آخرین گام ها/ بخش ششم

دوشنبه هشتم بهمن ماه 1397آخرین گام ها/ بخش ششم

مبناهای محكمِ حقوقی، سیاسی و اجتماعی

ملي شدن نفت


سید هاشم هوشی سادات


همزمان با استیضاح سپهبد رزم آرا در مجلس شورای ملی، دکتر مصدق نیز در سخنانی مستدل و مستند، به شرح زیان های ناشی از رژیم دیکتاتوری پهلوی و چگونگی تبدیل قرارداد دارسی به قرارداد سال 1933 و استبداد دوران رضا شاهی پرداخت.

مصدق گفت: خوب به یاد دارم که در دوره پنجم و ششم تقنینیه، هر وقت که دولت لایحه ای پیشنهاد می کرد و نمایندگان نمی خواستند به آن رای بدهند، موقع طرح آن، سرتیپ محمد خان درگاهی رییس نظمیه در مجلس حاضر و حضور او سبب می شد که نمایندگان بدون شور و بحث زیاد، لایحه را تصویب کنند... با این حال وزراء و وکلا نمی توانند به عنوان نبودن آزادی خود را تبرئه کنند. چون که آنها مجبور نبودند کار قبول کنند تا اینکه نسبت به مملکت خیانت کنند... بنده عرض نمی کنم که تقی زاده و امثال او می توانستند در مقابل شاهنشاه مقتدری مثل اعلیحضرت رضا شاه مقاومت کنند، ولی می خواهم فقط این را عرض کنم که تقی زاده و امثال او اگر دارای اصل ثابتی بودند، باید از قبول کار موثری مثل وزارت دارایی که در آن وقت می بایست قرارداد نفت را بگذراند، خودداری کنند... امروز (سال 1329) تنفیذ قرارداد دوره دیکتاتوری سبب خواهد شد که ملت ایران تا سال 1993 میلادی، یعنی 43 سال دیگر، در تحت مقررات ظالمانه آن قرارداد قرار گیرد و از منافع هنگفت تحت الارضی خود محروم شود.


* نطق دکتر مصدق در مجلس، یکی از اسناد معتبر نهضت ملی شدن نفت است که مشخص می کند اين حركت از مبناهای حقوقی، سیاسی و اجتماعی مستحکمی برخوردار بوده و پاسخ دقیق به کسانی است که مبنای آن را احساسی و صرفا سیاسی دانسته و در جهت منافع ملی مردم ایران ارزیابی نمی کنند.


مصدق افزود: این قرارداد باطل است، برای اینکه طرفین هر قرارداد باید اول صلاحیت انعقاد آن را داشته باشند و بعد هم آزاد باشند و در تصویب و امضای آن اجباری نداشته باشند. و شما خوب می دانید که اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان دوره دیکتاتوری، نمایندگان حقیقی ملت نبودند و وزراء هم برای انجام وظایف خود آزادی عمل نداشتند... چه بسیار از اموری که در مجلس دوره دیکتاتوری تصویب شده، چون به نفع مملکت بوده، ملت ایران با آن مخالفت نکرده است، ولی نسبت به این قرارداد که همه می دانند یکی از علل تشکیل دیکتاتوری و سلب آزادی از مردم و مجلس شورای ملی، برای تنظیم و تصویب آن قرارداد بوده، البته ملت ایران با آن مخالف است و شرکت نفت هم از تنظیم و امضای قرارداد ساعد- گس، مخصوصا درج ماده دهم آن که می گوید "با رعایت این قرارداد، قرارداد اصلی در کمال قوت و اعتبار باقی خواهد ماند" مقصودی نداشته جز اینکه مجلس شورای ملی قرارداد باطل دوره دیکتاتوری را تلویحا تصویب و ملت ایران را اغفال کند...
از مذاکرات آقای رزم آرا در مجلس سنا این طور برمی آید که او را برای اجرای قرارداد گس- گلشاییان آورده اند.
امیدوارم نمایندگان حساس و وطن پرست، به سینه این نامحرم دست رد بزنند و با دادن یک ورقه کبود ثابت کنند که ایرانی به تسلیم وطن خود تن در نمی دهد. در هر کجا، افسران برای دفاع از حقوق مملکت جنگ می کنند و کشته می شوند، ولی در این مملکت سپهبد می خواهد دست وکلا را ببندد و تسلیم شرکت نفت کند. ای مرگ بر آن کسانی که به جای خدمت، خیانت به وطن را پیشه خود قرار می دهند.
این نطق دکتر مصدق یکی از اسناد معتبر نهضت ملی شدن نفت است که مشخص می کند از مبناهای حقوقی، سیاسی و اجتماعی مستحکمی برخوردار بوده و پاسخ دقیق به کسانی است که مبنای نهضت ملی شدن نفت را احساسی و صرفا سیاسی دانسته و این حرکت را در جهت منافع ملی مردم ایران ارزیابی نمی کنند.
اصل ملی شدن نفت (صرف نظر از مسائل سال های 1330 - 1332 و درگیری های داخلی و اختلافات میان مبارزین و در نهایت توطئه خارجی و کودتای 28 مرداد 1332، بازگشت محمد رضا شاه و سرنگونی دولت ملی مصدق (که در جای خود باید تبیین شود) مبنا و اساس قوی حقوقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشت که مباحث جلسه استیضاح سپهبد رزم آرا و نطق نمایندگان جبهه ملی و این نطق دکتر مصدق نماد آن است.
بعد از این سخنراني مستدل دکتر مصدق، رزم آرا مجبور شد که بگوید دفاع از لایحه قراداد الحاقی جزء وظایفش است و دولت او به تصویب و اجرای این لایحه مکلف است.
به جهت تاثیر گذاری نطق مصدق بر نمایندگان و سخن شفاف نخست وزیر و اینکه احتمال رای منفی اکثریت به سقوط دولت وجود داشت، جمعی از نمایندگان مجلس شورای ملی برای جلوگیری از سقوط دولت، به استیضاح اقلیت (نمایندگان جبهه ملی) پیشنهاد رای سکوت دادند و بدین ترتیب کار دولت رزم آرا ادامه یافت، ولی مرحله جدید و نهایی تقابل سیاسی طرفداران و مخالفین ملی شدن نفت آغاز شد.

ادامه دارد ...