انتخاب کارخانه حلب سازی و حلب پرکنی کرمانشاه در جنب پالایشگاه این شهر، برای تاسیس موزه نفت، با توجه به قدمت ساختمان آن و نقشی که حلب ها طی چندین دهه در جابجایی مواد نفتی داشته اند، صورت گرفته است. با این همه شاید جالب باشد که بدانید حلب ها در گذشته ای نه چندان دور بسیار بیش از آنچه امروزه می بینید در زندگی روزمره نقش داشته اند.
"حلب" ورق فلزي درخشاني است با رنگهاي طلايي و نقرهاي و ضد زنگ كه به آساني شسته شده و احساس بهداشتي و تميز بودن را القا می کند. قبل از ساخت حلب در ايران، حلبهاي مورد استفاده برای مواد نفتي از روسيه و هند جهت مصارف داخلي به ايران حمل ميشدند.
اما با ساخت كارخانه حلبيسازي پالايشگاه آبادان و بعدتر در پالايشگاه كرمانشاه، ايران راسا مظروف نمودن محصولات نفتي را آغاز کرد. شكل خاص حلب ها در حلبيسازي كرمانشاه مكعب مستطيلي بود كه گنجایش حدود 18 ليتر مواد نفتي را داشت. استفاده از این حلب ها پس از مدتي بر شکل سایر ظروف نیز در ایران تاثیر گذاشت؛ چرا که بتدریج شاخصهاي حجمي به سمت ملي شدن گرايش پيدا كرد و يك حلب 18 ليتري نماي وزني و حجمي خاصي را به مصرفكنندگان القا ميكرد.
همان طور که اشاره شد بهداشتي بودن حلبها امتیاز دیگری بود. به عبارتی حلب ها به سادگي شسته و تميز ميشد. ضمنا میکروب ها نیز در مواد نفتي رشد نمی کرد و این مواد خود عامل ميكروب زدایی بود.
بالاخره امکان استفاده چندين و چند باره از این حلب ها بود، به نحوي كه در بسياري از خانهها، با اضافه كردن درب و قفل و كلون به این حلبی ها، آنها را به شكل گاوصندوقي درمی آوردند كه پول، طلا، مدارك شناسايي و بعضا خوراكيهاي مورد علاقه بچهها در آن جا ميگرفت. گاهی نیز در آشپزخانهها، مادرها و مادربزرگ ها از آنها به برای نگهداري برنج، گندم و ساير حبوبات استفاده مي کردند.
البته بعضا از قديميترين نوع جوش دادن، يعني لحيم كردن نیز برای حفظ و نگهداري محتويات این حلب ها استفاده می شد. در آخرين مرحله حلبيها را از طرفين بريده و به صورت ورق تخت درميآوردند و از آنها براي ساخت وسايل موردنياز چون قيف، دبه، شيردان، ابريق، آفتابه و .... استفاده ميشد.
حلبيهای نفتی آنچنان در زندگي ايرانيان نقش داشتند که در همه جا می شد آنها را دید: به عنوان صندلي در پاركها و سينماها، به عنوان زیرپایی در خانه ها، مغزه ها و حتی سالن های تاتر و موسيقي و ... در واقع حلب های نفتی اجداد حلبهاي روغن نباتي بودند که بعدها با تقليد از این حلب ها به وجود آمد.
سرنوشت حلبي با ورود وسايل جديد و عبور از مرحله آهن و جايگزيني پلاستيك، نايلون و ديگر توليدات پتروشيمي، شكل ديگري به خود گرفت. اکنون اگر چه خبری از آن رونق گذشته نیست، اما هنوز هم در گوشه و كنار مملكت مي شود بقاياي حلبي سازي كرمانشاه را ديد.
راه اندازی موزه در حلب سازی و حلب پر کنی کرمانشاه، فرصت خوبی است که سرنوشت این صنعت و تاثیر آن را در حمل و نقل نفت و فرآورده های آن و زندگی مردم به تماشا بنشینیم.
عباس آذرخش