مسعود فروزنده – مورخان از لابهلای اسناد آرشیوی، نشریات، تصاویر و مصاحبه با پیشکسوتان میتوانند به بازسازی صحنههایی از تاریخ معاصر ایران دست زنند. آرشیو موزههای صنعت نفت ایران در چند سال اخیر کمکهای بیدریغی به اهل تاریخ کرده است. آنان به زحمت توانستهاند اسناد قدیمی را از کانکسها، گونیهای خاکگرفته و فایلهای درون انبارها و سولهها جمعآوری کنند و در محل جدیدی در اختیار اهل پژوهش قرار دهند.
بهرگان، در ۴۰ کیلومتری شمال غربی گناوه، از مناطق قدیمی سرزمین مادری است که با نامهای مختلفی در متون تاریخ میانه توصیف شده است. یکی از آن نامها، «سینیز» است که بخشی از آن اکنون امامحسن نامیده میشود. سینیز از دوران باستان مرکز صادرات پارچههای خوشنقش، روغن چراغ و موم (گرفتهشده از نفت) بوده است. نام و واژه سینیز در منابع تاریخی همچون مسالک و ممالک اثر استخری، صورهالارض اثر ابن حوقل و نزههالقلوب اثر حمدالله مستوفی به کرات آمده است. احتمالاً چشمههای نفت اطراف سینیز تا دالکی توسط صنعتگران برای عایقکاری کشتی، سیستم فاضلاب و ساختمانهای مجاور دریا و همچنین روشناییبخشی کوچهها و خیابانهای سیراف، هرمز، گمبرون، بوشهر و پسکرانههای آنجا مورد استفاده قرار میگرفت.
سكوي حفاري سيريپ در بهرگانسر (سال 1342)
دوران بسیار طولانی گذشت تا گاز و نفت مناطق ساحلی خلیجفارس در پروسه تکنولوژی جدید به تولید صنعتی رسد. اولین فعالیت برای کشف نفت در دریا در سال ۱۹۱۴ میلادی (۱۲۹۳ شمسی) در جزیره قشم صورت گرفت که به نتیجه نرسید و سالیانی گذشت تا اینکه در سال ۱۳۳۶ شمسی دولت ایران عزم کرد از دریا و کرانهها نفت استخراج کند. بهرگان اولین نقطه در دریای خلیج فارس بود که توسعه یافت و در رقابتی چشمگیر با عربستان، میزان قابل توجهی نفت از آن استخراج شد. از همه وقایع سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۳ تنها چند عکس و سند، چاه شماره ۱ و سکوی بهرگانسر باقی مانده است که اداره کل موزهها و آرشیو در سال ۱۳۹۶ عزم کرد آنجا را به یک موزه دریایی بدل کند.
این سکو به همت مدیریت موزهها و مرکز اسناد صنعت نفت به ثبت ملی رسید و از گزند تخریب و بیاعتنایی رهایید و با تأمین بودجه از سوی شرکت ملی نفت کار مرمت و آمادهسازی آن برای موزه شدن به زودی آغاز میشود. در کنار تجهیزات باقیمانده و اسناد آرشیوی و نشریهنامه صنعت نفت، میراثی گرانبهاتر وجود دارد که همانا جوانان قدیمی هستند که گاهوبیگاه در این سو و آن سو به پرسشها پاسخ میدهند و ما را با خود به آن سالها میبرند.
چاه شماره یک سکوی بهرگانسر
تولید اولیه بهرگانسر از سال ۱۳۴۱ آغاز شد که حدود ۶۲۹۰ بشکه در روز بود. قبل از آنکه تولید راه بیفتد، شاه در سفری به بهرگان از تجهیزات شرکت سیریپ بازدید و تأسیسات، دستگاه جداکننده گاز از نفت و امکانات تفریحی و اقامتی را از نزدیک مشاهده کرد.
بانی قرارداد سیریپ، انریکو ماتئی بود که بیش از سه فیلم سینمایی و دو سریال تلویزیونی از او ساخته شد. هواپیمای شخصی انریکو ماتئی در سال ۱۹۶۲ میلادی هنگامی که برای انعقاد قرارداد جدیدی عازم افریقا بود، به طور مشکوکی سقوط کرد و ماتئی کشته شد. ماتئی در فرهنگ سیاسی ایتالیا به یک اسطوره نفتی بدل شد که سودای مبارزه با کارتلهای نفتی را داشت.
ديدار ماتئي از ايران در سال 1957
اینک، از سیریپ و روستای امامحسن و آن همه جوانان و میانسالانی که بهرگانسر را به سرانجامی خوش بدل کردند، معدود افرادی باقی مانده است. اگر از آنها پرسشگری کنی، با آه و افسوس شروع میکنند و در پایان با شعف و شادی شما را سرخوش میگردانند. شیرینو بانویی است که همه خاطرات ایتالیاییها را از ابتدا تا انتها همچون دوربین فیلمبرداری کاشتهشده در بهرگان برای مخاطب مرور میکند. داستانهای جالبی دارد. او به راستی میراثی زنده از رخدادهای ۶۰ سال گذشته است. در کنار او جوانان قدیمی دیگری هستند که میتوانند توصیفکننده اسناد آرشیوی باشند؛ افرادی چون بهروز بهبهانی، احمد سالمی و امیرحسین حیات داوودی.
شیرینو از تلاش و فعالیتهای ایرانیها و ایتالیاییها برای برپایی تأسیسات خشکی و حفاری چاهها و تأسیسات دریایی حرفها و سخنها دارد: «رفتار ایتالیاییها و بومیان منطقه با همدیگر دوستانه بود. برخی از مردم به کار کشاورزی مشغول بودند اما برخی دیگر میرفتند دم در شرکت و منتظر میماندند تا هر وقت به نیروی کارگر نیاز بود، در آنجا مشغول کار شوند. حقوقشان بین سه تا چهار تومان بود. من و مادرم تنها زنان روستا بودیم که برای آنها کار میکردیم. مادرم برای آنها لباس میشست و من کمکش میکردم. من هم
شناسايي اشياي قديمي نفت در بهرگان
برایشان نان میپختم. از حراست شرکت برایم هیزم میآوردند و من در تنوری که در خانه داشتم برایشان نان میپختم. شبها معمولاً بیدار میماندم تا نان صبحانه را آماده کنم. برای نهار و شام هم باید نان میپختم چون روستا نانوایی نداشت. در ازای این کارها سه تومان به ما حقوق میدادند. اگر چه پول زیادی نبود اما زندگیمان با آن میچرخید. بهتدریج زندگی مردم روستا رونق گرفت و اوضاع بهتر شد. برای روستا مدرسه ساختند. لوازمالتحریر میآوردند. به مناسبتهای مختلف جشن میگرفتند. پزشکی میآمد و به صورت مجانی مردم را معاینه و درمان میکرد.»
طولی نکشید که تولید نفت در سیریپ افزایش یافت و در سال ۱۳۴۵ به حدود ۲۵ هزار بشکه در روز و در سال ۱۳۵۰ به حدود ۶۰ هزار بشکه در روز رسید. شاه پیوسته از تولید سیریپ پرسوجو میکرد. یکبار مدیر شرکت سیریپ به همراه رضا فلاح بخشی از دغدغهها و پرسشهای شاه را پاسخ داد. شاه بین شرکتهای فعال در دریای خلیجفارس به سیریپ و سپس پان امریکن بیش از بقیه توجه داشت اما سیریپ به خاطر اینکه در اوج هیاهوی بعد از قرارداد کنسرسیوم دستور امضایش را داده بود، برایش جذابتر مینمود.
در حین مذاکرات برای کنسرسیوم در سال ۱۳۳۳، مدیران شرکت انی چند پیام به دربار شاه فرستادند و خواهان مشارکت شدند اما سفیر امریکا و انگلیس در جلسه سران کنسرسیوم تنها به حضور فرانسویها و هلندیها تن دادند. در سال ۱۳۳۴ مدیران انی از شاه تقاضا کردند از ایتالیا دیدن کند. پیغام و پسغامهای انی با دربار ایران در سالهای ۱۳۳۴ و ۱۳۳۵ منجر به عقد قرارداد و سپس سفر شاه در آذرماه ۱۳۳۷ به رم شد.
* در حین مذاکرات برای کنسرسیوم در سال ۱۳۳۳، مدیران شرکت ايتاليايي «انی» چند پیام به دربار شاه فرستادند و خواهان مشارکت شدند، اما سفیر امریکا و انگلیس در جلسه سران کنسرسیوم تنها به حضور فرانسویها و هلندیها تن دادند.
شاه در رم در حضور مدیران انی و سران دولت ایتالیا گفت: «نه شما و نه ما فراموش نکردهایم که سال گذشته قرارداد نفت میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت نفت ایتالیا با چه روح مودت و حسن تفاهمی به امضا رسید و چگونه این قرارداد در همه جا سرمشق عالی از همکاری تلقی شد. از آن زمان تا کنون ما و شما قدمهای تازهتری در راه این همکاری ثمربخش اقتصادی برداشتهایم که قرارداد طرح عمران و آبادانی استان وسیع بلوچستان با یک مؤسسه ایتالیایی و تأسیس نمایشگاه بزرگ صنعتی ایتالیا در تهران از نمونههای برجسته آن است.»
ایتالیاییها در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ در زاهدان، چابهار، بندرعباس، جزیره سیری و برخی بندرهای ساحلی به توسعه چند بنگاه اقتصادی مانند شیلات و صیادی اقدام کردند و خاطره خوشی از خود بر جای گذاشتند. نه رفتار استعمارگرانه داشتند و نه خوی برتریجویانه آنگلوساکسونی.
بهرگان پس از انقلاب اسلامی توسعه یافت. جمعیت بهتدریج رو به فزونی رفت و روستای کوچک امامحسن بدل به یک شهر شد و در دهه ۱۳۷۰ صاحب چند مدرسه، مرکز بهداشت، باشگاه ورزشی و خیابان آسفالته شد. از همه مهمتر، دو پدیده بیکاری و اتکا به شرکت نفت فلات قاره ایران از دهه ۱۳۸۰ برجسته شد. نوزادان متولدشده در اوایل دهه ۱۳۶۰، در دهه ۱۳۸۰ جوانان پرانرژی اما بیکاری بودند که به دنبال منزلت و رفاه میگشتند و آن را در استخدام در شرکت نفت فلات قاره جستجو میکردند و این بحرانی شد که تا کنون بهعنوان یک معضل اجتماعی باقی مانده است.
ميزهاي اهدايي با آرم شركت نفتي "سيريپ" ايتاليا
نه شرکت نفت فلات قاره علاقه دارد شاهد بیکاری در امامحسن باشد و نه سازمان اداریاش گنجایش استخدام همه آنها را دارد. همچون زندگی انسان که هنگام تولد شیرین و جذاب مینمایاند و به هنگام پیری با مشکلات دستوپنجه نرم میکند، بهرگان حال به نقطهای از تاریخ رسیده است که باید در حد و اندازه جدید آن تصمیمگیری کرد.
تصویری که میتوانیم از سینیز گذشته بسازیم، تصویری پرتلاش و خلاق است که مردمان این منطقه از عصر ساسانی تا قرن چهارم هجری قمری توانایی یافته بودند تخمکتان از مصر آورده، در دشت بزرگ سینیز کاشته و از محصول آن در کارگاههای نساجی مشهورترین پارچههای ایرانی را تولید کنند. در سمرقند، بخارا، هند، چاچ، ری و اردیبل و تبریز پارچههای سینیزی شهره آفاق بود. این تصویر در سدههای بعد کمرنگ و به تدریج محو شد.
خشکسالی، جنگهای محلی و از همه نفرینبارتر، تغییر سلسلهها بود که به مهاجرت مردم دامن زد. در دوره افشاریه، زندیه و قاجار بدل به روستایی کوچک با اقتصاد صیادی شد. وقتی ایتالیاییها آمدند، جمعیت روستای امامحسن نزدیک به ۱۰۰ نفر بود. پس از شروع به کار شرکت ایران ـ ایتالیا (سیریپ) در سال ۱۳۳۶ تمدن نفتی بهتدریج شکل گرفت و جمعیت روستا به حدود ۵۰۰ نفر رسید.
منابع:
استخری، ابواسحاق ابراهیم، المسالک و الممالک، بهکوشش ایرج افشار، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۰.
ابن حوقل، محمد بن علی، صورهالارض، ترجمه جعفر شعار، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۶.
مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، نزههالقلوب، تصحیح و تحشیه گای لسترنج، تهران: اساطیر، ۱۳۸۹.
ترازنامه بانک مرکزی در سالهای ۱۳۳۹- ۱۳۵۰.
تاریخ نفت ایران تألیف مسعود فروزنده.
اداره کل آرشیو اسناد و موزههای صنعت نفت ایران.
نشریهنامه صنعت نفت در سالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۴.
مصاحبه با بانو شیرین زهاب (شیرینو)
مصاحبه با آقای امیرحسین حیاتداوودی (۱۳۹۶)
پایگاه اطلاعرسانی شرکت انی.