پل پیروزی در جنگ جهانی دوم

سه شنبه بیست و چهارم فروردين ماه 1400پل پیروزی در جنگ جهانی دوم

سیدامیر مکی 

نرخ تولید نفت ایران در سال 1943 میلادی معادل 7.573.000 تن به ثبت رسیده و در پی آن در سال 1945 میلادی (پایان جنگ جهانی دوم) به میزان 16.839.000 تن افزایش یافت.

مسلماً موقعیت جغرافیایی و استراتژیک ایران و قطعاً وفور نفت و ارزانی طلای سیاه یکی از عوامل اصلی اشغال و تجاوز نیروهای نظامی بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی به خاک این سرزمین بود.

وینستون چرچیل، نخست‌وزیر وقت بریتانیا در خاطرات خود اهمیت موقعیت استراتژیک و به خصوص وجود نفت ایران را در جنگ جهانی دوم به دفعات تاکید کرده و نوشته است که: «...نیاز به حمل و تحویل انواع جنگ‌افزارها به دولت شوروی و مشکلات کشتی‌رانی از راه اقیانوس منجمد شمالی، با توجه به طرح‌های استراتژیکی آینده ما، لزوم ایجاد و برقراری یک راه مواصلاتی مطمئن را با شوروی از طریق ایران، ایجاب می‌کرد. از سوی دیگر، نفت ایران یک عامل مهم و اساسی در جنگ محسوب می‌شد... فرونشاندن شورش عراق و اشغال سوریه، طرح هیتلر را در خاورمیانه با شکست روبه‌رو ساخته بود. ما با استفاده از فرصت برای اجرای عملیات مشترک با شوروی‌ها به آنها پیشنهاد کردیم در عملیات نظامی علیه ایران به ما ملحق شوند...»

سپس چرچیل درباره طرح حمله به ایران و لزوم اشغال سریع برای حفظ معادن و منابع نفت ایران می‌گوید: «... بررسی‌های من درباره امکان اجرای عملیات نظامی روشن ساخته بود که موضوع مهم و اساسی، توانائی ما در مراکز نیروی نظامی کافی در عراق است، تا از آن طریق بتوانیم معادن نفت ایران را حفظ و حراست کنیم. اقدام به اعمال فشار اقتصادی به ایران پیش از اینکه توانائی نظامی تحصیل نمی‌کردیم، مار بسیار خطرناکی بود، زیرا شاه (ایران) نیز متوجه اهمیت معادن نفت برای مقاصد نظامی بود و اگر اطلاع پیدا می‌کرد که ما قصد اعمال زور داریم، چه بسا او  قدم اول را برمی‌داشت. گزارش‌هایی که مورد تائید قرارگرفته بود، حکایت از آن می‌کرد که ایران در مرزهای عراق و روسیه و در ناحیه معادن نفت، نیروی نظامی متمرکز کرده است... و حتی اگر روس‌ها در جنوب دچار شکست شوند، ما باید برای اشغال معادن نفت ایران آمادگی داشته باشیم...»

آنچه که به عین دیده شد آن بود که با آغاز جنگ جهانی دوم، آنچنان توسعه تاسیسات پالایشگاه آبادان در دستور کار شرکت نفت ایران و انگلیس قرار گرفت که تولید کارخانه بنزین هواپیما به یکباره به سالی یک میلیون تن رسید و قسمت عمده مصارف بنزین نیروی هوائی متفقین در خاورمیانه و همچنین خاور دور از پالایشگاه آبادان تأمین می‌شد.

علاوه بر موارد مذکور، میزان بسیار زیادی از نفت استخراج‌شده ایران از جنوب کشور به روسیه حمل می‌شد. در پی آن و با ارائه دستورات اتخاذشده و تکمیل تاسیسات مضاعف شرکت نفت و احداث لوله‌های انتقال بین معادن نفتی و پالایشگاه آبادان، ظرفیت به‌دست آمده در آن پالایشگاه، آن‌طور که اعلام شد به نزدیک 17 میلیون تن در سال رسید که در زمان خود رکوردی مثال زدنی در جهان از خود به یادگار گذاشت و به این جهت بود که ایران در بین متفقین پل پیروزی لقب گرفت.

جنگ دوم جهانی تحولاتی بس بزرگ را در محدوده جغرافیایی کشورها و موازنه قدرت‌ها و همچنین روابط بین‌المللی ایجاد کرد. ایالات متحده آمریکا در قامت بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان پا به عرصه ظهور گذاشت. از سوی دیگر نیاز کشورهای بزرگ غرب و شوروی برای دستیابی به انرژی و نفت، روز به روز  افزایش یافت و در عمل آمریکا شرایط خود را از یکطرف ویژه و از طرفی دیگر خود را با مخاطره‌ای جدی و جدید مواجه دید، آنچنان‌که گزارشی که به وسیله کارشناسان نفتی درباره آینده نفت طی جنگ جهانی دوم انتشار یافت، هشداردهنده بود.

دی گالیر De Galier رئیس کمیسیون کارشناسان بررسی نفت در آمریکا در اکتبر 1943 گزارشی بدین شرح به فرانکلین روزولت، رئیس‌جمهور وقت آمریکا تسلیم کرد: «...آینده نفت، این نیروی ارزشمند و مهم، مدت زیادی وابسته به قاره آمریکا نخواهد بود و طولی نخواهد کشید که ذخائر و مراکز مهم تولید نفت جهان از خلیج مکزیکو و جزائر کارائیب (ونزوئلا) به منطقه خلیج‌فارس انتقال خواهد یافت...»

در پی بررسی و تحقیقات انجام شده معلوم شد که 63 درصد از ذخایر نفتی جهان در خاورمیانه متمرکز بوده و طبق برآوردها این ذخائر برای مصرف حداقل 130 سال کل جهان کفایت می‌کند. کارشناسان آمریکایی پیش‌بینی کرده بودند که ذخائر نفت آمریکا در صورت مصرف مداوم، پیوسته کاهش می‌یابد و شاید آمریکایی‌ها در طول زمان آتی به‌عنوان واردکننده نفت قلمداد شوند، بدین جهت خطر کم شدن ذخایر نفتی آمریکا، این کشور را ناگزیر ساخت تا توجه خود را به دیگر مناطق نفتخیز جهان بخصوص خاورمیانه و مخصوصاً ایران معطوف کند. در آن زمان طبق برآورد کارشناسان نفتی، ایران پس از آمریکای شمالی، ونزوئلا و شوروی، مقام چهارم دارنده ذخایر نفتی را در سراسر جهان از آن خود کرده بود.

آنچنان‌که پالایشگاه آبادان با ظرفیت تصفیه سالانه بیش از 25 میلیون تن، بزرگترین پالایشگاه جهان بود و تولید نفت خام ایران از 32 میلیون تن تجاوز می‌کرد و نزدیک به 80 هزار کارگر، تکنسین و کارمند را در مناطق نفتی از آن خود کرده بود.

اما در همسایگی ایران بیشتر سهام نفت عراق را انگلیسی‌ها خریداری کرده و تمام نفت عربستان سعودی متعلق به کمپانی‌های آمریکایی بود.

نفت کویت را شرکت نفت انگلیس و شرکت آمریکایی خلیج به تساوی تصاحب کرده بودند و به عبارت دیگر در اوایل جنگ جهانی دوم، آمریکایی‌ها 16 درصد و انگلیسی‌ها 78 درصد از نفت خاورمیانه را در اختیار داشتند.

توسعه جنگ جهانی دوم که توام با افزایش مصرف نفت بود، کوشش شرکت‌های آمریکایی را برای دستیابی به نفت بیشتر به همراه داشت، بدین صورت رقابت بین دو دولت انگلیس و آمریکا از حالت رقابت به شکل کشمکش درآمد تا آنکه در سال 1946 شرکت نفت انگلیس و ایران، قراردادی با کمپانی استاندارد اویل نیوجرسی برای مدت 20 سال جهت فروش 108 میلیون تن نفت خام از چاه‌های ایران امضاء کرد. پس از مدت کوتاهی، قرارداد بیست‌ساله دیگری برای فروش 67.5 میلیون تن نفت با شرکت آمریکایی موبیل- اویل به امضا رسانید.

با این حال آمریکایی‌ها خواهان سهم بیشتری از نفت خاورمیانه بودند و در اجرای سیاست نفتی خود به انگلیسی‌ها فشار دوچندان وارد کردند تا بتوانند سهم بیشتری را عاید خود سازند و در این میان نیز بالطبع شوروی‌ها هم به نفت ایران چشم طمع داشته و خواستار امتیاز نفت شمال ایران شدند.

فراز و فرود ساختار و بستر نفتی ایران، داستانی بس بزرگ و خواندنی است که همیشه نگاه نامحرم اجنبی را به همراه داشته است.