منوچهر بزرگمهر

دوشنبه پنجم مهر ماه 1395منوچهر بزرگمهر

فيلسوف نفت

معرفي كتاب تازه انتشار يافته "منوچهر بزرگمهر" به قلم احمد راسخي لنگرودي

منوچهر بزرگمهر از زمره نويسندگاني بود كه در دهه بيست وارد صنعت نفت شد و در نقش فردي صاحب قلم، حلقه اصحاب قلم را در اين صنعت بيش از پيش تقويت كرد. گويي صنعت نفت در گذشته‌ هاي خود به مثابه كافه ‌هاي روشنفكري بود كه صاحبان قلم را طي چند دهه در دامن خود جمع كرد و آنها را در سطح شخصيت‌ هاي برجسته و تاثيرگذار در عرصه فرهنگ و انديشه پرورد؛ بزرگاني همچون: محمد‌علي موحد، حسن كامشاد، اسماعيل فصيح، منوچهر بزرگمهر، ابوالقاسم حالت، صادق چوبك، ابراهيم گلستان، نجف دريابندري، عزت ‌الله فولادوند، صفدر تقي ‌زاده، حميد نطقي، فواد روحاني، محمد‌علي صفريان، مهرداد مهرين، مهدي ماحوزي، محمدجواد مصفا و شمار ديگري از شخصيت ‌هاي بنام و پرآوازه ديگر از جمله اعضاي اين حلقه محسوب مي‌شدند كه هر يك سال‌ها بعد با چاپ آثار گرانسنگ و متنوع خود نقش برجسته ‌اي را در عرصه قلمِ اين مرز و بوم ايفاء نمودند. خاصه؛ اين حلقه مترجمين صنعت نفت بود كه با پيوستن منوچهر بزرگمهر به اين صنعت رونقي ديگر به خود گرفت و ترجمه در اين صنعت حائز نقش و پايگاهي مستقل شد؛ مترجمان مطرحي چون: عزت الله فولادوند، حسن كامشاد و تا حدي نجف دريابندري و فواد روحاني كه با ترجمه آثار فلسفي، پيشروان انديشه‌ نو را در مغرب زمين به ايرانيان شناساندند و هر يك به سهم خود برگي از فلسفه غرب بر برگ ‌هاي موجود افزودند.

منوچهر بزرگمهر

اما نقش و جايگاه منوچهر بزرگمهر در اين ميان چيز ديگري است. وي اگر چه شغل ديواني و اداري خود را در صنعت نفت اختيار كرده و به مناصب بالاي اداري همچون مشاور حقوقي شركت نفت و ریيس اداره حقوقی شركت نفت انگليس و ايران، دست يازيده بود اما به عنوان مترجم آثار فلسفي در زمره اولين كساني بود كه تازه ‌هاي انديشه‌ فلسفي غرب را به ايرانيان شناساند. او در زمره پيشگامان و مشعل ‌داراني به شمار مي‌آيد كه در شناسايي فلسفه تحليلي و فيلسوفان تجربه‌گراي غرب به زبان فارسي صاحب كرسي است؛ به طوري كه مي‌توان گفت گسترش تفكر اين مشرب فلسفي در ايران با آثار نوشتاري او صورت پذيرفته است. كسي نيست از دانش‌ آموختگان رشته فلسفه كه نام منوچهر بزرگمهر را نشنيده و از مقام و شخصيت و مجموعه آثار ترجمه‌اي او بي ‌خبر باشد. اهميت كار بزرگمهر آنجا نمايان مي‌شود كه پژوهشگران فلسفي طي چند دهه هنگامي كه مي‌خواستند درباره فلسفه تحليلي اطلاعاتي كسب كنند معمولا به سراغ آثار ترجمه‌ شده او مي ‌رفتند. به پيشنهاد او بود كه استاد مرتضي مطهری جلسات درس هفتگی فلسفه تطبیقی را در خانه وي در خيابان ميرداماد، خيابان نفت با حضور جمعي از صاحب‌ نظران از جمله دكتر حميد عنايت، دكتر رضا داوري و دكتر غلامعلي حداد عادل دایر کرد. او چندين سال در دهه پنجاه در مقاطع مختلف از جمله فوق ‌ليسانس و دكتراي فلسفه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران و بعضي دانشكده‌ هاي ديگر به تدريس متون فلسفي به زبان انگليسي و منطق جديد و فلسفه تحليلي همت گماشت.


* بهانه نوشتن اين كتاب، چنانكه مولف كتاب احمد راسخي لنگرودي در پيشگفتار نقل مي‌كند به زمستان 1393 بازمي ‌گردد كه نويسنده به اتفاق دو تن از دوستان روزنامه ‌نگار خود؛ سيروس علي ‌نژاد و علي دهباشي، به ديدار دكتر محمدعلي موحد نويسنده كتاب دو جلدي «خواب آشفته نفت» مي‌رود.


بهانه نوشتن اين كتاب، چنانكه مولف كتاب احمد راسخي لنگرودي در پيشگفتار نقل مي‌كند به زمستان 1393 بازمي ‌گردد كه نويسنده به اتفاق دو تن از دوستان روزنامه ‌نگار خود؛ سيروس علي ‌نژاد و علي دهباشي، به ديدار دكتر محمدعلي موحد نويسنده كتاب دو جلدي «خواب آشفته نفت» مي‌رود. در اين ديدار راسخي يك جلد كتاب «نفت و قلم» را كه در سال 1389 انتشار يافته بود به رسم يادبود به دكتر موحد تقديم مي كند. دكتر موحد پس از دريافت كتاب و نظري گذرا به فهرست آن، نويسنده را به نوشتن كتابي مستقل در پيرامون هر يك از نويسندگان و مفاخر صنعت نفت ترغيب و تحريض مي‌كند. ترغيب و تحريضي كه سال‌ها بعد به تدوين و انتشار اين كتاب مي‌انجامد.

راسخي لنگرودي كه پيش از اين نيز علاوه بر آثار فلسفي، تجربه چاپ آثاري چون: «نفت و قلم»، «افسانه اقبال» (زندگينامه سياسي منوچهر اقبال)، «مردان نفت» و «طنزهاي نفتي» را در شناسنامه قلمي خود داشته است در بخشي از مقدمه كتاب «منوچهر بزرگمهر» چنين آورده است: «بزرگمهر در شرايطي كرسي ‌دار فلسفه تحليلي در ايران شناخته شد كه نه درس ‌آموخته فلسفه، كه خود آموخته فلسفه بود. رشته دانشگاهي را نه در رشته فلسفه، كه ساليان دراز در رشته حقوق گذرانده بود. او بيش از هر چيز در آغاز، دستي در رشته حقوق داشت و شغل ديواني و اداري خود را در همين رشته در صنعت نفت اختيار كرده و به مناصب بالاي اداري دست يازيده بود. نخستين آثار قلمي خود را نه در فلسفه و نه در قالب كتاب، كه در حوزه‌ هاي اجتماعي، اخلاقي و عرفاني، و در مطبوعات و جرايد آن روز ايران رقم زده بود. در اصل، او در آغاز روزنامه‌ نگاري غيرحرفه‌اي بود كه بعدها به مترجم حرفه‌ اي كتاب ‌هاي فلسفي تبديل شد. ترجمه‌ هاي او از متون فلسفي در دهه‌ هاي چهل و پنجاه بالاترين شمارگان را از آن خود كرده بود».

   اين مجموعه كه در 7 بخش گرد آمده است به بازشناسي فعاليت‌ ها، نگرش‌ ها، آثار و ديدگاه‌ هاي عرفاني و فلسفي منوچهر بزرگمهر به عنوان يكي از مترجمين مطرح و برجسته متون فلسفه تحليلي مي ‌پردازد.

در بخش نخست با عنوان «ترجمه احوال» به شرح احوالات بزرگمهر در مقاطع مختلف سني؛ از دوران كودكي او تا واپسين روزهاي حيات، و از تجارب ديواني، قلمي و آموزشي او تا ويژگي‌هاي شخصيتي او پرداخته مي ‌شود.

در بخش دوم با عنوان «مرقعات صاحبدل»، تاليفات و سبك نوشتاري بزرگمهر مورد بررسي قرار مي‌ گيرد و ايضا به طور نمونه به پاره ‌هايي از نثر او اشاره مي‌ شود.

«در كسوت ترجمه» عنوان سومين بخش از كتاب حاضر را به خود اختصاص مي‌دهد. در اين بخش از كتاب به ترجمه هاي فلسفي بزرگمهر و نظرات ديگران در خصوص آن آثار و دقت ‌هاي ويژه بزرگمهر در معادل‌ سازي و معادل ‌يابي اصطلاحات انگليسي پرداخته مي‌ شود.

پخش چهارم با عنوان «فطرتي شكاك»، شكاكيت فطري و ديرباوري ذهني بزرگهمر و نيز چگونگي برون ‌رفت وي از قلمرو شك و شكاكيت را مورد بحث و نظر قرار مي‌ دهد.

در بخش پنجم با عنوان كنايه ‌آميز «پوزيتيويست صاحبدل» از رويكرد دوگانه و ناهمسازي‌ها و نقيضه ‌‌گويي بزرگمهر سخن به ميان آمده است و جايگاه اخلاق در ديدگاه پوزيتيويستي او و نيز نزديكي ديدگاه او در عرصه اخلاق و سياست به نظريه افلاطون مورد بررسي قرار گرفته است.

«فيلسوف خودآموخته» عنوان ششمين بخش از اين مجموعه را به خود اختصاص مي‌دهد. در اين بخش به چيستي فلسفه تحليلي به عنوان گرايش فلسفي بزرگمهر و نيز آراي فلسفي و علاقه‌ مندي وي به فلسفه تطبيقي پراخته شده است.

 «تمدن و فرهنگ ايراني» به عنوان پايان ‌بخش كتاب، به بخش حاشيه‌ اي نظرات بزرگمهر مي‌ پردازد. در اين بخش ديدگاه ويژه او در مورد ميراث تمدني و فرهنگي ايران و اسلام مورد بازكاوي قرار مي‌ گيرد. 

 كتاب «منوچهر بزرگمهر» به همت نشر كوير در 120 صفحه و با قيمت 9000 تومان به تازگي راهي بازار نشر شده و در اختيار علاقه ‌مندان قرار گرفته است.