اكبر نعمت الهي
تاريخ نفت را كساني ساخته اند كه شايد اكنون جز نزد خانواده ها و عزيزانشان خاطره اي از آنها نمانده باشد. دست زدن به كتاب تاريخ نام آنها را زنده نمي كند زيرا تنها نام بزرگان هر صنعت در تاريخ ثبت و ماندگار مي شود.
اين رسم ناخوش آيند شايد خيلي پذيرفتني نباشد اما به هر حال هست. اما براي ما كه مي دانيم كارگران و متخصصان پالايش و پخش، خطوط لوله و بين الملل و جاهاي ديگر در سخت ترين شرائط جنگ، آن هنگام كه هنوز خيلي راهها تجربه نشده بودند و بايد براي خيلي امور راه حلي پيدا مي شد، حتي براي يك لحظه نگذاشتند جريان نفت از شريان حيات ملت بيرون نرود و قطع نشود، آنها كه در صعب ترين و پيچيده ترين راههاي روستايي از گردنه ها بالا كشيدند تا گاز را به خانه دامدار و كشاورزي روستايي برسانند تا هم خانه اش گرم شود و هم درختان از خطر قطع شدن براي سوخت نجات يابند قهرمانان واقعي تاريخ صنعت نفت اند.
آنها وظيفه ملي را بر وظائف اداري و...رجحان دادند و سرآخر ملت به فوزي رسيد كه آرزويش را مي كشيد.
حالا وزارت نفت مي خواهد موزه هاي نفت را شكل دهد. گامهاي نخست برداشته شده است. موزه هايي پر از خاطره مردان دلاوري كه پالايشگاه آبادان را زير آتش سنگين دشمنان حفظ كردند، خط لوله خارك را زير آتش و بمب و موشك داير نگه داشتند و...
اينك همه فراموش شدگان صنعت نفت مي توانند اطمينان بيابند كه اسناد زندگي و تلاش مجاهدانه شان در دفتر تاريخ نفت ثبت مي شود. كتابي گشوده شده است كه تا ابد مي توان آن را ورق زد. تلاش همه مديران صنعت نفت در همه رده ها بر اين قرار گرفته است كه نام جاودان زحمتكشان عرصه نفت، در موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت بماند.
همين مي تواند آغازي بر پايان گمنامي ها در صنعت نفت باشد.
پيرمرد خميده اي كه سال ها حضور او در صنعت نفت به اين صنعت رونق داده است ديگر نيازي نيست با دلشكستگي و حس فراموش شدگي ميدان را ترك كند و در آستانه آينه چشم انتظار زمستان مرگ بماند!. او مي تواند اطمينان داشته باشد كه حضور ماندگار او بر برگ برگ تاريخ صنعت نفت ثبت شده است.
همراهي و همكاري با اين حركت فرهنگي وظيفه اي بزرگ براي همه دست اندركاران صنعت نفت است.