«تندیس مقاومت»
داستان مصور زندگی شهید تندگویان برای کودکان و نوجوانان
ارسلان فعلی
کارشناس مرکز اسناد و گنجینه های صنعت نفت
آشنایی کودکان و نوجوانان با پیشینه و تاریخ صنعت نفت، رویدادها و چهرههای تاثیرگذار ملی و بینالمللی این صنعت یکی ازاهداف بلندمدت مدیریت موزهها و مرکز اسناد صنعت نفت است. در همین راستا مجموعه کتابهای متنوعی با موضوع صنعت نفت همچون فرآوری نفت، داستان زندگی بزرگان صنعت نفت و... برای این قشر از جامعه در ردههای سنی مختلف در کتابخانه مرکز اسناد و گنجینههای صنعت نفت گردآوری شده است.
در این میان میتوان به کتاب مصور«تندیس مقاومت» نوشته احمد عربلو با تصویرگری «ایرج خان باباپور» و صفحهآرایی «پروانه هادیپور» که با همکاری اداره کل روابطعمومی وزارت نفت در 39 صفحه توسط مؤسسه انتشاراتی خانه قلم در دو نوبت به چاپ رسیده است، اشاره کرد که یک نسخه از چاپ دوم این کتاب به همراه فایل دیجتیال آن، در کتابخانه این مرکز موجود است.
داستان مصور یا «کمیک استریپ»، روایت و بیان ماجراها با زبان تصویر است. همانطور که از نام کمیک برمیآید محتوای آن اساساً مطالب خندهدار است، اما بعدها با تغییرات عمدهای که در نوع طراحی، موضوعات، انتخاب زاویه دید و دیگر ویژگیهای آن به وجود آوردند، این هنر روایتگر، از گذشته خود فاصله گرفته و هرچند هنوز نام کمیک بر روی آن باقی مانده است، اما موضوعات متنوعی را از طنز گرفته تا اجتماعی، درام و حتی تراژدی دربرمیگیرد.
کتاب «تندیس مقاومت» شرح زندگی شهید محمدجواد تندگویان از شهدای وزارت نفت است که با هدف آشنایی نسل جدید با این اسطوره مقاومت تهیه شده است. این کتاب، خلاصهای از زندگی این شهید از دوران کودکی تا شهادت را به تصویر میکشد و به وجوه مهم شخصیتی، تلاشهای سیاسی، اجتماعی، نقش ایشان در صنعت نفت بعد از انقلاب، جریان دلاوریها و مقاومت ایشان در دوره اسارت میپردازد و در نهایت با روایت شهادت و بازگشت پیکر وی به ایران پایان مییابد. در پایان کتاب نیز اسنادی از روزنامهها با موضوع شهید تندگویان درج شده که در نوع خود جالب توجه است.
محمدجواد تندگویان در سپیده دم 26 خرداد 1329 در محله خانیآباد پا به عرصه هستی نهاد. دوران کودکی او که سالهای 29 تا 36 را دربر میگیرد یکی از بحرانیترین ادوار تاریخ معاصر ایران است که خانواده شهید تندگویان نیز از تأثیراین وقایع، برکنار نماند. وی در دوره تحصیل خود در مدرسه از شاگردان نمونه بود. محمدجواد در سال 1354 برای ادامه تحصیل دانشکده نفت آبادان را برگزید و پس از فارغالتحصیلی و دوره آموزشی نظام وظیفه، در پالایشگاه نفت تهران مشغول به کار شد، اما سرانجام فعالیتهای سیاسی او منجر به دستگیریاش توسط ساواک و اخراج از پالایشگاه نفت تهران شد. وی بار دیگر در سال 1357 با مدرک کارشناسی ارشد مدیریت به وزارت نفت دعوت شد و مدتی سرپرست شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب بود و در مهرماه 1359 به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی و پس از گرفتن رای اعتماد از نمایندگان رسمأ وزیر نفت شد.
یک ماه پس از تصدی سمت وزارت در 9 آبان 1359، به همراه معاون و چند تن از مهندسان شرکت نفت که برای بازرسی از پالایشگاه آبادان رفته بودند در جاده ماهشهر به آبادان به اسارت نیروهای ارتش عراق درآمدند. پس از پایان جنگ همگان از زنده بودن وزیر نفت ناامید شده بودند، اما ادعای عراق مبنی بر خودکشی شهید تندگویان سبب شد، هیأتی متشکل از نماینده وزارت خارجه، خانواده شهید تندگویان و یک نماینده از پزشکی قانونی برای روشن شدن موضوع در تاریخ 13 آذر 1370 به این کشور اعزام شوند. پزشکی هم از صلیب سرخ به آنها ملحق شد. عراقیها محلی را که ادعا میکردند شهید تندگویان در آن دفن شده به خانواده و پزشک صلیب سرخ نشان دادند، اما با نبش قبر مشخص شد، جسد مربوط به وزیر نفت نیست چرا که پای راست شهید تندگویان بر اثر شکنجههای ساواک مجروح شده و اثر آن به جای مانده بود. آنها دولت عراق را تهدید کرده بودند اگر پیکر واقعی شهید تندگویان را تحویل ندهید، بازمیگردیم و اعلام میکنیم او زنده است و دولت عراق نمیخواهد وی را به ما تحویل دهد. همین تهدید اثرگذار بود. هیأت یادشده پس از مذاکرات مفصل تصمیم به بازگشت گرفت. وزارت خارجه عراق ضمن قبول اشتباه از سوی مسؤلان گورستان، خواستار تعویق سفر آنان شد تا جسد واقعی با حضور مجدد پزشک صلیب سرخ مورد معاینه قرار گیرد.
سپس جسد دوم در قبرستانی واقع در 60 کیلومتری جاده بغداد الرمادی نبش قبر شد، جسدی مومیایی در تابوت فلزی در آنجا قرار داشت. هیأت ایرانی هنگام نبش قبر،متوجه تازه بودن قبر شدند. عراقیها در پاسخ به مسأله گفتند که برای اطمینان از وجود جسد تندگویان چند روز پیش اینجا را نبش قبر کردیم تا اشتباهی صورت نگیرد. معاینه طرفهای سهگانه ایران، عراق و صلیب سرخ نشان داد که جسد مذکور متعلق به شهید تندگویان است. پزشکی قانونی علت شهادت نامبرده را به احتمال قریب به یقین خفگی به وسیله رشته طناب اعلام کرد.
پیکر شهید تندگویان در تاریخ 25 آذر در عتبات عالیات نجف، کربلا و کاظمین با حضور اعضای هیأت و کادر سفارت ایران و خانواده او با احترام طواف داده شد و در تاریخ 29 آذر 1370 در مرز خسروی به وسیله صلیب سرخ و هیأت عراقی تحویل هیأت ایرانی شد. بدین ترتیب پیکر شهید تندگویان پس از گذشت 11 سال از اسارتش به میهن بازگردانده شد، اما تاریخ شهادت این وزیر شهید به درستی مشخص نیست.
آنچه شهید تندگویان را تبدیل به اسوهای در مقاومت و جانفشانی میکند، تداوم راه این شهید بزرگوار در مسیر انقلاب از زمان مبارزات ایشان در زمان شاه تا زمان شهادت، سادهزیستی و همنوایی با مردم و در نهایت روایت اسارت و شهادت ایشان و در نهایت بازگشت ایشان به کشور است که هم غمنامه غربت و مقاومت است و هم روایت شجاعت و جانفشانی. این کتاب در بخش کودک و نوجوان کتابخانه مرکز اسناد و گنجینههای صنعت نفت موجود و فایل الکترونیک آن نیز در فضای مجازی در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.