داستان بي پايان...

چهارشنبه دوازدهم مهر ماه 1396داستان بي پايان...

اكبر نعمت الهي

براي كسي كه آينده را برنامه ريزي مي كند، شناخت دست كم دو موضوع واجب و ضروري است: نخست بايد گذشته را بشناسد تا در گودال تجربه دوباره تجربه شده ها درنغلتد. احتياجي نيست هر روز چرخ را اختراع كنيم. مي توانيم از همان كه در گذشته تجربه شده است استفاده كنيم تا در آينده در برزخ تكرار نيفتيم. و ديگر آن كه امروز را بايد بشناسيم تا بدانيم چيستيم و كيستيم و نيازهايمان چيست.

امام علي (ع) از اين جهت شايد مي گويد كه فرزند زمان خويشتن باش. زيرا كسي كه زمانه خود، حوائج و نيازهاي امروز خود و بضاعت و ظرفيت خود را نشناسد در گرداب برنامه ريزي غلط غرق مي شود.

غربي ها هم از همين منظر شايد مديريت پرت (PERT) را مطرح مي كنند. اگر بداني چه داري و چيستي، اگر وزن روياهايت هم اندازه توانت باشد، دليلي ندارد به نتيجه نرسي.

براي رسيدن به جايي به عنوان مقصد، بايد بدانيم از كجا حركت مي كنيم و مي خواهيم به كجا برسيم. اين است كه ضرورت دارد براي انتخاب مسير، ديروز، امروز و فردا را خوب بشناسيم.

از همين جاست كه كار جدي ما شروع مي شود. ابتدا خود را مي شناسيم و جايي را كه در آن استقرار يافته ايم درك مي كنيم و پس از آن به آينده مي انديشيم.

شناخت سه عنصر ديروز، امروز و فردا ما را در اين مسير هدايت مي كنند.

خواندن تاريخ، داشتن درك درست و منطقي از آن، مارا كمك مي كند كه گذشته خويش را بشناسيم. ظرفيت هاي امروز خود را درك كنيم و به سوي آينده حركت كنيم. اگر اين ابزار را در اختيار نداشته باشيم به جايي نمي رسيم. ممكن است خود را بفريبيم و هدف درازمدتمان دست نيافتني شود. اما اگر شناخت درست داشتيم، ديگر راه انحراف را در مسير مي بنديم و مي توانيم اميدوار باشيم كه به جاي درستي مي رسيم.

با چنين شناخت و بينشي است كه براي درك تاريخ بايد به جمع آوري و ثبت و ضبط كامل اسناد و مداركي دست بزنيم كه آيندگانمان از آن براي شناخت مسير بهره گيرند.

تاريخ ميراثي است كه براي آيندگان به يادگار مي گذاريم و به همين دليل است كه در معرفي ميراث فرهنگي جهاني تاريخ و موزه داري اين قدر اهميت مي يابد.

تاريخ را اگر درست نوشتي، آينده را درست انتخاب مي كني و براي درست نوشتن تاريخ بايد از برخورد فانتزي با تاريخ اجتناب كني. نمي تواني جاهايي را كه دوست نداري از تاريخ خط بزني. بايد واقعيت را آن گونه كه هست بداني و بنويسي. اسناد زمانه خويشتن را به جريان بيندازي و نگه داري تا تاريخ دست نخورده و درستي براي آيندگان به جا بگذاري، نه اين كه هرجاي آن را دوست نداشتي خط بزني و حذف كني. نگاه ايدئولژيك به تاريخ اشتباهي نابخشودني است.

هر جرياني، هر رشته اي، هر حرفه اي، هر صنعتي، هر علمي و... براي خود تاريخي دارد. پس اگر مي خواهيم در آن زمينه به جلو حركت كنيم، بايد تاريخ آن را بدانيم و موزه هاي صنعت نفت هم با اين ديدگاه ضرورتي تاريخي است و ما برپايه دستور وزير محترم نفت وظيفه اي تاريخي داريم تا راهمان را از خطا مصون داريم.

مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت به عنوان يك ضرورت تاريخي و نه يك نياز درجه دوم تشكيل شده است تا به تاريخ صنعت نفت در ايران سر و ساماني بدهد و روايت درستي را از تجربيات تاريخي اين صنعت و شكل گرفتن مسئوليت هاي اجتماعي آن تدوين كند.

بيش از يك سده تاريخ صنعت نفت، تاريخ ايران را از خاطراتي آكنده است كه هريك به سهم خود كتابي از ناگفته هاست. ما در اين راه با كمك همه همكاران خوبمان در صنعت نفت با تمام توان تلاش خواهيم كرد. اين تاريخ را بايد تدوين كرد تا دچار تحريف و ... نشود.