پس از انقلاب اسلامی، شرایط معاملات نفتی تغییر کرد. از جمله قراردادهای رایج در نخست سالهای پس از انقلاب، قراردادهای بیع متقابل بود که برخی معایب داشت. از جمله نرخ ثابت بازگشت سرمایه، کوتاه بودن دورهی قراردادها، انگیزهی پایین سرمایهگذار خارجی و عدم انعطافپذیری این قراردادها. با بروز جنگ تولید نفت ایران، نوسانهای شدیدی را تجربه کرد. در طی این مدت بهای نفت در معاملات نقدی از قیمتهای رسمی اوپک پایینتر آمد و خریداران نیز از معاملات نقدی استقبال بیشتری کردند. سیاست دیگری که ایران برای مقابله با شرایط رکود بازار در پیش گرفت، فروش نفت در چارچوب دادوستدهای تهاتری بود. این شیوهی تجارت به ویژه از سال 1362 بعد از آغاز جنگ نفتکشها و پس از آنکه ذخایر مالی کشور کاهش یافت، بیشتر مورد توجه قرار گرفت. در سالهای 1362-1363 یک چهارم تجارت خارجی ایران بر مبنای معاملات تهاتری بود و طرفهای این معاملات، طیف وسیعی از کشورها را تشکیل میدادند.
مهندس سید کاظم وزیری هامانه، در بخشی دیگر از خاطرات تاریخ شفاهیاش با عنوان «فرزند کویر» درباره انواع قراردادهای نفتی پس از انقلاب و بهخصوص قراردادهای بیع متقابل و معاملات تهاتری گفته است، که در ادامه میخوانیم:
قراردادهای بیع متقابل
افرادی که در مجموعهی نفت کار میکردند، میدانستند که بیع متقابل در مقایسه با قراردادهای گذشته بهطور نسبی خوب است ولی شاید نهادهای نظارتی اطلاع دقیقی از جزئیات آن نداشتند و با عنایت به جایگاه نظارتی خود، فکر میکردند چون خارجیها طرف قرارداد هستند، حتما میخواهند سر ایرانیها کلاه بگذارند. بعضی از منتقدان قرارداد بیع متقابل چنین دیدگاهی داشتند و اینگونه به قضایا نگاه میکردند. وزرا و مدیران صنعت نفت نمیتوانستند همهی جزئیات را به اطلاع مردم برسانند. همینطور در مجلس شورای اسلامی، فقط کمیسیونهای خاص مرتبط با مسائل نفتی کشور در جریان دقیق مفاد قراردادها قرار میگرفتند و همهی نمایندگان از این ماجرا اطلاع نداشتند. این بود که گاهی نمایندگانی که در جریان تصمیمات نبودند، وزارت نفت را مورد انتقاد قرار میدادند.
متاسفانه پس از انقلاب، وضعیت صنعت نفت به گونهای شد که همیشه باید در حالت دفاعی کار میکرد، در حالی که پیش از انقلاب، در حالت حمله بود. آن زمان کسی در امور نفت دخالت نمیکرد، یعنی اجازهی دخالت داده نمیشد. شاید به همین دلیل پس از انقلاب، همیشه گمان بد وجود داشت و نفت متهم بود و باید ثابت میکرد که خطا نکرده است. بحث این بود که نفت خطا میکند و باید دست آن را بست. به دلیل اینکه نفت حالت دفاعی پیدا کرده است، باید برای هر کار جزئی، از هیئت دولت و مجلس اجازه بگیرد و در نتیجه نمیتوانست بالندگی لازم را داشته باشد. همیشه نگرش خاص نمایندگان قدیمی در این زمینه، به نمایندگان جدید منتقل شده است، حتی زمان وزارت مهندس غرضی، کلمات بدی از سوی نمایندگان درباره مدیران نفت به کار برده میشد.
علیرغم تایید و تاکید مکرر اینجانب مبنی بر اینکه فساد و دزدی سازمان یافته و سیستمی در مجموعهی نفت وجود نداشت و قریب به اتفاق دستاندرکاران نفت پاکدست بودند و سامانهی دقیقی برای کنترل وجود داشت، ولی بعد از آن، تحریمها فشار آورد و ضرورتهایی را ایجاد کرد و از طرفی در مقاطعی افرادی مسئولیتهای مهم در وزارت نفت را عهدهدار شدند که به فعالیتهای نفت اشراف نداشتند و تضعیف مدیریتها و عدم کنترل و نظارت دقیق، زمینهی سوءاستفادهی افراد سودجو و فرصتطلب را فراهم آورد که شد آنچه نباید میشد.
دادوستد تهاتری
پس از پیروزی انقلاب، وزارت نفت مسئول فروش نفت شد و ایران به جهت تقابل برخی از کشورها، برای مدت طولانی از بازارهای جهانی نفت حذف شده بود. انقلاب ایدئولوژیک شده بود و با خیلی از کشورهایی که بازار اصلی خرید نفت کشور بودند، مشکل پیدا کرده بودیم. در واقع پنج میلیون بشکه از صادرات نفت که مربوط به کشور ما بود، حذف شد و کشورهای دیگر سعی میکردند جای آن را پر کنند. پس از این اتفاق، بازاریابی و فروش نفت بسیار سخت شد. در نتیجه به هر روش ممکن روی آورده شد تا ایران بتواند به سهمی که از فروش نفت داشت، دست یابد. به هر حال میزان تولید هم کاهش یافته بود و دیگر تولید قبل را نداشتیم. فقط اجازه تولید دو میلیون بشکه نفت در روز داده شده بود که از این میزان، حدود یک میلیون و نیم بشکه برای صادرات منظور شده بود.
از حدود سال 1362، به دلیل اینکه امکان فروش نفت به سهولت وجود نداشت، دادوستد تهاتری در دستور کار قرار گرفت. به هر کشوری که نفت فروخته میشد، به جای پول، کالای مورد نیاز دریافت میشد. با این روش، اجناسی که به واسطه تحریمهای مختلف در دسترس نبود، در ازای صادرات نفت، دریافت میشد و بخشی از مشکلات اقتصادی کشور مرتفع میشد. در واقع ضرورت داشت که مشکل کمبود کالاها به این شکل حل شود. این شیوه فروش نفت تا پایان جنگ باقی بود، البته پس از جنگ نیز در مواقعی به دلیل تحریم، به کار گرفته میشد.