اندوه هنديان در آبادان

شنبه سیزدهم خرداد ماه 1396اندوه هنديان در آبادان

در نخستين سال هاي پيدايش صنعت نفت در ايران، پاي مليت هاي مختلفي به مناطق جنوبي كشور باز شد. از جمله انگليسي ها، هندي ها، برمه اي ها، بنگلادشي ها و ... هندي ها كه در آن زمان كشورشان مستعمره انگلستان بود، به همراه انگليسي ها با موج نفت، از شبه قاره هند به ايران رسیدند و تقريبا در دهه نخست حضورشان در بيشتر فعاليت ها در شهر مسجد سليمان، از خدمات نظامي گرفته تا كار در بخش هاي پشتيباني و كارگري به كار گرفته شدند.

با توسعه صنعت نفت و فراهم شدن مقدمات برپايي ساختمان پالایشگاه در شهر آبادان، باز تعداد قابل توجهی از نيروهاي كار هندي راهی این شهر شدند. هر چند سختی شرایط شغلی بویژه مسایل رفاهی در آبادان، دست کمی از سختی آن در مسجد سلیمان نداشت، اما نكته مثبت اين بود که شرکت نفت، همچنان به آنها و کارشان نیاز داشت.  

اكنون نيز با گذشت سال ها از حضور هنديان در آبادان هنوز مي توان ردپاهايي از آنان در اين شهر يافت، از جمله عبادتگاه هاي شان و مكان ها كه در آن سكونت داشتند و بالاخره تصاويري كه آنها را در حين كار و فعاليت در بخش هاي مختلف صنعت نفت نشان مي دهد. پيشتر نيز در سايت موزه نفت مواردي در ارتباط با حضور اهالي كشور هند و مليت هاي ديگر ذكر شد. اينك به جنبه ديگري از حضور هندي ها در آبادان  اشاره مي كنيم.

هندیان ناشنوا

زماني كه با راه اندازي پالايشگاه آبادان هندي ها از مسجد سليمان راهي اين شهر تازه شدند، از اين كه به هر حال کار و معیشتی مي يابند، کمابیش خرسند و خشنود به نظر می رسیدند. اما در محيط تازه يك مسئله هندي ها را نگران كرد و آن حضور آمريكايي ها در كنار انگليسي ها بود، شايد فكر كنيد كه كارفرمايان آمريكايي نسبت به همتايان انگليسي خود رفتار بدتري با هندي ها داشتند يا هندي ها به "صاحب" هاي انگليسي عادت كرده و نمي توانستند با صاحب هاي جديد كنار بيايند.

البته همه اين موارد تا حدودي بود، اما مسئله اصلي اين بود كه آمريكايي ها به همراه خود دستگاه ها و تكنولوژي هاي جديدي را آورده بودند كه بسياري از كارها را انجام مي داد و ديگر نيازي به استفاده از نيروي انساني براي انجام كارهاي سخت نبود.

براي مثال ماشین هاي گونی بافی كه آمريكايي ها آورده بودند، مي توانست  گونی ها را بدون درز از اول تا آخر به طور خودکار ببافد و کنار بگذارد. نمونه دیگر، ماشین خودکاری بود که برای چسباندن قلاب سیمی به پشت هر نوع دکمه به کار می رفت. این ماشین هر دقیقه 200 دکمه را فقط با یک کارگر تحویل می داد. يا بسياري از ماشين ها و دستگاه ها فقط به يك كارگر نياز داشت و نه بيشتر، به طوري كه در مقايسه با ماهرترين ريسنده هاي هندي مي توانست كار 3000 ريسنده را به تنهايي انجام دهد. البته دستگاه های ریسندگی، صرفا برای نمونه ارائه شد. دستگاه های دیگر، مانند دستگاه های پَرچ زنی و ده ها نوع دستگاه مشابه، موید همین ماجراست.

کارگر هندی در پالایشگاه آبادان

ملاحظه مي كنيد كه نگراني و اضطراب هندي ها بي مورد نبود! ترس هندیان از آمریکایی ها به اين حد خلاصه می شد که آنها باخودشان دستگاه هایی می آورند که می تواند برخی از کارها را به راحتی انجام دهد. نتیجه این ماجرا  این می شد که کارفرمای نفت، عذر هندي ها را بخواهد و آنها باید پس از تسویه حساب و دریافت پولی اندک، روانه شهر و دیار خود شوند.

اين بود كه هندیان، مکان ها یا پُست هایی را ترجیح می دادند که حضور آمریکایی ها را در آنجا کمرنگ تر احساس می کردند! مثل رختشويخانه ها يا در اصطلاح آن روز صنعت نفت، "لاندري" ها كه يكي از صنوف رسمي شركت نفت بود و عمدتا توسط هندي ها اداره مي شد.

 البته ظهور دستگاه هاي تازه هرگز به حذف كامل هندي ها منجر نشد، اما با اين همه هندي ها نيز مانند هر اقليت كارگري ديگري همواره تهديدهايي را عليه خودشان حس مي كردند و همين مسئله سبب مي شد كه احتياط و دورانديشي را از دست ندهند. در بخش هاي آينده به جنبه هاي ديگري از حضور هنديان در آبادان خواهيم پرداخت.

احمد كعبي فلاحيه