هدایایی آنتیک،متاثر از هنر ایرانی و اشعار مولانا در کمپانی نفت

چهارشنبه بیست و سوم مهر ماه 1399هدایایی آنتیک،متاثر از هنر ایرانی و اشعار مولانا در کمپانی نفت

ترجمه:توحید شریفی
کارشناس مرکز اسناد صنعت نفت

 

میراث فرهنگی و صنایع دستی ایران از دیرباز یکی از جلوه های بارز هنر و صنعت ایرانی بوده و هنوز هم جایگاه خود را در میان کشورهای جهان در اختيار دارد جدا از ارزش مادی ملموس آثار هنری،ارزش بالای هنری و معنوی این آثار که ریشه در تاریخ و فرهنگ دیرینه این مرز و بوم دارد،همواره صنایع دستی را به هدیه ای گرانقیمت تبدیل کرده که جایگاه خود را در موزه ها و گالری های کل جهان حفظ كرده است .علاوه بر خود این آثار هنری،تأثیری هم که هنر ایران در جهان داشته قابل بررسی است. هنرایرانی ، شاعران و هنرمندان ایرانی همواره در عرصه جهانی قدر دیده اند و بر صدر نشسته اند.

اهدای هدایای آنتیک و نفیس در طول تاریخ فعالیت صنعت نفت در ایران باعث شده ضمن حمایت از تولید و نگهداری صنایع دستی،هنرمندان این عرصه نیز به جهت سفارش کار از سوی صنعت نفت حمایت شوند و از همین طریق،هنر و ادبیات و فرهنگ ایرانی نیز در جهان ساری و جاری شود.

در مجله انگلیسی زبان"نفت"بولتن رسمی کمپانی نفت انگلیس و ایران و در بین اخبار و گزارش های منتشرشده در این نشریه ارزشمند،تصاویری از هدایایی آنتیک،در اخبار منتشر شده از جلسات تودیع و معارفه و غیره ثبت و ضبط شده که گویای استفاده از هنر و ادبیات ایرانی در سطح جهانی است.

جام آنتیک از جنس چوب افرا برای مدیر میادین نفتی

نمونه اول،جامی منحصر بفرد است که در خبر منتشر شده در جلد 4، شماره 1،نشريه naft ژانویه 1928 صفحات  23-22  از آن مطلع می شویم. این اثر،جامی است که در سال 1927ميلادی به مناسبت بازنشستگی" آقای جی.ال.رایت " (J.L. Wright) مدیر پیشین میادین نفتی در ایران،از طرف کارکنان شرکت نفت انگلیس مستقر در ایران به وی،تقدیم شده است.

در میان افرادی که این جام را هدیه داده اند، اسامی" آقای جی. ای. جیمسون"  (J. A. Jameson) دکتر ام.وای.یانگ( Dr.M.Y.Young)و" آقای دبلیو.دی.اسمیت "(W.D.Smith)بیشتر به چشم می آید. از متن خبر منتشر شده متوجه می شویم که این جام را،که "دکتر یانگ " شخصاً اعطا کرده به صورت اختصاصی برای "آقای ليردرايت " تهیه و در حاشیه های آن به نام وی کنده کاری شده است. متن حاشیه جام به زبان انگلیسی به اين شرح است :«من به عنوان نشانه ای از دوستی،برای "جان لیرد رایت "،مدیر میادین نفتی شرکت نفت انگلیس و ایران اين جام را تهيه ، کرده ام.1927ميلادی.»

 

1

جام آنتیک  اهدایی  توسط دکتر یانگ به آقای جی ال رایت مدیر میادین نفتی کمپانی نفت در جنوب ایران به مناسبت بازنشستگی او در سال1927میلادی

 

در متن گزارش مذکور همچنین می خوانیم: "دکتر یانگ " که از طرف کارکنان شرکت نفت در ایران و شخص خود صحبت می کرد،پس از یک سخنرانی پرشور و احساسی،این جام را به آقای" رایت" تقدیم کرده و وی را دوستی خوب و مدیری قوی توصیف می کند که چندبار توانسته با مدیریت قوی خود،میادین را از نابودی نجات دهد.

جام،از جنس چوب افرا ساخته شده و تزئینات و نوشته های اطراف آن از نقره است.این اثر هنری توسط آقای«عمر رمزدان»به سبک آثار قرن شانزدهم ساخته شده بود ولی دارای طراحی کاملاً منحصر به فرد و بزرگترین نمونه ساخته شده در نوع خود تا آن زمان بود.

شعر مولانا بر دوات دان طلایی

در جلد دهم،شماره5،به تاریخ آگوست 1934،صفحات 25-24 نشریه نفت نیز خبری در مورد یک مراسم بازنشستگی منتشر شده که طی آن دوات دانی طلایی با اشعاری از مولانا به مدیر بازنشسته اهدا شده است.این اثر آنتیک در سال 1934 و اینبار به مناسبت بازنشستگی خود "دکتر ام.وای.یانگ" ( Dr. M. Y. Young) تهیه شده و به دست "سر جان کدمن" (Sir John Cadman)به نمایندگی از کارکان شرکت نفت و دوستان وی در ایران به او هدیه شده است.

به همراه این اثر هنری گرانقدر،طوماری حاوی یک یادداشت و اسامی افرادی که در تهیه این هدیه همراهی داشته اند،وجود دارد.در ادامه همین گزارش متوجه می شویم که "دکتر یانگ " نیز در نامه ای به "سر جان کدمن" از تمامی همکاران که در تهیه یادبود همکاری داشته اند،تشکر کرده است.

این اثر که تزئیناتی از جنس طلا و نقره دارد،یکی دیگر از آثار منحصر به فرد ساخته شده توسط آقای "عمر رمزدان "است که در عکس منتشر شده از آن،یک مصرع از شاعر بزرگ ایرانی،مولانا درج شده است:«در علاجش سحر مطلق را ببین [در مزاجش قدرت حق را ببین]»این مصرع متعلق به بخش سوم از دفتر اول مثنوی معنوی در داستان پادشاه و کنیزک است.

 

2

دوات دان آنتیک  اهدا شده توسط سرجان کدمن مدیرکمپانی نفت انگلیس و ایران به دکتر یانگ در سال1934میلادی

 

عمر رمزدان

"آقای عمر رمزدان " ،متولد سال 1873ميلادی در شفیلد انگلستان بود و ظاهراً ریشه در خاندان های پارسیان هند داشت.در پرتابل رسمی"نقره کاران ادینبورگ"
( www.edinburghsilver.co ) او یکی از معتبر ترین نقره کاران جهان معرفی شده که آثارش جایگاه خاصی در موزه ها و گالری های جهان دارد. ویژگی بارز کارهای وی استفاده از طرح ها و الگوهای سنتی و بومی و ایجاد نوآوری در آنها عنوان شده است.بر اساس همین منبع می دانیم؛شغل خانوادگی "رمزدان ها " نقره تراشی بود،شغلی که در منطقه صنعتی شفیلد،به عنوان مرکز ساخت قاشق،چنگال و کارد،کاری معمول حساب می شد.
"عمر رمزدان " از کودکی با شغل خانوادگی آشنا شد و مهارت های اولیه را آموخت،اما آثاری که در بزرگسالی خلق کرد محصول ذوق و استعداد شخص وی بود.شاید شرایط زندگی وی را نیز بتوان تا اندازه ای در این سیر دخیل دانست. وی در سال1879ميلادی به همراه خانواده به ایالات متحده مهاجرت کرد و حدود هفت سال از دوران کودکی خود را در آنجا سپری کرد.این سال ها که مصادف با آخرین دوره تب طلا در آمریکا بود،می توانست فرصت مناسبی را برای خانواده "رمزدان "برای گسترش فعالیت خود فراهم کند،هرچند بازگشت آنها به انگلستان نشان می دهد که این تصور،امیدی واهی بیش نبود!

ظاهراً،همین سفر اولین جرقه های استعداد را در"عمر"شکوفا کرد.وی پس از بازگشت ضمن کارآموزی نزد اساتید فن،در مدرسه هنری شفیلد نیز ثبت نام کرد و در همین مدرسه بود که اولین تجربیات هنری خود را به انجام رساند و با تعدادی از دوستان و اساتید خود آشنا شد که تا پایان عمر همراه وی بوده و در زندگی هنری وی اثرگذار بودند.

"عمر رمزدان " در سال 1894ميلادی برنده بورس صنعتی شفیلد شد که گام بلندی در جهت افزایش مهارت ها و شکل گیری سبک خاص وی بود. علاوه بر کلاس هایی که در کالج سلطنتی در لندن برگزار می شد، وی ساعات طولانی را در موزه ها و گالری ها به الگوبرداری از آثار کلاسیک هنری می گذراند. "عمر " پس از مرگ پدر در سال 1879،به جای آن که کسب و کار خانوادگی را که اکنون توسط مادرش اداره می شد،ادامه بدهد،ترجیح داد که با سفر دور اروپا عمق دانسته ها و مهارت های خود را افزایش دهد. وی از فرانسه،بلژیک،سویس،ایتالیا و آلمان بازدید کرد و در بازگشت توانست در مسابقه طراحی جامی برای شهر شفیلد برنده شود.این اولین اثر قابل توجه وی است که هنوز باقی مانده و راه را برای شهرت وی با کرد.

وی پس از این پیروزی به همراه شریکش به لندن رفت و اولین کارگاه خود را در محله ای پایین دست در استمفوردبرسج چلسی افتتاح کرد.در همین کارگاه بود که"جام شفیلد"طراحی و ساخته شد،اما پس از شهرت یافتن کارگاه،رمزدان و شریکش مجبور شدند کارگاه و دفتر را به محل بزرگتر و در منطقه بهتری منتقل کنند.آغاز جنگ جهانی اول منجر به جدایی "رمزدان " از شریک و همکارش شد.با این حال وی خود به تنهایی کارگاه را اداره کرده و در این دوره تعدادی مدال و یادمان جنگی نیز طراحی کرد.

وی پس از جنگ با بیوه ثروتمندی به نام "خانم داونزبوچر"  ازدواج کرد که هم از لحاظ مالی و هم انگیزشی وی را حمایت می کرد و با توجه با ارتباطاتی که با خاندان های اشرافی داشت،زمینه ورود رمزدان به عرصه بزرگتر و پر منفعت تری را آماده کرد."عمر رمزدان " سرانجام در سال 1939 از دنیا رفت.پس از مرگ وی همسر و فرزندانش کارگاه مشهور وی را اداره کردند. آثار و صنایع دستی ساخته شده توسط این نقره کار برجسته بسیار متاثر از هنر شرق بویژه هنر و ادبیات ایران بود و نمونه آثاری که به سفارش کمپانی نفت و برای استفاده در مراسم تودیع و بازنشستگی مدیران شاخص کمپانی نفت ساخته و ارائه كرد باعث شد هنر و فرهنگ ایرانی در دوره های بعدی نیز باقی بماند.

هنر و فرهنگی که در اسناد و نشریات و منابع مکتوب موجود در مرکز اسناد صنعت نفت نیز سوابق آن موجود و در اختیار پژوهشگران علاقه مند است.