مشروطه و نفت

جمعه سیزدهم مرداد ماه 1396مشروطه و نفت

مخالفت با میهمان آمریکایی مشروطه خواهان

برای نفت و قرارداد 1907


اشاره: اکتشاف نفت در جنوب غرب ایران، پیروزی و استقرار جنبش مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی در تهران، دو رویداد مهم تاریخی است که از نظر زمانی قابل تطبیق و مطالعه همزمان هستند. مطالعه تطبیقی این دو موضوع مهم بیش از سه سال است عمده وقت پژوهشی فرشید خدادادیان، پژوهشگر تاریخ نفت و مدرس دانشگاه را به خود اختصاص داده است.

مطلب ذیل بخشی از پروژه "مشروطه و نفت" از این پژوهشگر تاریخ نفت است که همزمان با 14 مرداد، سالروز پیروزی نهضت مشروطه، در سایت موزه نفت انتشار می یابد.


یکصد و یازده سال پیش در چهاردهمین روز از امرداد گرم سال 1285 خورشیدی، مظفرالدین شاه قاجار پس از مدت ها تلاش آزادیخواهان فرمان مشروطیت را امضا کرد تا سرفصل نوینی در تاریخ ایران رقم بخورد.

اما مظفرالدین شاه چند سال پیش از آن سند دیگری را نیز امضا کرده بود. امتیازنامچه اکتشاف نفت و موم طبیعی در ایران که به ویلیام ناکس دارسی اعطا شد؛ تاریخ نگری تطبیقی این دو موضوع همزمان، گویای نکاتی مهم از تاریخ معاصر سرزمین ایران است.

در حقیقت نهضت مشروطه و شکل گیری فعالیت صنعت نفت، دو همزاد تاریخ ایران هستند. دو رویداد مهم تاریخی که سرنوشتی تاثیرگذار و البته نزدیک به هم در سرنوشت ایران داشته و بخش مهمی از وضعیت امروز این سرزمین، متاثر از این دو رویداد مهم است. نفت و مشروطه دو نهال همزمان در خاک ایران بودند که هرچه پیشتر رفتند و گسترده تر شدند، ارتباط و تاثرگذاری آنها بر سرنوشت ایران و ایرانی بیشتر توجه را به خود جلب کرد!

مطالعه تطبیقی این دو رویداد نشان می دهد که علاوه بر توالی قرارداد نفت و حکم مشروطه، شکل گیری مجلس و دعوت از برخی کارشناسان خارجی برای اصلاح امور نیز در سال های متوالی و البته متصل روی داده است. از جمله دعوت از کارشناس مالی آمریکایی مورگان شوستر که حواشی و موضوعاتی را به دنبال داشت.

شوستر در ۱۲۹۰ شمسی، یعنی پنج سال پس از انقلاب مشروطیت به ایران آمد تا در ۳۵ سالگی خزانه داری کل را در ایران بر عهده گیرد. او پیش از آنکه آمریکا را به قصد ایران ترک کند، کتاب انقلاب مشروطه «ادوارد براون» را خوانده و سخت تحت تاثیر آراء و نظرات براون قرار گرفته بود.

شوستر در جهت گیری‌های سیاسی به حزب دموکرات گرایش بسیار داشت و مشروطه ایرانی را به دیده مثبت می‌نگریست. او همچنین از اتفاقات نفتی جنوب غرب ایران نیز بی اطلاع نبود و می دانست که تاثیر اقتصادی این رویداد در آینده ایران می تواند بسیار مفید باشد. شوستر پیش از آنکه به ایران اعزام شود، در میانه راه در شهر استامبول با سید حسن تقی‌زاده یکی از اعضای دموکرات مجلس اول ملاقات کرد و پیش از آن نیز تحت تاثیر بیانات علیقلی نبیل الدوله کاردار سفارت ایران در واشنگتن قرار گرفته بود

فرمان مظفرالدین شاه

فرمان مشروطیت که به امضای مظفرالدین شاه رسید

موضوع ورود شوستر به ایران موضوعی نبود که از دید روسیه و بریتانیا و خصوصا مسئولین کمپانی نوپای نفت APOC (کمپانی نفت انگلیس و ایران) مخفی بماند. خصوصا اینکه برخی اقدامات این میهمان آمریکایی بر خلاف منافع آنها در قرارداد 1907 بود!

در ابتدای ورود شوستر، موضوع استقراض ۱۲۵۰۰۰۰ پوندی از بانک شاهی مطرح شد و به تصویب رسید. بلژیکی‌ها که گمرکات ایران را در دست داشتند، با کمک رجال طرفدار روسیه سعی داشتند مبلغ مورد نظر را در اختیار خود بگیرند. شوستر وضع مالی وخیم ایران را به کابینه توضیح داد و آنان را متقاعد کرد که وجه استقراض بایستی قانونا در اختیار خزانه دار (یعنی شوستر) باشد. دولت نیز او را تایید کره، و بدین ترتیب روس‌ها و بلژیکی‌های طرفدار روسیه، اولین ضرب شصت شوستر را دریافت کردند!

روزی که ویلیام مورگان شوستر، خزانه را تحویل می‌گرفت فقط حواله ۶۰۰ هزار تومان موجودی در خزانه بود. تنها محاسبات عددی در خزانه نبود که مورگان شوستر را از ادامه اصلاحات اقتصادی بازمی داشت. بلکه باور ذهنی ایرانیان نیز بر این امر دامن می‌زد، آنان با همین باور هر کوششی در راه اصلاحات را در نطفه خفه کرده و امید برای آینده بهتر را تیره و تاریک می‌دیدند. چندان که شوستر در شرح ماموریت خود نیز گفته است:

"از روز اول که وارد تهران شدیم همواره ما را متنبه نمودند که هیچ وقت نخواهند گذارد درباره ایران کار صحیح بکنیم، مستشاران و صاحب منصبان اجنبیه دیگر هم که به تهران آمده و ساعی بودند که اصلاحات را عملی کنند از‌‌ همان اول مجبور شدند که یا ایران را ترک و بدرود گفته و یا به حمایت و طرفداری کسان دیگر که بر ضد اصلاحات بودند بروند و برای ما همین را مناسب‌تر می‌دانستند که با آن اعیان مقتدر، روش صلح آمیزی اختیار بکنیم."

مراد شوستر از "کسان دیگر" صاحب منصبان و اعضای دولتی و مفسد ایران بودند.

 مخالفت انگلیس و روس با اقدامات شوستر

ورود این آمریکایی و دستیارانش چه برای انگلیسی‌ها و چه روس‌ها و چه بسیاری از افراد ایرانی که به ولخرجی و دزدی از اموال دولتی عادت پیدا کرده بودند و پاسخگوی مرجعی نبودند ناراحت کننده بود و بنابراین پس از چندی همه این گروه‌ها بنای مخالفت با او را گذاشتند.

اکتشاف نفت در جنوب ایران توسط انگلیسی‌ها در خرداد ۱۲۸۷و استقرار تأسیسات نفتی در این مناطق و مهم‌تر از آن مشارکت دولت انگلیس در شرکت نفت ایران و انگلیس، رویدادهائی بودند که دولت انگلستان را واداشت تا مناطق جنوبی کشور را از قلمرو طرح‌های اقتصادی مورگان شوستر خارج سازد. حمایت انگلیس از جایگاه شیخ خزعل در خوزستان و تشویق وی به جدا کردن این منطقه از دایره نفوذ دولت مرکزی نیز با همین هدف صورت گرفت.

یکی از دلائل ناخشنودی انگلیسی‌ها و روس‌ها از مورگان شوستر، اقدامات وی در افشاء سو استفاده‌های آنان از قرارداد ۱۹۰۷ بود. در شرایطی که آنان در قرارداد یادشده احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را مورد تأکید قرار داده بودند، عملاً در قلمرو تحت نفوذ خود در شمال و جنوب ایران مانع اجرای طرح‌های اقتصادی دولت می ‌شدند.

آنان هر طرح اقتصادی یا سیاسی در قلمرو تصریح شده در پیمان ۱۹۰۷ میلادی را گامی در جهت نقض این پیمان می‌دانستند. مهم‌ترین وجه پیمان یادشده تقسیم ایران به سه منطقه شمالی تحت نفوذ روس‌ها، جنوبی تحت نفوذ انگلیسی‌ها و مرکزی تحت نفوذ دولت ایران بود. آن‌ها حتی در برابر نیروهای «ژاندارمری خزانه» که ابزار دست مورگان شوستر برای اخذ مالیات بود، مقاومت می‌کردند و برای آن‌ها جبهه می‌گرفتند و یا به رویارویی و خلع سلاح آن‌ها می‌پرداختند.

مورگان شوستر

مورگان شوستر

در مجموع طی مدت زمانی که مورگان شوستر در ایران فعالیت می‌کرد، روسیه و انگلیس دائماً نقش بازدارندگی در مسیر اقدامات وی ایفا می‌کردند. آن‌ها به‌ عنوان دو قدرت رقیب، در پس اقدامات مورگان شوستر، اراده آمریکا برای ورود به عرصه اقتصادی و سیاسی ایران را می‌دیدند.

مجلس مشروطه اما هواخواه شوستر و اقداماتش بود و از او حمایت می‌کرد. بهترین نمونه این حمایت‌ها «اختیارات قانونی۱۲۹۰» بود که از طرف مجلس به او داده شد و می‌توان گفت از آن روز نطفه تشکیل یک وزارت دارایی به سبک امروزی و طبق اصول صحیح بسته شد.

جالب اینجا بود که هر دو حزب مخالف یکدیگر (اعتدالی و دموکرات) نیز ابتدا از شوستر حمایت می‌کردند. ناصرالملک، نایب السلطنه نیز ابتدا از شوستر حمایت می‌کرد. شاید به این دلیل که اصلاح امور مالی کشور مدت‌ها به تعویق افتاده بود و هیچ کس از این وضع وخیم سودی نمی‌برد جز روس‌ها و انگلیسی‌ها.

اما چرخش معادلات سیاسی و اتفاقات ناگوار و غیر مترقبه که شاید در طی هر دهه هر کدام از آن‌ها یک بار صورت می‌گرفت، باعث شد که شوستر به سرعت به حاشیه کشانده شود، قتل علاء الدوله و ترور نافرجام مشیرالسلطنه به دستور یپرم خان ارمنی رئیس نظمیه که از شائبه توطئه‌پردازی شوستر خبر می‌داد، حمله محمد علی میرزا و شکست او و برادرانش شعاع السلطنه و سالار الدوله به تدریج ابرهای طوفان زایی برای شوستر به بار آورد.

شیخ محمد خیابانی از جناح دموکرات‌ها از مجلس دوم که مورگان شوستر را «نه یک آمریکایی که اصلاح مالیه ایران» دانست. در آخرین جلسه رسمی مجلس دوم همچنین هشترودی، دهخوارقانی، سلیمان میرزا، متین السلطنه و حاج عزالملک نیز در حمایت از شوستر سخن گفتند.

اولتیماتوم اخراج میهمان

شوستر درصدد بود که اموال شعاع‌السلطنه در ایران را توقیف کند ولی روسیه که پشتیبان شعاع‌السلطنه بود با این کار مخالفت کرد. دولت روسیه که از آغاز با آمدن شوستر مخالف بود در این مورد به دولت ایران اولتیماتوم (اولتیماتوم روسیه) داد و از دولت ایران خواست تا تعهد دهد که از این پس بدون توافق با سفارت‌های روس و انگلیس دست به چنین اقداماتی نزند.

مجلس شورای ملی ایران زیر بار این اولتیماتوم نرفت. نیروهای روس در جواب تبریز و زنجان و رشت را اشغال کردند. مجلس شورای ملی همچنان به مخالفت ادامه داد و مردم نیز مخالف تسلیم شدن بودند. روسیه برای به اجرا درآوردن اولتیماتوم حرم امام رضا در مشهد را به توپ بستند. آن‌ها همچنین در شهرهای اشغال شده فجایعی مرتکب شدند و عده‌ای از اهالی را کشتند. ناصرالملک که نایب‌السلطنه بود با استفاده از حق پادشاه مجلس را واداشت تا در این مورد اختیارات خود را به کمیسیونی که برای این کار ترتیب داده شده بود واگذارد. این کمیسیون شرایطی را که روسیه طلب کرده بود پذیرفت و شوستر را اخراج کرد.

اختناق در ایران برای استعمار نفت و نافرجامی مشروطه

شوستر پس از اینکه در بهمن ۱۲۹۰ ایران را ترک کرد به آمریکا بازگشت و در کتابی به نام «اختناق ایران» شرح مفصل این ماجرا و تجربه خود در ایران را نوشت. ۲۶ دسامبر ۱۹۱۱(۴ محرم 1330) شوستر با تقدیم نامه‌ای انفصال خود را از خدمت اعلام کرد:

متن نامه به این شرح بود: «جدا با افتخار اظهار این مطلب را حاصل می‌کنم که در خصوص اختتام مدت قرارداد اینجانب با دولت ایران و انفصال از شغل خزانه داریم اطلاع داده بودید، بعد از تعیین مرتبه و مشاغل چهارده نفر آمریکایی مددکار و معاونینم که در آن خصوص اظهار شده بود که در مراسله دیگر از طرف هیات محترم معین خواهد شد، بالفعل شغل آینده معاونین آمریکاییم بزرگ‌ترین خیال لازم و مهم من است.» 1

شوستر رفت تا منافع بریتانیا و روسیه در ایران دچار خدشه نشوند و همزمان با شیب مشروطه به سمت نافرجامی در جنوب غرب ایران شیرهای نفت باز و بازتر شوند!

فرشید خدادادیان

پی نوشت:

مورگان شوستر: اختناق ایران، ترجمه حسن افشار ،1385، نشر ماهی، تهران.