يادداشتي به مناسبت افتتاح "موزه كارآموزان صنعت نفت آبادان"

شنبه بیست و هفتم بهمن ماه 1397يادداشتي به مناسبت افتتاح

شکوه بازگشته به صنعتی افتخارآفرین!

سهیلا زمانی


پیش‌درآمد

آبادان را بسیاری از مردم با صنعت نفت می‌شناسند؛ شهری که شعله‌های سوزنده "فلر"ها در جای جای آسمانش دیده می‌شود و بوی نفت، آشنای همه مردم شهر است. شهری که بار امانت «اولین‌ها» را به دوش کشید و صدای فریاد خود را در چاه‌های نفتش خفه کرد!

تمامی سال‌ها، هر زمان که به شهری که سرآمد شهرهای ایران در میراث فرهنگی مرتبط با نفت بود پا گذاشتم، احساس زنده بودن را از ذره ذره این خاک حس کردم؛ حتی با این که آباداني آن تا زمانی که ارابه های مرگ دشمن در جنگ تحمیلی وارد این شهر شدند، بیشتر طول نکشید و همه جلال و شکوه و زیبایی 68 ساله عروس آبادان، فقط طی چند روز به یغما رفت!

درآمد

بار دیگر، مقصد اصلی، آبادان بود. شهر عشق‌ها و نخل‌ها، شهر بندر و خلیج، شهر مردمان شاد و میهمان نواز، شهری که در روزگاری نه چندان دور، دكل هاي نفت یکی یکی در آن قد علم می‌کردند و انگلیسی‌ها و آمریکایی‌هایی که با خانواده‌های‌شان به اینجا مهاجرت کرده بودند، خود را در بهشتی زمینی یافتند.

عروس ایران آن زمان خوش می‌درخشید و اکنون پس از گذر سال‌ها می‌بینیم که به رغم تمام تهاجم‌ها، همچنان پابرجا ایستاده تا یادواره‌های صنعتی را كه با ظهور آن آباد شد، جاودانه سازد.

مدرسه فنی- حرفه‌ای انگلیسی‌ها یا همان Artesian School، یکی از همان یادواره‌ها است! نامی درخور برای مدرسه و یا به عبارتی چند سوله بزرگ با محوطه‌ای باز و دستگاه‌های متعدد برای یادگیری حِرَف مختلف. شاید این مدرسه نشان از اهمیت این صنعت و دانش فنی آن برای همه و به ویژه انگلیسی‌ها داشت که تلاش مي كردند به دوستداران این صنعت، از همان اوان نوجوانی، رشته‌های فنی- حرفه‌ای را بیاموزند.   

*     *     *

با کاروان خبرنگاران راهی شهر نخل‌های سرافراز شدیم تا یادمانی از صنعت نفت را که بر جای‌جای دیوارهای شهر، آثار آن باقی است، به سینه سپید کاغذ بسپاریم و فریاد کنیم که یادواره‌ها باید بمانند تا هرگز فراموش نکنیم از کجا به این‌جا رسیده‌ایم!

باید سوخته‌دلانی می‌بودند تا از به غارت رفتن این گنجینه‌های گران‌بها جلوگیری كنند و برای احیای آن‌ها تلاش خود را به کار گرفته و با یک برنامه‌ریزی حساب شده، یادگارهای به جا مانده از آن دوران را که حکم میراث صنعت اول کشور را دارند، در گردونه همیشه تاریخ برای‌مان به نمایش گذارند.

نفتون مسجد سلیمان، «نفط» و زندگی!

چاه شماره يك مسجد سليمان

شاید هیچ‌کس باور نمی‌کرد که منطقه نفتون مسجدسلیمان در سحرگاه یکی از روزهای خرداد ماه سال ۱۲۸۷ شمسی، با بغض سیاهی که بیرون داد، سرنوشت ایران و خاورمیانه را دگرگون سازد. شاید در باور هیچ‌کس نمی‌گنجید که این بغض فروخورده سیاه رنگ، دستمایه جنگ‌هایی ‌شود که اقتصاد بسیاری از کشورها بر پایه آن برنامه‌ریزی شده است.

اما اقتصادی شکوفا، شهری صنعتی و منطقه‌ای آباد از دل این «قلپ» «قلپ»های سیاه سر برآورد و شرکت نفتی، ایرانی- انگلیسی مجال یافت تا «خودی» نشان دهد و در قلب آبادان، رویش صنعتی را به تماشا بنشیند که ماحصل آن امروز، می‌تواند روایتگر تاریخ آن دوران باشد.

قرن بیستم به تبع چنین سرنوشتی، قرنی متفاوت رقم خورد، به طوری که ریشه بسیاری از حوادث و اتفاقات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی را در این قرن، باید متأثر از اهمیت طلای سیاه دانست! چاه‌های نفت حفر شدند و در نتیجه گسترش صنعتی که تمدن را روانه ایران کرد، نیاز روزافزون به کارگران ماهر، علامت سؤالی را پیش روی پیش‌قراولان این صنعت به نمایش گذاشت. كه نيروي كار را بايد از كجا آورد؟!

انگلیسی‌ها شاید به همان اندازه كه به فکر کارگرانی ماهر برای تداوم حیات این صنعت بودند، نگراني داشتند كه شايد کارگران ماهر بومی در آینده و در ایران، برای آن‌ها مخاطره‌آمیز باشند!

 فنی حرفه‌ای انگلیس‌ها

آموزشگاه فني و حرفه اي آبادان

اما به هر روی، با آغاز انتقال نفت خام به آبادان و راه‌اندازی بزرگ‌ترین پالایشگاه خاورمیانه و به دنبال آن، ضرورت ایجاد مجموعه‌ای آموزشی، نخستین مرکز آموزش کارآموزان در این منطقه شکل گرفت تا علاوه بر نیروی ماهر انگلیسی، توانمندان ایرانی نیز در این صنعت و با استفاده از آموزه‌ها، نقش‌آفرینی کنند.

آموزشگاهی بزرگ با هزاران کارآموز و آموزش مهارت‌های پایه‌ای همچون؛ فلزکاری، برق، نجاری، تراشکاری، ریخته‌گری و .... آموزشگاهی که عباس کاظمی، معاون سابق زنگنه در امور پالایش و پخش با افتخار در باره آن مي گويد كه در دهه هاي  1330 و 1340، عربستان، بحرین، قطر، عراق و حتی باکو نیز نیروی جوان خود را برای فراگیری تخصص‌هایی راهی آبادان می‌کردند تا در این شهر مهر تأیید را پای مدارک‌شان به ثبت برسانند!

این همه، نشان از تلاش و پشتکار تمامی دست‌اندرکاران و حتی خود کارآموزان در آن مقطع دارد و امروز موزه‌ها و مرکز اسناد صنعت نفت به همت والای دست‌اندرکارانش تلاش دارد تا این زحمات را ثبت‌ و در جایی محفوظ نگاه دارد؛ چراکه بر این باور است که شکل‌گیری موزه‌ها، تکامل روند نگارش تاریخ است که باید به دست ما به انجام برسد. باید بر این همت آفرین گفت و بر دستان توانايي بوسه زد که به رغم تمامی کارشکنی‌ها در این زمینه، همچنان ایستاده و تمام توان خود را به کار گرفته‌اند تا میراث ارزنده اين صنعت را حفظ کنند.

بزرگ‌ترین موزه استان خوزستان

پانوراماي موزه كارآموزان

قبل از آغاز مراسم رسمی افتتاح موزه کارآموزان صنعت نفت آبادان، وارد مرکز آموزش شدیم تا ساعاتی را با مهندس زاده‌درویش، مدیر موزه کارآموزان صنعت نفت به گفت‌وگو نشسته و توضیحاتش را پیرامون آن‌چه که بود و آن‌چه که شد، بشنویم.

او با چنان لبخندی به تمای دستگاه‌ها، آثار و اشیاء می‌نگرد که گویی به عزیزترین موجود زندگی‌اش! تو را با توضیحاتش به زمانی می‌برد که جوانان پشت دستگاه‌ها نشسته و یا در حال مطالعه و فراگیری برای برگزاری آزمونی بزرگ هستند.

با لبخندی بر لب می‌گوید: این مرکز شاخصه‌هایی داشت که آن را به یکی از بزرگ‌ترین موزه‌های این استان تبديل کرد. این آموزشگاه دومین هنرستان و یا مرکز آموزش مدرن در ایران بعد از هنرستان آلمانی‌ها در تهران و نخستین مرکز آموزش قبل از استخدام در صنعت نفت بود، یعنی دقیقاً زمانی که قرارداد سال ۱۹۳۳ منعقد می‌شود و انگلیسی‌ها تعهد می‌دهند که نیروهای ایرانی را در صنعت نفت به کار گیرند!

در موزه قدم می‌زند و به هر قسمتی که وارد می‌شود با شوق راجع به آن سخن می‌گوید! واقعاً جز با عشق به این کار، چگونه می‌توان در میان ميراثي که می‌رفت تا از دست برود و امروز به همت والای مردان و زنان این مرز و بوم، دوباره سر از خاک برآورده، زندگی کرد و به آن حیات داد؟!

همت این رادمردان خوب جواب داده! آموزشگاه فني و حرفه اي به نسبت سال قبل که به دیدار این مکان آمده بودیم، رنگ و روي تازه‌اي به خود گرفته و به نظر می‌رسد گرد و غبار سال‌ها بي‌توجهي را از چهره زدوده است!

داستان نفت و اهمیت روایت آن!

سالن موزه كارآموزان

با زاده درويش وارد فضایی متفاوت می‌شویم. سه فضای نمایشی متفاوت؛ اتاق‌های پنج گانه‌ای که در واقع، قسمتی از ۱۸ اتاق اداری مجموعه هستند، فضای باز یا مجموعه حیاط موزه که تبدیل به عناصر نمایشی شده و در نهایت، سالن اصلی یا کارگاه که در واقع، چیدمان‌های اصلی در این بخش صورت گرفته است؛ بخشی بزرگ‌تر که مدرسه را تشکیل می‌دهد.

در اتاق‌های پنج گانه در واقع، اسناد، اشیاء و سازه‌های نمایشگاهی به نمایش گذاشته شده‌اند تا داستان پرفراز و نشیب نفت، اهمیت آن و گذشته این مرز و بوم را بیان کنند. این در حالی است که بخشی از آن، منحصراً به تنوع و اهمیت آموزش در صنعت نفت اختصاص دارد، ضمن آن که یک قسمت ویژه کارآموزان است که در واقع، اصلی‌ترین عنصرهای این مجموعه محسوب می‌شوند.

ديدار از اتاق‌هاي اداري موزه كه بخشي از آن به نگهداري اسناد، مدارك، عكس‌ها و تجهيزات قديمي اختصاص دارد، به جذابيت اين مكان تاريخي افزوده است. وقتی در رویارویی با تاریخ چند نسل قرار می‌گیری، تازه درمی‌یابی که «زمان» گویی روی دور تند قرار گرفته و به سرعت در حال چرخش است.

برایم جالب است تاریخ نخستین‌ها در این شهر؛ اعزام اولين گروه دانشجويان ايران به اروپا، تأسيس اولين دانشگاه دنيا در جندي‌شاپور خوزستان، كشيدن اولين خط تلگراف ايران، تأسيس دارالفنون به عنوان اولين مدرسه مدرن ايران، انتشار اولين شماره روزنامه وقايع اتفاقيه و... نمایشی بی‌مانند از قطار زندگی که به سرعت در حال حرکت است. 

نمايش تابلويي بزرگ از پرونده تحصيلي كارآموزان و مجموعه‌اي از ويترين‌ها، تابلوها، پرونده‌هاي اداري كارآموزان و اطلاعات مرتبط با اين مركز آموزشي نيز از ديگر اسنادي است كه در ادامه مسير بازديد به نمايش گذاشته شده و تو را از حال و هوای امروزت جدا می‌سازد.

شکوه بازگشته به صنعتی افتخارآفرین!

ميرقادري مدير عامل پالايشگاه

به آبادان که می‌رسی، نمی‌توانی بدون دیدن ساحل و آبی آرامش، آن‌جا را ترک گویی! باید هر لحظه‌اش را «زندگی» کنی تا خدای ناکرده، دست خالی از این شهر صنعتی نروي که زمانی عروس شهرهای ایران بود و امروز در تلاش برای زنده کردن پایه‌های صنعتی است که به او شکوه و عظمت داد!

شاید بر همین اساس بود که دومین موزه از شهرموزه‌ آبادان چندی پیش طی مراسمی با حضور برخی از مدیران ارشد صنعت نفت به طور رسمی افتتاح شد تا بار دیگر، این واقعیت را نشان دهد که آبادان شهری زنده است و هیچ‌گاه به رغم تمامی تهاجم‌ها، روی در نقاب خاک نمی‌کشد!

این تمثیل در گفتار علی اکبر میرقادری، مدیرعامل پالایشگاه آبادان نیز به خوبی خود را نشان داد، آن‌جا که گفت: آبادان شهری زنده است و زنده خواهد ماند و این مسئولیت بر دوش ماست که با زنده نگاه داشتن میراث‌های نفتی آن، این شهر را همچنان پابرجا و استوار نگاه داریم.

وی با بیان این که زماني که هنوز کشورهای آسیایی و آفریقایی در دوران کشاورزی سنتی به سر می‌بردند، این شهر در صنعت پیشگام بوده، تصریح کرد: تدوین، حفظ و مستندسازی این تاریخ که در نوع خود بی‌نظیر است، یک وظیفه ملی است و موجودیت ما بر اساس همین تاریخ تعریف شده است.

ميرقادري به درس‌هايي كه بايد از تاريخ نفت گرفت، اشاره و تأكيد كرد: درسی که باید از این صنعت، موجودیت و تاریخ آن فراگیریم، این است که بدون تعارف، در سی سال گذشته، کم کاری داشته‌ایم و در واقع، ضعف‌های موجود را برای توسعه این شهر برطرف نکرده‌ایم.

وي در پایان، با اشاره به طرح هاي موزه نفت و فعاليت‌هايي كه براي صنعت نفت در آبادان در حال انجام است، گفت: دیر شروع کردیم، اما به هرحال، آغاز کردیم و این، نویدی خوش است؛ چراکه برخی از این تأخیرها ناشی از مافیای جهانی برای عقب ماندگی ما بوده، هرچند که نباید کم‌کاری و عدم مسئولیت‌پذیری خود را در برخي بخش‌ها کتمان كنيم.

عرض تاریخی آبادان، بیش از طول تاریخی آن

نيروگاه شماره يك آبادان

به این سخنان، باید سخنان عباس کاظمی، معاون پیشین وزیر را افزود که بر این باور است که آبادان يك شهر توریستی- صنعتی است و موزه‌های نفت آبادان، فقط براي مردم اين شهر نيست، بلكه بايد در سطحی ملي ديده شود.

وی ضمن بيان اين مطلب افزود: از گذشته به تاریخ آبادان علاقمند شدم و درباره آن مطالعه کردم. آبادان، شهر مظلومی است که در سرشماری سال 1335، یکی از پنج شهر بزرگ کشور بوده و نباید فراموش کنیم که عرض تاریخی آبادان در تمامی این دوران، بیشتر از طول تاریخی آن است.

کاظمی تاكيد كرد: آبادان در طول تاریخ زخم 6 جنگ را به خود دیده و در همه این جنگ ها صدماتی به آن زده شد. اما در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مردم آبادان جانفشانی کردند. ما توانستیم در طول 5 تا 6 ماه، پالایشگاه آبادان را که 8 سال در معرض خورندگی شیمیایی و بمباران بود، احیا و بازسازی کنیم و این چیزی نیست جز تلاشی بی‌پایان برای زنده نگاه داشتن صنعتی بزرگ!

كاظمي در انتها با يادآوري اين كه ورود انقلاب صنعتی به ايران از آبادان شروع شد، گفت: جوانان ما در آبادان توانستند تکنولوژی را از غربی‌ها فرا بگیرند و در کل منطقه گسترش دهند.

تداوم نهضت ثبت ملي ابنيه صنعت نفت

نعمت الهي

شاید هیچ‌کس به اندازه مدير موزه‌ها و مركز اسناد صنعت نفت ایران نتوانست تمامی خواست و تلاش دست‌اندرکاران این کار نوین را با بیان این جمله، تجسم بخشد که: «نهضت ثبت ملي ابنيه صنعت نفت ادامه دارد.»

اكبر نعمت‌الهي با بیان این که موزه صنعت نفت کارآموزان آبادان با حدود 3 هزار برگ سند و هزار شی به نمایش درآمده در آن، نخستین موزه تخصصی با موضوع آموزش در کشور و در نوع خود منحصر به فرد است، گفت: اين موزه در حال حاضر بزرگترین موزه استان، بزرگترین موزه صنعتی کشور، نخستین موزه کشور با طراحی مسیر ویژه نابینایان و اولین موزه منطقه‌ای در جنوب غربی کشور است، این در حالی است که بزرگترین فضای بازدید موزه‌ای را نيز در جنوب غرب کشور دارد.

متولی‌اش باور دارد که تاریخ آموزش در صنعت نفت و منطقه خاورمیانه، تاریخ کشور را به تصویر کشیده، تاریخی که زحمات کشیده ‌شده را در این بخش، در بین سال‌های 1312 تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، به نمایش می‌گذارد و نهایتاً موفق می‌شود با توان و تلاش بسیار که ناشی از عشقی بود که در این زمینه در قلب‌ها کاشت، مجموعه‌ای را که به مخروبه‌ای تبدیل شده بود، از طریق اسناد، مدارک و تاریخ شفاهی که آموزشیاران در این مکان داشتند، استخراج کرده و در نهایت، این مدرسه فنی و حرفه‌ای را بازسازی و مرمت کند و در اختیار بازدیدکنندگان و دانش‌پژوهان قرار دهد.

به گفته وی، طرح‌های دیگری مانند موزه کرمانشاه نیز در دست اقدام است تا این رویکرد در ثبت آثار ارزشمند بجا مانده از صنعت نفت ایران تداوم یابد. حدود ۳۰ موزه برای ادامه این رویکرد تعریف شده که موضوعات مختلفی را تحت پوشش قرار می‌دهد.

نعمت‌الهی در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص مقوله آموزش در صنعت نفت ایران تأکید می‌کند: این مجموعه که به عنوان مرکز آموزش فنی‌حرفه‌ای «Artesian School» فعالیت می‌کرد، براساس تحقیقات و مطالعات وسیع کارشناسان مدیریت موزه‌ها و مرکز اسناد صنعت نفت ایران، به عنوان موزه کارآموزان صنعت نفت آبادان شکل گرفت و امروز می‌توان ادعا کرد که دیگر هیچ نکته اي در آموزشگاه فنی و حرفه‌ای صنعت نفت آبادان از نظر پنهان نمانده است.

به اعتقاد نعمت‌الهی، نهضت ثبت ملی ابنیه، ساختمان‌ها و تجهیزات صنعت نفت ادامه خواهد يافت و هیچ میراثی در صنعت نفت باقی نمي‌ماند که ثبت ملی نشود!

وي همچنين از كشف میلیون‌ها برگ سند از سلویج‌ها، انبارهای راکد و زیرزمین‌هاي صنعت نفت خبر داد و تصريح كرد: پیدا شدن حدود 25 میلیون برگ سند موجب شده تا مراکز اسناد صنعت نفت به يكي از مراكز تخصصی اسناد در کشور تبدیل شود.

مدير موزه‌ها و مركز اسناد صنعت نفت در پایان، گویی که در مورد فرزند خود سخن می‌گوید، اظهار اميدواري كرد: همان طور كه یک روز صنعت نفت مستقیماً باعث شکوفایی آبادان شد، امروز آثار، بقایا و میراث اين صنعت بتواند موجب شکوفایی دوباره این شهر شود.

"موزه" پاسخی برای «نیستی»!

افتتاح كارآموزان كارگر

در جهان مدرن، موزه پاسخی است برای نیستی و نابودی است!

این نوع نگرش فقط از یک دوستدار موزه‌ و یار همیشگی موزه‌ها برمی‌آید؛ دكتر محمدرضا كارگر، مديركل موزه‌ها و اموال منقول و تاريخی سازمان ميراث فرهنگی که باور دارد، موزه يعني آب حیات!

به باور وی که از ابتدا همراه و همگام دست‌اندرکاران موزه‌های صنعت نفت بوده، هر بخشی از صنعت نفت که موزه وارد آن شود، یعنی حیات ابدی یافته وگر نه، دچار فراموشی و نسیان می‌شود!

کارگر با بیان این که جامعه‌ای که تاریخ خود را فراموش کند، جامعه‌ای مهجور است، خاطرنشان کرد: بر همین اساس، صنعتی هم که نتواند حافظه خود را حفظ کند، یک صنعت مهجور است!

مديركل موزه‌ها و اموال منقول و تاريخی سازمان ميراث فرهنگی در آیین افتتاح موزه کارآموزان صنعت نفت آبادان با این مقدمه، نفتی‌ها را خطاب قرار داد و گفت: در آستانه یک اتفاق بزرگ در صنعت نفت هستیم و افتخار ایجاد موزه‌های صنعت نفت به یقین در تاریخ، به مراتب بیشتر از بازسازی موزه آبادان خواهد بود.

وی ادامه داد: من به کوچکی یا بزرگی این موزه نگاه نمی‌کنم، بلکه به عقلانیت ایجاد شده در صنعت نفت برای حفظ خاطرات، به بالندگی، رشد، فرانگری و توسعه‌ای دست‌یافتنی در این صنعت، می‌نگرم و باور دارم که چنین نگرشی، درست و کامل است.

این مقام ميراث فرهنگي كشور، تصریح کرد: اگر می‌خواهیم در این صنعت تأثیرگذار باشیم و صاحب نام، باید قداست یادمان‌ها را حفظ کنیم و این اتفاق مبارک، میمون و عقلانیت رشد یافته را عینیت بخشیم. امروز بر همه کارکنان صنعت نفت واجب است که از برپایی تاریخ خود حمایت به عمل آورند؛ اگر دوستدار نفت هستند و اگر می‌خواهند که برای آیندگان خود، یک میراث ملموس به یادگار بگذارند، باید تلاش کنند تا «تاریخ» نفت را برای نسل آتی حفظ کنند.

کارگر با اشاره به اين كه جريان راه‌اندازي موزه‌هاي نفت براي نخستين بار در زمان وزارت مهندس زنگنه اتفاق افتاد، گفت: بدون شک ايشان معمار این اتفاق بودند و من دست تمام کسانی را که در این امر مهم و بزرگ تاریخی قد علم کردند، ایستادند و تلاش کردند، مي‌بوسم، حتي افرادی که ممکن است نام آنها هیچ‌گاه برده نشود، اما در این عرصه زحمت بسیار کشیده‌اند.

به باور دكتر كارگر، موزه‌ها بهانه‌ای هستند برای گفت‌وگوي بین نسل‌ها؛ چراکه اگر این موزه نباشد، آن خاطرات هم از بین خواهد رفت. یعنی همان‌طور که گفتم، نفتی که حافظه خود را نتواند نگاه دارد، یک صنعت مهجور خواهد بود.

 کلام آخر

چه بخواهیم و چه نخواهیم، تاریخ معاصر ایران با نفت پیوندی عمیق دارد! پیوندی عمیق همچون پیوند رگ با خون! از سال 1287 و حفر نخستین چاه نفت در مسجدسلیمان توسط انگلیسی‌ها، این ماده قیمتی در مناسبات سیاسی و اجتماعی ما تاثیرگذار بوده و هست؛ از قرارداد دارسی تا تلاش انگلیسی‌ها برای روی کار آوردن دولتی مقتدر بعد از احمدشاه، از ماجرای ملی شدن صنعت نفت و به زمین‌ نشستن دولت مصدق تا انقلاب اسلامی، از .....

برخی بر این باورند هر مصيبتي بر سر ملت ایران آمده از سر این طلای سیاه است و برخی دیگر آن را نعمتی می‌دانند که مردم ما را از بدبختی و فقر نجات داده است. به هر روی، هرچه که باشد این ماده سیاه و بدبو که بعضی اقتصادها را به عرش رسانده و برخی دیگر را به فرش! نبضی تپنده در اقتصاد ایران است و سال‌ها تلاش و پایمردی را در تاریخ خود به همراه دارد.

پس بر ما و تمامی نهادها واجب است که دست از حمایت مسئولین پرتلاش موزه‌های صنعت نفت که در صدد ثبت این میراث‌های فرهنگی و صنعتی هستند، برنداریم. بزرگی می‌گوید: «ما بر روی شانه گذشتگان و اسلاف خویش ایستاده‌ایم، از این روست که چنین بلندقد و رشید می‌نماییم....»

... و این واقعیتی است غیر قابل انکار که اگر همت و زحمات بزرگان ما نبود، امروز ما در این موقعیت و مکان ایستاده نبودیم! پس این موقعیت را ارج نهاده و آن را برای نسل بعدی ایران و ایرانی، زنده نگاه داریم و در برابر این همه تلاش و پایمردی برای از دست نرفتن «تاریخ ماندگار صنعت نفت»، سر تعظیم فرود آوریم.