصاب کارگران صنعت نفت ایران، اوج بیشتری یافت. این کاهش تدریجی، بازار نفت را چندان متاثر نکرد، اما با اوجگیری انقلاب اسلامی و سفر امام خمینی به فرانسه، مسئله نفت جنبه سیاسی به خود گرفت. کاهش تدریجی، چه در تولید و چه در صادرات نفت ایران ادامه داشت، تا اینکه کارکنان صنعت نفت ایران، صادرات این ماده حیاتی را از ششم دی 1357 به طور کامل قطع کردند و تولید داخلی را به چند صد هزار بشکه در روز کاهش دادند. اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت و سیام بهمن 1357 پایان یافت. پس از آن، علیرغم تاکیدات مهدی بازرگان رئیس دولت موقت، کارکنان صنعت نفت از صادرات آن خودداری کردند و بالاخره در اسفند همان سال، اولین محموله صادراتی ایران توسط ژاپن بارگیری شد.
مهندس وزیری هامانه در خاطراتش «فرزند کویر» از کاهش تولیدات نفت و فروش آن در اوایل انقلاب میگوید:
کاهش تولید دستور امام بود و به معنی کمبود توان تولید نبود و علیرغم اینکه تولید نفت را عامدانه کم کرده بودیم، برای شروع مجدد، مشکلاتی وجود داشت. به هر حال وقتی همکاران میخواستند کار را از سر بگیرند، باید چاهها را تعمیر و کنترل میکردند. طبیعتا مدتی طول میکشید تا مسیرها باز شود و پمپها کار کنند. نفتهای تهنشین شده باید پاکسازی میشد و سامانه سیال گسترش پیدا میکرد. نکته دوم اینکه شاه قبل از انقلاب، با تمام قوا به دنبال حجم زیاد تولید بود. ظاهرا نفت ملی شده بود، ولی فقط بخش کوچکی از نفت، دست ایران بود و بقیه در اختیار شرکتهای خارجی قرار داشت. فرمان امام تولید دو میلیون بشکه در روز بود، ولی اگر لازم میشد، تا چهار میلیون هم تولید میکردیم. وقتی هدفگذاری روی دو میلیون بشکه شد، آرام آرام چاهها از مدار تولید خارج شدند و وقتی میخواستند آنها را دوباره وارد مدار نمایند، باید همه موارد را مورد بازنگری قرار میدادند. اگر بخواهند نفت در یک لوله جریان یابد، باید آن را بهطور کامل کنترل کنند چون آتشزاست. کار سنگینی است و داخل چاهها هم کارها پیچیده و طولانی صورت میپذیرد. بعد که خواستیم دوباره تولید را به چهار میلیون بشکه در روز برسانیم، بودجه زیادی لازم داشت و شش هفت ماه هم زمان میبرد. تصور انقلابیون این بود که کشور با دو میلیون بشکه اداره میشود، ولی با وقوع جنگ تحمیلی، افزایش تولید نفت ضرورت یافت و در سالهای بعد کمکم اکتشاف جان گرفت، پالایشگاههای جدید ساخته شد و سطح تولید هم به بالای چهار میلیون بشکه در روز رسید.
کاهش سرمایهگذاری خارجی
پس از پیروزی انقلاب، به دستور شورای انقلاب سرمایهگذاریهای خارجی متوقف شده بود. جو اینگونه بود که کار در خارج از کشور، درست نیست. شرایط انقلابی موجب لغو برخی از قراردادها شده بود که برای تعدادی از این قراردادها غرامت گرفتیم و برای برخی هم خسارت پرداخت کردیم. در کره جنوبی، هند و آفریقای جنوبی پالایشگاه در دست تاسیس داشتیم که پس از انقلاب، سهام ایران در پالایشگاه سئول فروخته شد. پالایشگاه سئول به راهاندازی نزدیک بود ولی پالایشگاههای آفریقای جنوبی و هند در مراحل اجرا بودند و هنوز به مرحله بهرهبرداری نزدیک نشده بودند.
در زمینه فروش نفت اوایل پیروزی انقلاب، وقتی قرار شد خودمان نفت بفروشیم، فکر شد که چرا باید به شرکتهای دلال بفروشیم؟ شرایطی به تصویب هیئتمدیره رسید که خریداران نفت باید آن را داشته باشند، از جمله یکی از شرایط خرید نفت این بود که خریدار نفت باید دارای پالایشگاه باشد یا با یک پالایشگاه، قرارداد تصفیه داشته باشد. تصورات ذهنی به این شکل بود که کشورهای مستضعف در دنیا میآیند و به طور مستقیم از ما نفت میخرند و ما از آنها کالا یا پول میگیریم. این تصورات عملا با شروع جنگ تحمیلی، تحتالشعاع قرار گرفت چون ما شرکتهای بزرگ نفتی را حذف کرده بودیم و حاکمیت آمریکا باعث شده بود که خیلی از کشورها نتوانند نفت ایران را بخرند. فرآیند فروش نفت به این صورت بود که خریدار باید مورد تایید قرار میگرفت. در واقع مشخصات لازم را ارائه میکرد، واحد امور بینالملل بررسی میکرد که توان خرید نفت را دارد یا نه و اینکه قرار بود در کدام کشور مورد مصرف قرار بگیرد، تا به فرض به جایی مثل رژیم غاصب اسرائیل فرستاده نشود. این روال قانونی به تصویب هیئتمدیره رسید و هنوز هم در صنعت نفت مورد توجه قرار دارد.
اوایل انقلاب دنبال مصرفکنندهها بودیم. در ضمن بعضی از شرایط، مثل جنگ و تحریم، هم به ما تحمیل شده بود و شرایط خاصی در صنعت نفت به وجود آمده بود. ما نمیتوانستیم کشورها را مجبور کنیم که نفت ما را بخرند. شرایط طوری شده بود که تفاوتی نمیکرد که کدام کشور بخرد، هر کشوری جز اسرائیل درخواست میکرد، میفروختیم. در حال حاضر کمیتهای در وزارت نفت، نظارت بر صادرات را بر عهده دارد. شورای عالی امنیت ملی تصویب کرده است که این کمیته، بر صادرات نظارت داشته باشد و با توجه به مصالح کشور، تصمیمگیری نماید. البته تصمیماتی که خارج از ضوابط و مقررات مصوب هیئتمدیره باشد، در این کمیته تصمیمگیری میشود.
در انتها لازم به یادآوری است که در سالهای نخست پس از انقلاب، تحریمها بر سرمایهگذاری در منابع انرژی ایران، اثر گذاشته بود، که میتوان به این موارد اشاره کرد: کاهش رغبت شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در ایران، ممانعت از سرمایهگذاری کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز در ایران، کاهش صادرات نفت ایران، عدم نوسازی تجهیزات نفتی، انتقال و صادرات از طریق دلالان و قطع ارتباط با اروپا و آمریکا و خروج شرکتهای آمریکایی از لیست خریداران نفتی ایران اشاره کرد.