به مناسبت سالگرد آغاز فعالیت کنسرسیوم در ایران

دوشنبه یکم آبان ماه 1396به مناسبت سالگرد آغاز فعالیت کنسرسیوم در ایران

مصيبت "سالي دو ماه"!


عيسي قيصري

اوايل آبان ماه سال 1332 و در حالي كه حدود يك ماه و نيم از كودتاي 28 مرداد و سرنگوني دولت دكتر مصدق مي گذشت، قرارداد معروف به كنسرسيوم كه «قانون فروش نفت و گاز» هم ناميده مي‌شد به تصويب مجلس سنا رسيد و به دنبال آن در هفتم آبان ماه همان سال كنسرسيوم بين‌المللي نفت، مركب از شركت‌هاي آمريكايي و اروپايي براي اكتشاف و توليد و پالايش نفت، به تشكيل شركت‌هاي عامل نفت مبادرت ورزيدند.

بازخريد تعداد زيادي از كاركنان شركت نفت، يكي از اتفاقاتي بود كه به دنبال انعقاد قرارداد كنسرسيوم رخ داد و پيشتر نيز مطالبي در اين باره در سايت موزه نفت درج شد. مطلب زير روايت ديگري از اين واقعه است، به قلم عيسي قيصري،  پيشكسوت نفتي و نويسنده كتاب هاي "فرهنگ عاميانه ماهشهر" و "مثل هاي ماهشهري" كه از نظرتان مي گذرد.


در زمان توسعه اول صنعت نفت (حدود سال هاي 1317 تا 1330) از آنجا كه پيمانكار ايراني كه بتواند پروژه هاي نفتي را اجرا نمايد، وجود نداشت، شركت نفت انگليس و ايران به ناچار جهت اجراي پروژه هاي توسعه و خدمات جنبي آنها، كليه نيروهاي مورد نياز را استخدام مي نمود.

اما زماني كه پروژه هاي توسعه يكي بعد از ديگري تكميل و به بهره برداري رسيدند، اكثر كارگراني كه جذب عمليات نشده بودند، مازاد و بدون سمت شدند.

بعد از ملي شدن صنعت نفت و متعاقب آن شروع به كار كنسرسيوم نفت ايران، دو شركت اصلي تحت عناوين "شركت اكتشاف و توليد نفت ايران" و "شركت سهامي تصفيه نفت ايران" تاسيس شد. اين دو شركت به منظور رفع معضل كاركنان مازاد و تعيين ساختارهاي جديد سازماني، اداره اي را تحت عنوان "پرسنل ريسرچ" (تحقيقات پرسنلي) در پالايشكاه آبادان و مناطق نفتخيز ايجاد كردند. حاصل كار اين اداره تعيين ساختارهاي سازماني، سمت هاي سازماني كارگري و كارمندي، شرح وظايف آن ها و تفكيك عمليات صنعتي و غيرصنعتي بود.

پس از تثبيت كارمندان و كارگران واجد شرايط در مقابل سمت هاي سازماني، كارگران و كارمندان مازاد مشخص شدند. براي تعيين تكليف اين نيروهاي مازاد، از واحدهاي ذيربط خواسته شد تا آن ها را در اختيار كارگزيني قرار دهند. در مرحله اول تعداد كمي از اين نيروها به شركت ملي گاز كه به تازگي تاسيس شده بود، انتقال يافتند. تعدادي هم در شركت تازه تاسيس "نفت ايران" كه جهت توسعه ميدان نفتي سراجه قم تاسيس شده بود، جذب شدند.

جهت تعيين تكليف ساير كاركنان مازاد، طرح بازحريد خدمات آنان به ازاي هر سال خدمت پرداخت دو ماه دستمزد و مزايا توسط كنسرسيوم نفت به شركت ملي نفت ايران ارائه شد كه مورد موافقت قرار گرفت.

پس از ابلاغ دستورالعمل مربوطه به كارگزيني، كار بازخريد خدمات و اخراج كارگران شروع شد. هر چند مبلغي كه به عنوان غرامت پرداخت مي شد براي بعضي وسوسه انگيز بود، ولي نتيجه كار، جز بيكاري و سرگرداني تعداد زيادي كارگر و دربدري آن ها و ترك تحصيل فرزندان شان حاصل ديگري نداشت.

بعضي از كارگران اخراجي، بلافاصله با پول سالي دو ماه خود، زن دوم و سوم اختيار كردند، تعدادي به بازار و كاسبي روي آوردند، عده اي با مشاركت خودرو خريدند و دراختيار پيمانكاران نقليه قرار دادند و برخي هم كه سابقه دريانوردي داشتند، با پول سالي دو ماه، موتور لنج خريدند و دل به دريا زدند.

طي سال هاي اجراي طرح "سالي دو ماه" زندگي آرام و بي دغدغه خانواده ها در مناطق مسكوني كارگران، رنگ غم به خود گرفت. منظره وداع روزانه همسايگان و صحنه هاي دلخراش گريه و زاري آن ها، مشاهده كاميون هايي كه وسايل زندگي آن ها را به زادگاه شان و يا محل ها و شهرهاي ديگر حمل مي كردند، دل هر بيننده اي را كباب مي كرد.

در ماه محرم آن سال در بندر ماهشهر، نوحه "سالي دو ماه" ساير نوحه هاي مرسوم را تحت الشعاع قرار داده بود و دسته هاي سينه زن كه در محله هاي خانه هاي سازماني كارگران به راه مي افتادند، بي اختيار، اين نوحه را مي خواندند و سينه مي زدند:
واويلا، سالي دو ماه..
يا يوما، سالي دو ماه..
الوداع، سالي دو ماه...!
سرانجام آنهايي كه با پول سالي دو ماه دست به كارهاي گوناگون زده بودند، به جز تعداد اندكي كه توانسته و دانستند چگونه با پول به دست آمده، زندگي جديدي را شروع كنند، بقيه چه آنهايي كه زن دوم و سوم گرفتند و چه آنهايي كه خودرو خريدند و آن هايي كه كاسب شدند و مغازه زدند، اكثرا در كارشان موفق نشدند؛ پول سالي دو ماه را خوردند و يا برخي آدم هاي زرنگ با حيله از چنگ شان خارج كردند؛ در نتيجه بدهكار شدند و در اثر فشار زندگي از غصه دق كردند و مردند.