قرارداد اعطای امتیاز نفت به شرکت نفت انگلیس و ایران در 29 آوریل 1933 به امضای دولت ایران و شرکت نفت انگلیس و ایران رسید. براساس بند شانزدهم این قرارداد، مقرر شد که شرکت تا حد امکان اتباع ایرانی را به استخدام درآورد. در زمینه امور فنی و تجاری، به اندازهای که اشخاص متخصص و باتجربه در ایران هستند، از اتباع ایرانی انتخاب کند و در زمینه امور غیرفنی، به طور انحصاری از نیروهای ایرانی استخدام نماید. بر همین اساس، بنا شد در کوتاهترین زمان ممکن، کارکنان غیرایرانی کاهش پیدا کرده و به تعداد کارکنان ایرانی شرکت افزوده شود. اما یکی از چالشهای پیش روی شرکت، استخدام پزشکان ایرانی بود. اغلب اتباع انگلیسی تمایلی به مراجعه به پزشکان ایرانی نداشتند، و حتی بسیاری از ایرانیان نیز ترجیح میدادند به پزشک انگلیسی مراجعه کنند. با این وجود، دولت ایران اصرار داشت که پزشکان ایرانی به استخدام شرکت درآیند، از سوی دیگر شرکت نیز با چالشهایی روبرو بود، اما در پاسخ به این درخواست اعلام داشت که پنج پزشک ایرانی و پنج پزشک انگلیسی در استخدام شرکت هستند و چنانچه پزشکان ایرانی، تجربه و تبحر لازم را داشته باشند، به استخدام شرکت درخواهند آمد.
در سند اول، به امضای نصرالله جهانگیر، رئیس اداره امتیازات و نفت وزارت مالیه، آمده است:
عطف به مراسله نمره 80331 / س آ پ مورخه 23 آذر ماه 1314 راجع به اطبائی که در موسسات صحی آن شرکت استخدام شدهاند، اشعار میدارد گرچه اظهار آن شرکت بر اینکه مستخدمین خارجی آن شرکت مایل هستند به اطبای انگلیسی مراجعه نمایند، موافقت با مقررات بند 2 از ماده 16 امتیازنامه ندارد و مادام که برای مشاغل مربوطه آن شرکت اشخاص با اطلاع و تجربه یافت میشوند، آن شرکت ملزم است از استخدام اتباع خارجه برای آن مشاغل خودداری نماید، ولی معهذا ولو آنکه دولت بخواهد برای استرضای خاطر مستخدمین خارجی آن شرکت موقتا از اجرای کامل مقررات مزبور چشمپوشی نماید، باز باید تصدیق نمایید که با توجه به اینکه مستخدمین خارجی چند صد نفر بیش نبوده و مستخدمین ایرانی متجاوز از بیست و سه هزار نفر میباشند، تناسبی در استخدام اطبای خارجی و ایرانی شرکت ملحوظ نگردیده است.
در پاسخ به این نامه، شرکت سهامی نفت انگلیس و ایران ضمن تاکید بر استخدام پزشکان ایرانی، به چالشهای پیش روی استخدام این پزشکان نیز اشاره میکند: راجع به پزشکان آگاهی میدهد که گذشته از رئیس اداره صحی شرکت که فقط وظایف اداری دارد و پزشک دیگری که در غیبت مشارالیه جانشین او میباشد، شرکت دو جراح و یک طبیب متخصص پاتولوژی و باکتریولوژی و یک نفر کحال دارد. اینها اشخاصی هستند که دارای تحصیلات مخصوص، تجربیات طولانی و صلاحیت شایانی میباشند. علاوه بر اینها شرکت ده نفر پزشک دیگر دارد که پنج نفر ایرانی و پنج نفر انگلیسی هستند. تشکیلات صحیه شرکت طوری تنظیم شده که با احتیاجات کار شرکت و اعضای آن متناسب باشد و هیچ یک از پزشکان شرکت اجازه ندارند که در خارج از شرکت طبابت نمایند.
البته باید در نظر داشت که عده زیادی مرد و زن انگلیسی در آبادان سکونت دارند و به علاوه چند صد نفر انگلیسی که عبارت از عملجات کشتیها باشند، همه روزه به آبادان رفتوآمد مینمایند. طبیعی است که این اشخاص مایل هستند که در نزد پزشکان انگلیسی مداوا نمایند، چنانکه اعضای ایرانی شرکت هم البته ترجیح میدهند نزد اطبای ایرانی که در ردیف اطبای خارجی هستند، معالجه شوند. بنابراین وجود پزشکان ایرانی و انگلیسی هر دو ضروری است و به علاوه باید متوجه بود که در اداره کردن یک چنین موسسه طبی عامل موثر همانا تمایل اشخاص مربوطه میباشد.
بدیهی است شرکت از میان پزشکان داوطلب ایرانی که سطح تحصیلات و تجربیاتشان به میزان کنونی اطبای شرکت باشد، پیوسته استخدام نموده و بدین ترتیب بر عده اطبای ایرانی خود خواهد افزود.