از قاطر تا "کاترپیلار" در نصب خطوط لوله نفتی

دوشنبه بیستم مرداد ماه 1399از قاطر تا

 

 ترجمه:*توحید شریفی
 

 

مجله انگلیسی زبان"نفت"،بولتن خبری شرکت نفت انگلیس و ایران در جولای1929میلادی شماره چهارم از دوره  پنجم انتشار مجله،در صفحات پانزده تا بیست و یک،گزارش مصور و دقیقی از سیر تحول نصب خطوط لوله نفت در ایران از آغاز تا آن تاریخ ارائه می دهد.چکیده ای از ترجمه این مقاله بلند(که متن کامل آن در کتابخانه مرکز اسناد صنعت نفت در معرض استفاده علاقه مندان قرارداده شده)در اینجا تقدیم می شود تا تحول و در عین حال سختی های این کار بیان شود. اعداد و ارقام و اندازه های ارائه شده در این گزارش و همچنین اشاره به استفاده از مسیر آبی رودخانه کارون برای ارسال لوله ها به مسجد سلیمان،تحول حمل و نقل لوله ها از قاطر تا ماشین آلات برند"کاترپیلار"،همچنین توصیف عملیات اتصال لوله های"پیچی" در مسیر تپه و دشت خوزستان،سختی ها و البته تکنیک های این کار قابل توجه هستند.
نخستین خط لوله نفت که در ایران ساخته شد،قابلیت انتقال 9میلیون بشکه مواد نفتی در ماه را داشت و تنها ایستگاه تلمبه زنی آن در تمبی-تمام حجم ورودی را دریافت و سپس از دو مجموعه کوه–امام رضا و تل خیاط- که میان میادین نفتی و دشت فاصله می انداخت،عبور می داد.

 

OilWorkers (1)

 

مرتفع ترین بخش این خط لوله 1300پا(396متر)و خود ایستگاه تمبی 600پا( 183متر)ارتفاع دارند.خط لوله اولیه یک ساختار مرکب داشت و متشکل از یک لوله 8اینچی به طول 2مایل (3200متر)میان مخزن میادین نفتی و ایستگاه تلمبه زنی تمبی؛خط لوله 6اینچی به طول 46مایل(74کیلومتر)بین تمبی و ویس(vais)و یک خط لوله 8اینچی برای 90مایل(ح 145کیلومتر) باقی مانده تا آبادان می شد.قطر بیشتر خط لوله در بخش پایانی،پیش بینی برای افزایش تولید پس از افزوده شدن محصول چشمه های نفت سفید بود.

سخت ترین بخش کار انتقال لوله ها به محل نصب بود،کاری که حتی امروزه(1929ميلادی)با وجود پیشرفت های فناوری و حمل و نقل،دشواری های خاص خود را دارد.لوله های انتقال پس از رسیدن به آبادان توسط کشتی های اقیانوس پیما،به کرجی هایی منتقل می شدند که برای حرکت در بخش های سفلای کارون،منطقه پایین تر از تندآب های اهواز،مناسب بودند.با نگاهی به مسیر خط لوله،می توان دید که این خط به طور کلی،به غیر از بخش اولیه میان تمبی و "آب گنجی"مسیر رود کارون را دنبال می کند،امری که انتقال لوله ها را به صرفه و آسان می کرد.لوله های بخش اولیه را باید در اهواز پیاده و با استفاده از ترامواهای بخار به فاصله حدود 2مایلی (3200متری)،به منطقه بالاتر از تیزآب ها حمل کردند.

در آنجا لوله ها سوار بر کرجی های سبک تری شده و مانند بخش های پایین دست،توسط کشتی های بخار شرکت نفت،به مقصد نهایی یدک کشیده می شد.لوله های مربوط به بخش اولیه همه در درخزینه پیاده شده و به وسیله خط آهن به مقصد نهایی حمل می شد.

سرعت حمل و نقل لوله ها نهایتاً به عمق آب بستگی داشت که میزان بار ممکن برای حمل توسط هر کرجی را تعیین می کرد.در اواخر پاییز،مخصوصاً در کارون علیا،این مشکل نیازمند آمادگی های خاص بود؛چرا که تنها یک تا دو اینچ کمتر از 2پا(61سانتیمتر)ارتفاع آب،نهایت عمق ممکن برای کار بود.

از زمان نصب خطوط لوله اولیه در سال 1910(1289شمسی/ 1328قمری)تغییرات زیادی در انتقال لوله ها صورت گرفته است.تا سال 1921(1300شمسی/ 1339قمری)در دشت ها عمدتاً از واگن های مدل جیم استفاده می شد که توسط هشت قاطر کشیده می شدند.البته در مراحل انتهایی کار خط لوله اولیه از دو تراکتور مستعمراتی مدل مارشال نیز استفاده شد.حداکثر طولی که گروه اتصال لوله ها در هر روز می توانستند انجام دهند، 4 قطعه لوله 8 اینچی یا 60 قطعه لوله 6 اینچی بود،یعنی حداکثر ربع مایل(400 متر)برای هر گروه.حتی با وجود این سرعت پایین،گروه نصب لوله،باز هم سرعت انتقال لوله ها چنان پایین بود که نمی توانست همواره آنها را مشغول به کار نگاه دارد.

در زمان احداث خط لوله دوم در سال 1914(1293شمسی/1332قمری)واگن های استادبیکر (Studebaker)با ظرفیت یک تن نیز به کاروان حمل و نقل اضافه شد که به وسیله شش قاطر کشیده می شدند.در زمان توسعه خطوط لوله در سال 1921 ماشین آلات صنعتی بیشتری برای حمل و نقل وارد کار شدند،از جمله تراکتورهای هولت کارترپیلار با قدرت 120 و 75 اسب بخار که تریلرهای 10تنی مدل کاترپیلار را یدک می کشیدند.این واحدهای صنعتی خدمات گرانقدری ارائه می دادند،خاصه در فصل زمستان که دیگر ابزار حمل و نقل عملاً زمین گیر می شدند.گروه نصب هم از دیدن این که مدل بزرگتر این تراکتورها در هر نوبت،لوله 10اینچی لازم برای نصب در نیم مایل(800 متر)را منتقل می کرد،واقعاً خوشحال می شدند.

در نوبت های بعدی توسعه خط لوله،انتقال لوله ها از بارانداز رودخانه تا محل احداث،به وسیله کامیون های باری 12تنی اسکمل(Scammell) انجام می شد.این پیشرفت ها باعث افزایش چشمگیر سرعت نصب لوله ها شده و اکنون رکورد سرعت نصب لوله توسط یک گروه به 141 قطعه لوله 12 اینچی در روز رسیده بود.

سخت ترین بخش کار رساندن لوله ها به بالای تپه بود.در زمان احداث نخستین خط لوله،این کار بدین صورت انجام می شد که دو قاطر را پشت سر هم قطار می کردند و در هر طرف یک لوله می آویختند.با افزوده شدن لوله های 10 اینچی،گروه های چهارتایی از قاطرها ضروری شد،به این صورت که دو قاطر در هر سر لوله آن را حمل می کردند.روی هر قاطر زین مخصوصی نصب می شد که مشابه زین های حمل باطری در ارتش بود و هر دو قاطر به وسیله یک مهار – معمولاً لوله ای سه اینچی–که به زینش متصل شده بود،در فاصله ای مشخص ثابت می ماند. این روش تا لوله های 10اینچی به خوبی جواب می داد،اما با ورود لوله های 12اینچی،انتقال و هدایت بار با مشکلات فراوان مواجه شد.در دامنه هایی مانند تل خیاط که شیبی در حد 1 تا 3 درجه در هر 2000پا داشت،لوله ها قطورتر عمدتاً به وسیله دو سورتمه کوچک و به کمک بکسل دستی و کابل بالا کشیده می شد.

نصب لوله ها در دشت کار آسانی بود،لوله داخل کانالی به پهنای2پا (61 سانتیمتر) و عمق 2پا و 6 اینچ (79 سانتیمتر) قرار گرفته و روی آن را با خاک می پوشاندند.در مناطقی که خاک آن خاصیت خورندگی دارد،لوله ها بر روی سطح نصب می شوند.مشکل در تپه ها کاملاً متفاوت است.کانالی با پهنای حداقل 10پا(30متر)باید ایجاد می شد تا به کارگران اجازه فعالیت دهد و در صورت شکستن لوله ها در آینده،امکان انجام تعمیرات آتی را فراهم آورد.

وقتی که لوله ها به منطقه رسید و کانال آماده شد،گروه آماده نصب می شوند.گروه های پنجاه نفره کارگران تحت سرپرستی یک مهندس اروپایی مشغول انجام کار می شوند.کار به صورت قطعه یه قطعه پیش می رود و«سرفلّه»یا سرکارگر،افراد را برای انجام کارهای مختلف تقسیم می کند.نخست،درپوش دهانه لوله جدا و داخل لوله ها و سرپیچ های داخلی و خارجی آنها برای اطمینان از عدم وجود آلودگی،با سمبه تمیز می شود.آنگاه سرپیچ های نری و مادگی که قرار است به هم وصل شوند،با روغن مخصوصی آغشته می شوند و بعد از آن نوبت نصب لوله ها می رسد.آنها را میله ها مخصوص بلند کرده و داخل طوقه هایی با اندازه مشابه لوله قرار می دهند،برای اطمینان از همراستا بودن سرپیچ های نری و مادگی دو لوله انتهای طوقه ها بر روی جک هایی قرار گرفته است.تخته هایی که بر روی کانال حفر شده قرار گرفته اند،وزن انتهای خط لوله و جک ها را تحمل می کنند.

با توجه به این که سرپیچ های دو طرف لوله به شکل مخروطی برش خورده اند،حرکت و اتصال آنها در چند چرخش اول به آسانی صورت می گیرد،پس از آن هم از یک طناب برای ادامه کار استفاده می شود.دو انبرک حمایتی در پشت طوقه آخرین لوله نصیب شده،قرار می گیرد و شش جفت قاشقک که شش نفر بر روی هر کدام از آنها کار می کنند، لوله را به بقیه خط سفت می کنند.در تمام این مدت طوقه را با چکش می زنند تا کج نشود.تمام لوله ها پیش از نصب داخل کانال با رنگ ضد زنگ پوشیده می شوند.

هر جا که شرایط محیطی ایجاب کند،لوله ها را برای تطابق با شیب زمین خم می کنند؛این کار به شیوه سرد و مشابه روند خم کردن ریل ها در خطوط آهن انجام می گیرد.

در مکان هایی که خاصیت خورندگی خاک منطقه ایجاب می کند تا لوله ها از روی سطح زمین عبور کنند،با توجه به این که شرایط دما و عوامل محیطی تأثیر بیشتری بر لوله ها دارند،لازم است تا از هر ده لوله یکی را اندکی خم کنند و بدون افزایش غیر ضروری در طول لوله،به آن شکل زیگزاگی بدهند.

 

pipeline

 

ایستگاه های کنترل در مفاصل 10مایلی(16 کیلومتری)مستقر شده اند.در این ایستگاه ها، تمام لوله ها به یک چندراهی مشترک متصل می شوند.شیرفلکه ها نیز به نحوی تنظیم می شوند که در صورت شکستگی در هر یک از خطوط،بتوان به سرعت آن را قطع کرد.

عمده موارد شکستگی در خطوط لوله در اثر انقباظ در ابتدای فصول سرد سال و در پی خارج شدن سرپیچ لوله ها از طوقی رخ می دهد. در موارد معدودتری خود سرپیچ می شکند. به محض وقوع این اتفاق،ایستگاه تلمبه فعال در منطقه خاموش می شود و ایستگاه کنترل به سرمهندس در مورد تغییر در فشار،هشدار می دهد. از این طریق می توان برآورد نسبتاً از محل وقوع شکستگی به دست آورد.پس از مشخص شدن محل شکستگی،بخش معیوب جدا شده و کار تلمبه زنی از سر گرفته می شود.

شاید تمام این امکانات و پیش بینی ها کمی زیاده روی به نظر برسد، اما باید به یاد داشت که تمام این تجهیزات باید بیست و چهار ساعته کار کنند تا جریان نفت خام به پالایشگاه قطع نشود.

 

 

*پژوهشگر و مترجم درمرکز اسناد صنعت نفت