موزههای نفت، وابسته به نفت، وارسته از نفت
روزی که برای پوشش خبری مراسم افتتاح بنزینخانه آبادان به این شهر سفر کردم، هرگز گمان نمیبردم که با گذشت سی شبانهروز و همزمان با یک ماهگی تولد دوباره بنزینخانه آبادان در قالب موزه، بازدید از طرح موزههای صنعت نفت را در اشلی وسیعتر تجربه کنم. حالا یک ماه از آن زمان گذشته و در این مدت موزه بنزینخانه آبادان، میزبان نزدیک به ۲هزار بازدیدکننده بوده است که این رقم خود میتواند یک رکورد برای مجموعه موزههای کشور محسوب شود. علاوه بر این پای هیأتی ۶۰ نفره از دانشگاه علوم و فنون عراق و بازدیدکنندگانی از آلمان نیز به این مجموعه باز شده است، کارها در آبادان روی غلتک افتاده و پشتکار دستاندرکاران طرح موزههای صنعت نفت به رهبری دکتر اکبر نعمتاللهی، مدیر موزهها و اسناد صنعت نفت، نشان از افتتاح این پروژهها در آینده نزدیک دارند، به طوری که پیشبینی میشود تا اردیبهشتماه سال آینده مدرسه فنی و حرفهای آبادان به عنوان دومین موزه نفت به بهرهبرداری برسد. به نظر میرسد تأسیس موزههای صنعت نفت در آیندهای نزدیک اقتصاد ایران را از وابستگی به نفت، به وارستگی از نفت برساند و درهای گردشگری کشور را به روی توریستهای علاقمند به تاریخ نفت بگشاید.
اولین روز بازدید خبرنگاران رسانههای مکتوب در قالب تور صنعتی از اسکله آبادان شروع میشود. بعد از آنکه طلای سیاه سر از جزیره خارک درآورد تا این جزیره را به مبدأ صادرات فرآوردههای نفتی ایران تبدیل کند، غروب اروند بر سر اسکلههای بارگیری صادرات نفت آبادان سایه افکند و سکون و سکوت، زنگار بیرونقی را به جان پیکرههای آهنین خفته در رود انداخت. بخشی از پالایشگاه، تلمبهخانه شماره ۳ و اسکله آبادان که در گذشتههای دور قلب تپنده صادرات نفت خام ایران محسوب میشد، قرار است با احداث پارکموزه صنعت نفت هویتی تازه بیابد و تن پاره پاره خود را که در طول سالهای جنگ تحمیلی سپر بلای جان مردم بود و از آماج تیر و ترکشهای آن زمان در امان نماند، به دست مرمتگران میراث فرهنگی کشور بسپارد.
مسیر ۱/۶کیلومتری بازدید از پارکموزه صنعت نفت آبادان با تلمبهخانه پرچی شماره ۳ آغاز میشود که قدمتی ۹۰ ساله دارد و همزمان با پالایشگاه آبادان و برای تأمین آب مصرفی آن ساخته شده است. دو پمپ بخاری این تلمبهخانه هماکنون از مدار خارج شدهاند و سه پمپ برقی آن نیز به دلیل عدم نیاز فعالیتی ندارند و در حال خارج شدن از مدار هستند.
این سومین تلمبهخانهای است که انگلیسها در آن زمان ساختند تا آب رودخانه اروند را پس از گذر از فیلتر و صافیهای مخصوص به سمت پالایشگاه هدایت کند. ساختمان دو طبقه تلمبهخانه مملو از تأسیسات زنگارگرفته و پیچ در پیچ پرچی در کف و دیوارهها است که به موازات رودخانه اروند قرار گرفته و برای رسیدن به بامش باید از نردبانی با حدود چهل پله دلهرهآور و آهنین عبور کرد. از بام ساختمان منظره فلرهای بلند اولین پالایشگاه خاورمیانه که پنجه در گلوی آسمان افکندهاند، همه نگاهها را به خود معطوف میکند، پالایشگاهی که حالا دیگر زیانده شده و برای بازسازی به کمک چشمبادامیها نیاز دارد.
از ساختمان تلمبهخانه که بیرون بیایید، اسکلههای صادرات نفت خام نمایان میشود. پالایشگاه آبادان در گذشته ۲۱ اسکله داشته که اسکله شماره ۸ مخصوص بارگیری کالا بوده است و بقیه به صادرات نفت اختصاص داشته است. از این مجموعه فقط ده اسکله باقی مانده که با طول تقریبی ۵/۱ کیلومتر به مجموعه پارکموزه آبادان افزوده میشود و عنوان بزرگترین پارکموزه دریایی جهان را به خود اختصاص میدهد.
*کپسولهایی برای نجات جان کارکنان سکوهای دریایی
کمی که جلوتر بروید دو کپسول نجات که شبیه به سفینههای دریایی قدیمی هستند، به رنگهای قرمز و زرد با پنجرههای دایرهشکل از دور نمایان میشود. از سفینههای دریایی که برای مواقع اضطراری و هوای طوفانی در دریا استفاده میشده و ظرفیتی برای ۲۸ سرنشین داشته است، در ایران ۶ عدد وجود دارد که دو عدد آن در اسکله آبادان در معرض دید بازدیدکنندگان قرار خواهد گرفت. مشابه این کپسولهای نجات که از جنس فایبرگلاس سبک هستند، در حال حاضر تنها در موزه نفت نروژ و موزه دریایی هلند وجود دارد. در سمت چپ مسیر پیادهرو خط نقاله متحرکی به طول دو کیلومتر نصب شده است که به پالایشگاه آبادان منتهی میشود. بعد از اینکه تکنولوژی به کمک کارگران حملکننده بار آمد، بشکههای قیر بر روی این نقاله متحرک قرار میگرفته و از پالایشگاه به انبار منتقل میشده است و در آنجا به مقاصد صادرات فرآوردههای نفتی بارگیری میشده است.
ساختمان اداری کشتیرانی (شیپینگ) نیز پشت همین نقاله قرار دارد. ساختمانی آجری که پرچم سه رنگ میهن را به اهتزاز درآورده است. اسناد کشتیهایی که نفت یا کالا بارگیری میکردهاند در این ساختمان مهر میشده است و پس از آن اجازه ورود یا خروج به پالایشگاه آبادان از همین ساختمان صادر میشده است. این ساختمان که هماکنون تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در آن مستقر شده است، به ثبت میراث فرهنگی کشور رسیده و به عنوان یکی از آثار دفاع مقدس حفظ و نگهداری میشود.
دفتر کارگاه پارکموزه صنعت نفت کمی جلوتر و بعد از ساختمان کشتیرانی قرار دارد. دیوارهایش تازه رنگ خوردهاند و ساده و بیآلایش به نظر میرسد. تیم پیمانکاران، مشاوران و طراحان در اینجا مستقر شدهاند و تابلوهایی از نقشههای پارکموزه آبادان به یکی از دیوارهای ساختمان تکیه دادهاند. در طراحی پروژه پارکموزه صنعت نفت آبادان تلاش شده است تا علاوه بر احیاء هویت شهر و پالایشگاه، مدیریت زمان و اقتصاد در رأس اهداف قرار گیرد. استفاده از اجزای برجای مانده از تاریخ پالایشگاه برای ساخت مبلمان سایت پارک موزه از دیگر پیشنهاداتی است که توسط تیم لیلا عراقیان (طراح پل طبيعت در تهران) و همکارانشان به مدیریت مجموعه پیشنهاد شده است.
دکتر اکبر نعمتاللهی در این خصوص میگوید: «در فاز اول ساخت سکوها، ساحل، المانهاي صنعتي، مسيرهاي بازديد و مبلمان اسکله در دستور کار قرار گرفته است و هماکنون پيمانکاران و مشاوران اين طرح در حال تهيه مراحل نقشهبرداري هستند و پس از آن وارد کار اجراي پروژه ميشوند. تمام المانهاي مورد استفاده و مبلمان پارکموزه نفت آبادان با اشيا و تجهيزات نفت طراحي و ساخته ميشود و تلاش داريم تا علاوه بر فراهم کردن محيط تفريحي و رفاهي براي مردم، آنها را از نزديک با صنعت نفت آشنا کنيم. پارک موزه نفت آبادان تنها مکاني است که به اروندرود راه دارد و احداث چنين مجموعهاي به مردم اين امکان را ميدهد تا از امکانات تفريحي، سرگرمي، آموزشي و پژوهشي استفاده کنند.»
مهندس دیبا، مشاور شرکت سازههای پارچهای دیبا، در ادامه به تشریح فعالیتهای این شرکت در طراحی و ساخت پارکموزه آبادان میپردازد و میگوید: «اسکله آبادان ۱۱۵ هزار مترمربع مساحت و یک و نیم کیلومتر طول دارد. اسکله در دورههای مختلفی توسط انگلیسیها، ایتالیاییها و امریکاییها ساخته شده است که متأسفانه اسناد آن در دست نیست. رویکرد ما در این پروژه توجه به اقلیم و هویت شهر است و پالایشگاه که اقتصاد شهر را در دست داشته است جزو هویت این شهر محسوب میشود. نکته دیگری که در این پروژه و در طراحی پل طبیعت به آن توجه شده احترام به انسان و کرامت انسانی است. توجه به فضای نشستن، سایه، نورپردازی در شب، توجه به زوایای خورشید، غروب اروند و… است. موضوع اصلی پارک، آرامش و آسایش مردم و در کنار آن آموزش موضوع نفت با روشی هوشمندانه است. این پروژه در سه فاز تعریف شده است که فاز اول شامل جداره کنار اروندرود میشود. هر چه به اروند نزدیکتر میشویم مینیمم بارگذاری و ساخت و ساز را خواهیم داشت و هر چقدر از اروند فاصله میگیریم سولهها و فضاهای بازی بچهها، رستوران و سرویسهای خدماتی را مشاهده خواهیم کرد. همچنین آرتورکهایی برای فعالیت هنرمندان در نظر گرفتیم. قصدمان در طراحی این پارک موزه استفاده مجدد از مصالح و متریالهای صنعت نفت است و امیدواریم این جداره با مجوز شهرداری تا اسکله ماهیفروشان ادامه پیدا کند تا الگویی برای شهر باشد. همه سعیمان این است که پارکموزه آبادان مانند پل طبیعت تهران برندی برای مقاصد گردشگری باشد.»
جرثقیل اکوان که بیش از هفتاد سال از عمرش میگذرد، هنوز هم هیبتی هراسانگیز دارد و در کرانه اروند خاموش و بیصدا آرمیده است
ساسان صوفی، مدیر طرح موزه های نفت میگوید: «این جرثقیل که در زمان نفوذ ارتش هیتلر به مرزهای روسیه ظرفیتش را دو برابر کردند، ۱۳۷ دستگاه لوکوموتیو ۱۶تنی، ۱۷ هزار تن مواد غذایی، ۱۷۰ هواپیمای شکاری، ۳۴۲ دستگاه تانک،۶۵۰ دستگاه نفربر زرهی، ۱۱۸ دستگاه ماشین آلات فوق سنگین مخصوص تولیدات نظامی، ۱۸۶ فروند جنگنده از نوع تاندربولت، ۳۶۹ هواپیمای بمب افکن مدل بوستن، ۲۱۲ فروند هواپیمای پیشرفته جنگنده بمب افکن هاریکن، سوخت، لباس و… را در اسکله آبادان تخلیه کرد و باید گفت نقش بسزایی در پیروزی روسیه و شکست آلمانها داشت و ایران را به عنوان پل پیروزی در جریان جنگ جهانی دوم به همگان معرفی کرد.
جرثقیل اکوان که نامش را از یکی از شخصیتهای شاهنامه گرفته است، به ثبت ملی رسیده و در انتظار ثبت شدن در فهرست جهانی یونسکو است. اکوان در طول جنگ میان ایران و عراق، به دلیل اصابت گلولههای توپ به گل نشست و در رودخانه اروند غرق شد. پس از اینکه اکوان در لیست اشیاء موزههای نفت قرار گرفت، توسط پیمانکاران پالایشگاه آبادان، از اعماق آب بیرون کشیده شد و در حال حاضر باید پس از نصب قسمتهایی از دکلهای جداشده آن، لایروبی و عایقبندی شود.»
***
خورشید به میانه راهش رسیده و انوار طلایی خود را بر تن اروند پاشیده…
راه صنعت نفت اما همانند رود خروشان آبادان تا انتها ادامه دارد.
سحر سعیدیان