ضرورت تقويت فرهنگ موزه داري

دوشنبه دوم مرداد ماه 1396ضرورت تقويت فرهنگ موزه داري

يكي از معضلات در پايان اجراي هر پروژه اي آن است كه مستندات و مدارك پروژه چه شد يا چه مي شود. اين كه آنها بايد در جايي جمع شوند، ضرورت امروز و فرداست. چيزي كه گذشتگان آن را درك نمي كردند و همواره اين مثال مصداق داشت كه مي گفتند اوستا، فوت آخر را براي خود نگه داشته است.

متاسفانه باوجود درك اهميت انتقال تجربه هاي يك نسل به نسلي ديگر، در ايران اين موضوع درست درك نشده است.

آنها كه بايد تجربه هاي خود را به صورت مكتوب به نسل بعدي منتقل كنند، متاسفانه نه همت آن را دارند و نه توان آن را كه تجربه هاي نسل خود را به نسل بعدي واگذارند. در ميان سياسيون ما تنها از آيت الله هاشمي رفسنجاني مرحوم ديده ايم كه خاطرات و تجربيات خود را در قالب كتاب هايي براي نسل بعدي به يادگار گذاشت و رفت.

photo_2017-07-23_17-07-08

حالا كه موزه و موزه داري و ضرورت آن در دولت آشكار شده است، مي توان از مديران توقع كرد كه همه داشته ها و تجربيات خود را به نسل بعدي منتقل كنند. اين دانشي است كه نمي توان آن را در قالب يك دفتر و يا يك سازمان محدود كرد.

بايد اين را يك وظيفه ملي بدانيم كه هر مقامي هرجا كه هست و با هر كه كار مي كند، به طور روزانه موضوعات مهم كاري خود را مستند كند و اين اسناد مبناي آموزش نسل هاي بعدي قرار گيرد.

اي بسا كه در صورت اجراي چنين روشي جلو خيلي از سوتفاهم ها كه ميان نسل ها ايجاد مي شود، گرفته شود.

به گمانم موزه اسناد و ...صنعت نفت فرصتي براي درمان نقصان هايي است كه در كار ما وجود دارد.

همه ما وظيفه داريم در اين امر مهم تلاش كنيم. خيلي از اشيايي كه كنار گذاشته مي شود، معمولا درست كه مي نگري مي تواند چاله اي را در زمان پر كند.

در همه شركت ها بايد به اين امر مهم توجه كنيم.