* دكتر فرهاد نظري
شايد به چشم بسياري از مردم، نفت فقط یک سوخت فسیلی است که اقتصاد ایران سخت به آن وابستگي دارد. اگر چه اين نظر، دور از واقعيت نيست، اما بايد در نظر داشت كه نفت تأثير ژرفي بر زندگي مردمان اين سرزمين نهاده است.
آن چه مسلم است اين كه کشف و استخراج نفت، از مهمترین اتفاقات تاريخ معاصر ايران است و تأثير اجتنابناپذيري در همة ابعاد زندگي ايرانيان بر جاي گذاشته؛ مثلاً همين جا ميتوان اختصاراً به برخي از تأثيرات نفت در ايران اشاره كرد:
تغيير بافت اجتماعي، پديد آمدن طبقهاي تحت عنوان «كارگر صنعتي»، پديدآمدن شهرهاي نفتي جديد (مانند آبادان، مسجد سليمان، و نفتشهر)، مدرنيزاسيون شهرها و مناطق نفتخيز، كوچ نسبتاً عظيم مردم بسياري از شهرها و روستاهاي ايران در جستجوي كار به مناطق نفتخيز، تحولِ هنر و ادبيات (سينماي مستند، نقاشي، ادبيات داستاني و ترجمه)، تغيير ساختار و تشكيلات، برآمدن و افتادن دولتها، توسعة صنعتي كشور و تيرگي و روشني در روابط بينالمللي. تأثير نفت تا به امروز باقي است و گاهي هم شتاب فرايندهاي به خود گرفته است.
* برخي از مصاديق ميراث صنعت نفت ايران داراي اهميتي منطقهاي و جهاني است و ميتواند در فهرستهاي جهانيِ يونسكو به ثبت برسد.
نياز به گفتن ندارد كه صنعت نفت ايران بر مناسبات منطقهاي و بينالمللي نيز تأثير ژرفي بر جاي نهاده، اما قصد ما در اين يادداشت كوتاه، بررسي ابعاد تأثير نفت در ايران است و اين كه صنعت نفت چه ميراثي پديد آورده است.
صنعت نفت در ايران قدمتي بالغ بر يك صد سال دارد. به عبارتي صنعت نفت ايران، عمري بيشتر از كشورهاي نفتخيز منطقه دارد. در اين مدت، صنعت نفت به سبب اهميت و نفوذش در لايهها و ابعاد اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگيِ ايران، ميراثِ قابل توجه و متنوعي پديد آورده است. بنابرين دور از انتظار نيست كه ميراثِ صنعت نفت، مصاديق متعدد و متنوعي در همة حوزهها داشته باشد.
برخي از مصاديق ميراث صنعت نفت ايران داراي اهميتي منطقهاي و جهاني است و ميتواند در فهرستهاي جهانيِ يونسكو به ثبت برسد. مثلاً جرثقيل اكوان در آبادان كه در انتقال ادوات متفقين در جنگ جهاني دوّم تأثير انكارناپذيري داشته يا مجموعههاي مسكوني آبادان كه حاصل تجارب جهاني آن روزگار و در نوع خود منحصر به فرد است.
* صنعتِ نفت داراي مصاديق شاخص و مهمي در حوزة ميراث طبيعي است؛ براي نمونه «تَشكوه» در رامهرمز و «چشمههاي نفت و قير» در مسجد سليمان و ماماتين كه بيترديد منحصربهفرد است، اما تا كنون در فهرست ميراث طبيعي كشور به ثبت نرسيده.
نمونههاي متعددي در ميان آثار غيرمنقول، ميراث طبيعي، ميراث زمينشناسي و ميراث مستند ميتوان برشمرد كه ارزشهاي منحصر به فردي دارند و ميتوان اين آثار را به يونسكو براي ثبت در فهرستهاي ذيربط معرفي كرد. به طور كلي بر اساس تقسيمبندي متداول يونسكو (UNESCO) ميراث صنعت نفت را ميتوان به صورت زير معرفي كرد:
* میراث فرهنگی منقول و غیرمنقول
* میراث طبیعی و زمینشناسی
* میراث مستند و ميراث ديداري و شنيداري
* میراث دیداری و شنیداری.
ناگفته نماند كه ميراث ناملموسِ صنعتِ نفت از واديهاي بكر و ناشناخته است كه با مطالعه و تحقيق دربارة آن ميتوان پردههايي از آداب، و رسوم، فنون، مهارتها و صناعات حوزههاي نفتخيز پرده ها برداشت. مناطق نفتخيز ايران اتفاقاً مناطق تاريخي و پراهميت كشور است. امتزاج فرهنگي در مناطق نفتخيز در دو سطح قابل بررسي است:
* در حال حاضر تعداد كثيري از اسناد و مدارك صنعت نفت در مركز اسناد و گنجينة صنعت نفت در تهران نگهداري ميشود، اما اسناد ديگري هم هست كه هنوز از منظر و ديدگاهِ ميراث مستند، بررسي و فهرست نشده است.
الف: تركيبِ فرهنگِ مردماني از جاهاي مختلف ايران كه به دنبال كار به مناطق نفتخيز آمده بودند و از تركيب و پيوند اين قبيل فرهنگها، جلوههاي نويني از ميراث ناملموس پديد آمد؛ مانند لهجة آباداني.
ب: اختلاط فرهنگي خارجيها و مردم بومي.
تاكنون بيش از يك صد اثر غيرمنقولِ ميراث صنعت نفت در فهرست آثار ملّي كشور ثبت و ابلاغ شده است. البته آثارِ واجد ارزش، بسيار بيشتر از اين تعداد است. علاوه بر آثار غيرمنقول، صنعتِ نفت داراي مصاديق شاخص و مهمي در حوزة ميراث طبيعي، ميراث زمينشناسي و مناظر طبيعي و فرهنگي است؛ شناسايي و برنامهريزي براي حفظ و نگهداري و معرفي اين قبيل آثار اجتنابناپذير و ضروري مينمايد. براي نمونه ميتوان به ميراث طبيعيِ «تَشكوه» در نزديكي رامهرمز و «چشمههاي نفت و قير» در مسجد سليمان و ماماتين اشاره كرد كه بيترديد منحصربهفرد است، اما تا كنون در فهرست ميراث طبيعي كشور به ثبت نرسيده است.
اما در ميان نمونههاي فراوان و گوناگون ميراثِ صنعت نفت، ميراث مستند (شامل اسناد و مدارك) جايگاه فوقالعاده مهمي دارد. در حال حاضر تعداد كثيري از اسناد و مدارك صنعت نفت در مركز اسناد و گنجينة صنعت نفت در تهران نگهداري ميشود. اين اسناد بيشتر مشتمل بر اسناد و مدارك اداري است و از مناطق صنعتي و نفتخيز به تهران منتقل شده و عجالتاً از گزند نابودي و تخريب در امان مانده است.
* ميراث صنعت نفت، جزء جداييناپذير ميراث معاصر ما است و پاسداري از ميراث معاصر در ايران، بدون توجه تام و تمام به ميراث صنعت نفت ناممكن است.
مثلاً در ميان گزارشهاي روزانه، گزارش به نفت رسيدن اولين چاه وجود دارد كه براي تاريخ ايران و منطقه و جهان اهميت دارد. در ميان پوشههاي حاوي اسناد اداري– كه عمدتاً به زبان انگليسي است– توصيهنامهاي ديدم كه خطاب به مأمورين انگليسي بود كه به ايران ميآمدند. توصيهنامة مذكور مواردي از اين دست را در بر ميگرفت كه چه مايحتاجي را با خود از انگليس ببرند و چه لوازم و اثاثي در ايران وجود دارد يا ندارد. در خصوص پوشاك، بهداشت، كتاب و غيره نيز توصيههايي كرده است.
اسناد ديگري هم وجود دارد كه هنوز از منظر و ديدگاهِ ميراث مستند، بررسي و فهرست نشده، اما برآوردها و گمانهها به ما ميگويد كه ميليونها سند و مدرك ديگر هم هست كه در بايگانيهاي وزارت نفت و حتي وزارتخانهها و دستگاههاي ديگر نگهداري ميشود؛ سند ملّي شدن صنعت نفت يكي از اين اسناد است.
ميراث صنعت نفت ايران گنجينة عظيمي است و ما براي شناحت و پاسداري از اين ميراث، در آغاز راه هستيم و گامهاي كوچك، اما مؤثري برداشتهايم. واقعيت اين است كه ميراث صنعت نفت، جزء جداييناپذير ميراث معاصر ما است و پاسداري از ميراث معاصر در ايران، بدون توجه تام و تمام به ميراث صنعت نفت ناممكن است. سخن پاياني اين كه شناخت درست ميراث صنعت نفت، اين فرصت را پيش روي ما ميگذارد كه نفت را عاملي براي وابستگي نپنداريم و به آن به چشم موهبتي تمام عيار بنگريم و از ظرفيتهاي آن در جهات گوناگون بهرهمند شويم.