ماجرای طلای سیاه ایران (11)

چهارشنبه دوم بهمن ماه 1398ماجرای طلای سیاه ایران (11)

سید هاشم هوشی سادات

از قرارداد 1312 تا شهريور 1320

در فاصله انعقاد قرارداد 1312/1933 تا شهريور 1320 شمسي كه ايران به اشغال متفقين درآمد ، تحولات ويژه نفتي صورت نگرفت . در اين سال ها شركت نفت انگليس و ايران در شرايط نسبتا آرام به توسعه عمليات خود پرداخت و ميزان توليد نفت از 7/5 ميليون تن به 17 ميليون تن رسيد  . توسعه پالايشگاه آبادان ، احداث پالايشگاه در كرمانشاه به ظرفيت سالي يكصد هزار تن ، احداث چند خط لوله جديد در غرب و جنوب ، حفاري چاههاي متعدد و احداث انبارها و مخازن نفتي ، از جمله اقداماتي بود كه در اين فاصله زماني صورت گرفت و همين برنامه ها با آغاز جنگ جهاني دوم در سال 1939/1318 در خدمت ارتش هاي متفقين ( آمريكا ، شوروي ، انگلستان ) و به ويژه نيروي دريايي انگليس در آمد .

اهميت نفت ايران در جنگ جهاني دوم

موقعيت استراتژيكي ايران ، فراواني و ارزاني نفت آن ، از جمله عوامل شاخص در تجاوز نيروهاي نظامي انگلستان و اتحاد جماهير شوروي به خاك ايران در سوم شهريور 1320 / 25 اوت 1941 بود . در پي اين تجاوز رضا شاه از سلطنت كناره گيري كرد و از ايران تبعيد شد و فرزندش محمدرضا به عنوان جانشين او به تخت سلطنت نشست .

بهانه هجوم به ايران ، حضور عوامل آلمان هيتلري در ايران و گرايش رضاشاه به آنها بود . ولي باطن قضيه حفظ منابع عظيم نفت و كنترل راه آهن سراسري ايران و راه هاي زميني براي رساندن كمك هاي نظامي و مواد غذايي به اتحاد جماهير شوروي به عنوان متحد غرب در جنگ با ارتش آلمان هيتلري بود كه تا دروازه هاي مسكو پيش آمده بودند . موقعيت كشورمان در اين مسئله به قدري مهم بود كه پس از پايان جنگ جهاني دوم به ايران لقب " پل پيروزي " داده شد .

براي تبيين اهميت نفت ايران در جنگ جهاني دوم بايد گفت : ميزان توليد نفت ايران كه در سال 1943 معادل 7/5 ميليون تن بود ، در سال 1945 يعني سال آخر جنگ به حدود 17 ميليون تن افزايش يافت ، بدون آنكه مردم ايران از منافع آن به طور كامل بهره مند شوند و تنها مشكلات ناشي از تجاوز و اشغال كه تورم و ركود و بيكاري و فقر و قحطي بود ، نصيب ملت شد .

نگاه جديد تحول خواهان ايراني

باتوجه به مشكلات ناشي از اشغال ايران در جنگ جهاني دوم و همچنين لطماتي كه از ناحيه قرارداد دارسي و قرارداد 1933 به منافع ملي وارد شده بود ، نگاه جديدي در ذهنيت نيروهاي تحول خواه ايران پس از شهريور 1320 درمورد نفت شكل گرفت . افول فضاي ديكتاتوري و بوجود آمدن فضاي نسبتا باز سياسي در كشور كه آزادي احزاب و مطبوعات نخستين ثمره آن بود ، زمينه اي شد تا درخصوص اهميت مسئله نفت ، زواياي پنهان قراردادهاي دارسي و 1933 ، به تاراج رفتن منافع ملي ايران توسط شركت نفت انگليس ، لزوم كنترل و مديريت بيشتر ايرانيان در حوزه نفت با تجديدنظر در قرارداد 1933 و افزايش حق السهم دولت ايران و حفظ حداكثري منافع مردم و در نهايت مطرح شدن نظريه ملي شدن نفت ، مطالب متعدد و مفصلي در مطبوعات به چاپ رسيده و كتب متنوعي در اين زمينه منتشر گرديد .

همچنين در سال 1322 با برگزاري انتخابات نسبتا آزاد چهاردهمين دوره مجلس شوراي ملي و ورود نمايندگان مردمي همچون دكتر محمد مصدق ، "موج نفت" به پارلمان رسيد و ابعاد جديدي از تحولات سياسي عيان شد .

ادامه دارد ...

 

لينك هاي مرتبط :

content/18/روزی-روزگاری/4414/ماجرای-طلای-سیاه-ایران-10

content/18/روزی-روزگاری/4405/ماجرای-طلای-سیاه-ایران-9

content/18/روزی-روزگاری/4388/ماجرای-طلای-سیاه-ایران-8

content/18/روزی-روزگاری/4376/ماجرای-طلای-سیاه-ایران-7

content/18/روزی-روزگاری/4365/ماجرای-طلای-سیاه-ایران-6

content/18/روزی-روزگاری/4355/ماجرای-طلای-سیاه-ایران-5

content/18/روزی-روزگاری/4347/ماجرای-طلای-سیاه-ایران-4

content/18/روزی-روزگاری/4342/ماجرای-طلای-سیاه-ایران-3

content/18/روزی-روزگاری/4337/ماجراي-طلاي-سياه-ايران-2

content/18/روزی-روزگاری/4329/ماجراي-طلای-سیاه-ایران