موزه هايي براي روايت يك فرآيند

دوشنبه بیست و پنجم ارديبهشت ماه 1396موزه هايي براي روايت يك فرآيند

* اكبر نعمت الهي

منابع ما محدود و با گذر زمان به زوال مي رسند. بنابر اين بايد به گونه اي رفتار كرد كه فاصله ميان نسل ها با انتقال تجربه هاي نسلي به نسل ديگر پر شود.

گرد آوري و نگهداشت اسناد و حفظ روال پيوسته يك فرآيند اين امكان را به وجود مي آورد كه انتقال تجربه ها آسانتر و بهتر انجام شود. به تعبيري پايان يك نسل آغاز نسلي ديگر است و هرگونه گپ و فاصله اي ميان دو نسل باعث هزينه شدن دوباره منابع و امكانات مي شود. شايد از همين منظر است كه چرخ بيش از يك بار نياز به اختراع ندارد. زيرا روال فرآيندي از نسلي به نسل ديگر انتقال مي يابد و ديگر نيازي به دوباره كاري و هدر دادن منابع نيست.

براي گرد آوردن منابع و تجربه ها امكانات و روش هايي لازم است كه بخشي از آن را مي توان در يك فرآيند علمي مشاهده كرد. به تعبيري جمع آوري و حفظ منابع يك فرآيند علمي است كه بايد با رعايت مفاد آن به نتيجه مطلوب تري برسد. همه مراكز علمي و صنعتي از اين كه به فرآيندي بپيوندند كه در آن امكانات آموزشي و فرهنگي ساده تر تحقق يابد استقبال مي كنند. زيرا مي دانند منابع هزينه شده گذشته مي تواند در خدمت آموزش و تربيت نيروها قرار گيرد؛ نيروهايي كه در نسلي ديگر به كار نسل قبل تداوم مي بخشند و از تجربه هاي آنها بهره مند مي شوند. 

IMG_0823

ايجاد مراكز موزه اي در ذيل هر صنعت و واحد آموزشي كمك مي كند كه فرآيندي علمي براي انتقال تجربه ها شكل گيرد. زيرا همواره در امر پژوهش يكي از روشها رجوع به منابع است تا با دسترسي به منابع پيشين و مشاركت در گذشته پيشينيان بهترين استنادات و منابع به كار گرفته شود.

اين روش قرآن كريم نيز هست، جايي كه مي گويد:« فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه» در اقوال ديگران و گذشتگان دقت كنيد و بهترين را برگزينيد.

در برنامه پنج ساله ششم جايگاه ويژه اي براي امر موزه داري و حفظ اسناد براي انتقال به آيندگان پيش بيني شده است و هريك از منابع و اسناد در جايگاه عامل جهش فرهنگي به آينده ديده شده است.

در كشورهاي مختلف نگاه خاصي به تاريخ و حفظ اسناد و مدارك كشور براي انتقال به آيندگان مي شود. كشورهاي داراي قدمت و پيشينه تاريخي به طور طبيعي به امر موزه داري نگاه خاصي دارند و كشورهاي تازه تاسيس تر براي شكل دادن پايه هاي معرفتي و دانش افزايي به حفظ و ثبت و ضبط اسناد و مدارك خود نگاهي عميق تر مي اندازند.

در كشور ما باتوجه به ارزش هاي كهن و حركت به سوي شكل دادن آينده توجه به حفظ ميراث كهن از ارزش و تراز بالاتري برخوردار شده است و ريشه دار كردن پايه هاي فرهنگي باتوجه به ريشه هاي فرهنگي و ارزشي انقلاب اسلامي قوت بيشتري گرفته است. در اين راستا توجه به تشكيل موزه هاي تخصصي اهميتي دوچندان يافته است.

خط لوله مسجد سليمان به آبادان (4)

ممكن است در بادي امر توجه به شكل دادن موزه ها از نظر برخي، هدر دادن منابع تلقي شود و با آن مخالف باشند، برخي بر اين باورند كه موضوع موزه داري براي دستگاه هاي اجرايي و صنعتي وظيفه اي جدي نيست اما واقعيت آن است كه چنان چه در مقدمه بحث گفتيم موزه ها به عنوان گنجينه هاي تاريخي تجربه هاي نسلها را به نسل هاي ديگر انتقال مي دهند و بنابر اين هم از نظر آموزشي و هم از نظر مديريتي جايگاه رفيعي دارند.

نمي توان به امر نظريه پردازي پرداخت بي آن كه نظريات و فرضيه هاي دانشمندان نسل هاي گذشته را دانست و به آنها دسترسي داشت.

تشكيل موزه هاي تخصصي به طور طبيعي در جهت تقويت اهداف مجموعه هايي است كه به كار تخصصي مي پردازند و در تماس با واحدهاي علمي مي كوشند فناوري خود را هم ارتقا دهند. از اين جهت در همه كشورهاي صنعتي موزه هايي با هدف گردآوري تجربه هاي صنعتي شكل گرفته است و باتوجه به هزينه هاي تمام شده شكل دادن به موزه ها توجه اصلي را بر اين امر قرار مي دهند كه از حمايتهاي  واحدهاي صنعتي در راه تكميل خود بهره مند شوند. اين موضوع دو نتيجه دارد:

ـ واحدهاي موزه اي بدون بهره گيري از منابع محدود مادي دولتي شكل مي گيرند و بنابراين سليقه دولت ها نمي تواند تاثير قاطعي بر آنها بگذارد.

ـ واحدهاي صنعتي نيازهاي علمي و تاريخي خود را به موزه ها اعلام مي كنند و بر اين اساس موزه تكميل مي شود و شكل مي گيرد.

IMG_0200

اين كه هر فعاليتي براي ماندن در تاريخ و ثبت و ضبط احتياج به مرجعي براي استناد دارد و هرچه اين مرجع دقيق تر شكل گيرد امكان مراجعه به اسناد و منابع آن بيشتر خواهد بود.

در ايران نفت همواره به عنوان يكي از عوامل زندگي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي مطرح بوده است. از هر زاويه اي به زندگي و تاريخ معاصر ايران نگاه كنيم بخشي از آن به نفت پيوند خورده است.

تشكيل موزه هاي نفت براي گرد آوردن اولين ها و از دست نرفتن منابع و اسناد صنعت نفت شكل گرفته و هدف آن حفظ و طبقه بندي اين منابع عظيم براي نوشتن تاريخ درست نفت است.

جريان آموزشي نفت با تكميل فرآيند آموزشي و پيشينه اين صنعت در طي بيش از يك دهه حضور مستمر اين صنعت در زندگي مردم امكان پذير و فهميدني شده است.

اينك در راستاي تكوين و تكميل اين اسناد و بازسازي ساختارها نياز مبرمي به تشكيل موزه هاي صنعت نفت حس مي شود و از همين زاويه است كه ورود به مبحث موزه هاي نفت مستلزم تصحيح نگاه هاي در بيرون و داخل اين مجموعه است تا بدانيم كه بر اين مملكت چه گذشته و چرا صنعت نفت بخش مهمي از اين اندام واره را شكل مي دهد.

در همه جهان اين تجربه به كار گرفته شده است تا بلكه تاريخ خود را درست بنويسند نه درشت!

موزه هايي در كشورهاي مختلف شكل گرفته است كه در آن تاريخ نفت روايت مي شود و نگاه بومي بر آنها استقرار دارد. اما با توجه به هزينه هاي تمام شده تشكيل و تكميل اين موزه هاي نفت بدون حمايت مالي و معنوي مراكز علمي، واحدهاي صنعتي و ... امكان ندارد.

موزه نفت کانادا 1

موزه نفت كانادا باتوجه به ديرپابودن اين صنعت در اين كشور از مهمترين موزه هاي جهان است. اين موزه هم اكنون به عنوان يكي از جاذبه هاي توريستي منطقه انتاريو در كانادا مورد توجه بازديدكنندگان است و شركت هاي گردشگري در كنار آن جاذبه هايي نظير هتل، سينما و... شكل داده اند.

در موزه نفت "دريك ول پارك" نيز شركت هاي حمايت كننده امكانات مختلفي را گرد آورده اند تا اين موزه بتواند به بهترين وجه كار كند.

تجربه موزه هاي ديگري چون پترول دو آلزاس، پرمين باسين پتروليوم ميوزيوم، ميوزيوم توييست، نوروي اويل ميوزيوم، ايست تگزاس اويل ميوزيوم، پتروسينز، ريف، اوشن استار و... كه در جاي جاي جهان قرار دارند نيز نشان مي دهد كه شركت هاي نفتي و گردشگري با توسعه امر حمايت به تكميل آنها كمك كرده و مي كنند.

اين تجربه به طور طبيعي در امور آموزشي و فني كمك حال شركت هاي حامي هم هست. موزه هاي نفت با جذب كمك ها و حمايت هاي مالي و غيرمالي بدون كمك دولت ها به تقويت اهداف شركت ها و واحدهاي صنعتي كمك مي كنند.

اين امر فرخنده در كشور ما نيز در حال شكل گيري است و موزه هاي صنعت نفت نه تنها تلاش هاي دولت و وزارت نفت را در اين عرصه باز مي تابانند بلكه به طور طبيعي تاريخ صنعت نفت را هم با كمك همه دست اندركاران صنعت بازگو مي كنند.