نفت بحرین و نگاه میهن‌پرستانه

جمعه دهم ارديبهشت ماه 1400نفت بحرین و نگاه میهن‌پرستانه

بازخوانی اسناد و گزارش‌های تاریخی به مناسبت دهم اردیبهشت، روز ملی خلیج‌فارس

 

فاطمه ترک‌چی، کارشناس بخش پژوهش و تاریخ شفاهی موزه‌ها و مرکز اسناد صنعت نفت

مقدمه

کلیدواژه‌های «نفت»، «ایران»، «بحرین» و «انگلیس» از مهم‌ترین واژه‌های سیاسی - اقتصادی سال‌های پایانی سده سیزدهم و آغازین سال‌های سده چهاردهم هجری خورشیدی است. در این زمان، انگلیس در پی برداشتن گامی بزرگ برای رسیدن به اهداف بلندپروازانه اقتصادی و سیاسی خود بود و اکتشاف نفت در ایران توانست او را به منویاتش رسانده و طی چندین دهه یکه‌تاز عرصه چپاول منابع نفتی در ایران باشد. البته، در این راستا، چشم طمع به غارت منابع کرانه‌های خلیج‌فارس با تحریک و تطمیع شیوخ عرب همجوار از جمله بحرین در دست‌یازی به منابع نفتی از سیاستگذاری‌های پشت‌پرده‌ای بود که در اسناد و منابع تاریخی ثبت است. در این نوشتار، به مناسبت روز ملی خلیج‌فارس، یکی از گزارش‌های تاریخی مرتبط با نفت بحرین، مندرج در روزنامه اطلاعات بازخوانی و بررسی می‌شود.

نفت بحرین

«ماژور فرانک هومز» یکی از مدیران «سندیکای شرقی و عمومی»، از شرکت‌های کوچک اقتصادی مستقر در لندن، در سال 1925 میلادی (1303 خورشیدی)، مجوز انحصاری کاوش برای نفت در منطقه جنوب خلیج‌فارس را از شیخ کویت(!) دریافت کرد. به همین منظور، درپی فروش و عملیاتی کردن این امتیازنامه توانست نظر شرکت آمریکایی «استاندارد کالیفورنی» را جلب کند و پس از دریافت مجوز از دولت انگلیس مبنی بر استخراج نفت زیر عنوان «شرکت نفت بحرین» که در کانادا به ثبت رسید، عملیات اکتشاف در بحرین آغاز شد. در سال 1932 میلادی (1310 خورشیدی)، نخستین چاه در عمق 700 متری به نفت رسید و تا دو سال پس از آن (1934 میلادی)، مقدمات توسعه صنعت نفت بحرین و صادرات آن فراهم شد.

تعلق جزایر بحرین به ایران و بی‌اعتباری سیاسی حکومت دست‌نشانده محلی آن و دست‌اندازی انگلیس در دهه‌های نخست 1300 خورشیدی، از مباحث سیاسی است که در این نوشتار مورد توجه نیست؛ آنچه مد نظر است، تبیین اجمالی از وضع نفت بحرین در آن زمان، برای درک بهتر نگاه یکی از اهالی بحرین است که خود را با عنوان یک هموطن ایرانی معرفی کرده و دغدغه‌مندی‌اش را نسبت به رویدادهای نفتی بحرین به گوش و هوش رسانده است.

نگاه یک هموطن

روزنامه اطلاعات نخستین صفحه روز 21 مهر 1309، مقاله‌ای را به قلم یکی از اهالی بحرین در صفحه نخست منتشر کرد. در این مقاله، مطالب جالب توجهی از افکار و نگاه فردی به نمایش گذارده شده که خود را به عنوان یک ایرانی و از «علاقمندان به وطن» موظف دانسته «نکات لازم را برای جلب توجه اولیای محترم دولت و عموم هموطنان عزیز» بنویسد تا دولت و ملت ایران را به عنوان ذی‌حقان و ذی‌نفعان منابع خاک بحرین که جزئی از سرزمین ایران به شمار می‌آمده، از فعالیت‌های پشت‌پرده انگلیس و قرارداد نفتی شرکت آمریکایی استاندارد اویل با شیخ بحرین مطلع کند تا «مراقبت بیشتری به‌عمل آید» و از زیاده‌خواهی انگلیس و غارت ثروت ملی ایران در خاک «زرخیز» بحرین جلوگیری شود. با این وجود، آنچه که بیش از همه در این متن نظر را جلب می‌کند، تحلیل سیاسی نویسنده از نقش انگلیس در برقراری این معاهده و بایدها و نبایدهایی است که به دولت ایران گوشزد کرده است. او که حتما از مطلعان وضع زمانه و فردی اهل مطالعه بوده است در دو فراز نظر مخاطب یعنی دولت و مردم ایران را به عمل و نظر سیاستمداران انگلیسی در قبال نفت ایران جلب می‌کند: یکی آنکه، انگلیس به طور مستقیم در این مورد مداخله نکرده تا استقلال شیخ بحرین را در عقد قرارداد نشان دهد. دوم اینکه، شرکت نفت انگلیس و ایران را در این کار دخالت نداده تا «بگوید جزایر بحرین به اختیار حکومت عرب منتها تحت قیمومیت انگلیس بوده و دولت انگلیس مستقیما در آن مداخله نکرده است و به‌علاوه، اگر به شرکت نفت انگلیس و ایران برگذار می‌شد، مسلما دولت ایران حقوق خود را بابت نفت بحرین که جزو منطقه نفت جنوب» به شمار می‌آمد، «مطالبه می‌کرد و دریافت حقوق مزبوره خود، بیشتر مالکیت ایران را تثبیت می‌نمود و از این لحاظ، دولت انگلیس، کمپانی آمریکایی را در کار نفت بحرین مداخله داده است که راه‌های اشکال آن مسدود باشد.»

مطلب دیگری که به زعم نویسنده مقاله، مورد توجه انگلیسی‌ها بوده، آن است که «چون دولت آمریکا به واسطه وجود کمپانی مزبور در بحرین از نقطه‌نظر استفاده نفت ذی‌نفع خواهد شد، در موقع طرح دعاوی ایران در جامعه ملل، نمایندگان آمریکا نیز از دولت انگلیس در موضوع بحرین ممکن است حمایت نمایند.» به این معنا، انگلیس هم از منافع خود در مناطق نفت‌خیز داخل ایران محافظت کرده و هم از منافع منابع نفتی ایران در بحرین منتفع شده است، بدون آنکه کمترین زیان و یا توجه سوئی را نسبت به خود جلب کرده باشد.

نویسنده در پایان مقاله، باز تأکید می‌کند که: «اینها نکاتی است که ما می‌توانیم به آن پی ببریم و بدیهی است مورد توجه حکومت جوان رشید و منور ایران قرار خواهد داشت و نخواهد گذاشت دست سیاست خارجی در زمین‌های زرخیز خلیج[فارس] محبوب ما نفوذ داشته و تقویت شود.»

برای درک بهتر موضوع، متن کامل مقاله آورده می‌شود:

photo_2021-04-29_21-13-31

«نویسنده این مقاله که با بی‌صبری تامی منتظر اقدامات حکومت جوان و نیرومند ایران هستم که نسبت به این جزیره زرخیز چه تصمیماتی خواهند گرفت. در این موقع که یک سیاست مخصوصی از طرف مأمورین انگلیس نسبت به بحرین پیش آمده است، می‌خواهم نکات لازم را برای جلب توجه اولیای محترم دولت و عموم هموطنان عزیز بنویسم تا مراقبت بیشتری به‌عمل آید.

جرایدی که با پست اخیر رسید، نوید می‌داد که مطبوعات و هموطنان و هیئت‌دولت کاملا مراقب جریانات هستند و از سیاست اخیری که در بحرین در موضوع نفت پیش آمده مستحضر می‌باشند و نسبت به جریانات مزبوره جدا اعتراض و مراسله‌ای هم به جامعه اتفاق ملل نوشته شده است که احقاق حق ایران بشود. این اخبار و مقالات، تأثیرات خوبی در بین ما علاقمندان به وطن نمود و اینجانب نیز به‌نوبه خود خواستم احساسات خود را ابراز و با نوشتن پاره‌ای مطالب، توجه عمومی را به این قطعه زرخیز جلب نمایم.

عهدنامه بین شیخ محل و کمپانی استاندارد اویل آمریکایی برای استخراج نفت بحرین منعقد شده است. مطابق شرایط و مقرراتی که بین طرفین مبادله گردیده است، این روزها مهندسینی آمده و شروع به حفر چاه‌ها کرده‌اند.

این عمل که دولت ایران به هیچ‌وجه به آن رسمیت نداده و نخواهد داد، زیرا بدون اطلاع مالک حقیقی آن (ایران) انجام یافته است، سیاست‌های مخصوصی را نشان می‌دهد که ذیلا به نشر آن می‌پردازم:

دولت انگلیس در اینجا چندین نکته را رعایت کرده است: اولا اینکه، مستقیما در این باب مداخله نکرده و خواسته است بگوید شیخ محل، خود شخصا اختیار عقد این قرارداد را داشته است. ثانیا، کمپانی نفت جنوب را در این کار شرکت و مداخله نداده است، برای اینکه بگوید جزایر بحرین به اختیار حکومت عرب منتها تحت قیمومیت انگلیس بوده و دولت انگلیس مستقیما در آن مداخله نکرده است و به‌علاوه، اگر به شرکت نفت انگلیس و ایران برگذار می‌شد، مسلما دولت ایران حقوق خود را بابت نفت بحرین که جزو منطقه نفت جنوب محسوب است، مطالبه می‌کرد و دریافت حقوق مزبوره خود، بیشتر مالکیت ایران را تثبیت می‌نمود و از این لحاظ، دولت انگلیس، کمپانی آمریکایی را در کار نفت بحرین مداخله داده است که راه‌های اشکال آن مسدود باشد.

نکته دیگری که مأمورین انگلیس در اجرای این عمل رعایت کرده‌اند، این است که چون دولت آمریکا به واسطه وجود کمپانی مزبور در بحرین از نقطه‌نظر استفاده نفت ذی‌نفع خواهد شد، در موقع طرح دعاوی ایران در جامعه ملل، نمایندگان آمریکا نیز از دولت انگلیس در موضوع بحرین ممکن است حمایت نمایند.

اینها نکاتی است که ما می‌توانیم به آن پی ببریم و بدیهی است مورد توجه حکومت جوان رشید و منور ایران قرار خواهد داشت و نخواهد گذاشت دست سیاست خارجی در زمین‌های زرخیز خلیج[فارس] محبوب ما نفوذ داشته و تقویت شود.»

جاوید ایران وطن ما...