ويلاي يك كارمند ارشد در منطقه باوارده آبادان (سال 1329 خورشيدي)
خانه سازی شرکت نفت انگلیس و ایران در آبادان
با تأسیس پالایشگاه آبادان و شروع به کار آن، سیل مهاجران خارجی و داخلی به این شهر سرازير شد. از اين رو شرکت نفت انگلیس و ایران براي اسكان اين افراد و نگه داشتن آنها در آبادان، ناچار بود امكانات مسكوني و خانه هاي مناسبي را براي سكونت اين افراد و خانواده هاي شان، فراهم آورد. به عبارت دیگر شرکت نفت برای پیشبرد مقاصد خود بايد رفاه نسبی کارکنان انگلیسی، هندی و ایرانی را تأمین می کرد و احداث خانه برای کارمندان و کارگران یکی از برنامههای رفاهی شرکت نفت بود.
اولین خانه آجری توسط شرکت نفت در آبادان ساخته شد که دارای سقف شیروانی با استفاده از حلبی مواج (Corrugated Sheet Plate) و چوبهای چندل بود که اصطلاحا به آن «قصر» میگفتند. این خانه دو اشکوبه زیبا مشرف به اروندرود بود و محل زندگی دو نفر از انگلیسیهای ارشد شرکت نفت بود که از طبقه بالای آن به عنوان محل خواب و از طبقه پایین جهت محل کار و داروخانه استفاده میشد. به این ترتیب اولین «بنگله» (Bungalow) یا خانه سازمانی در آبادان احداث شد.
تا پیش از قرارداد 1933 میلادی (1312 ش) شرکت نفت انگلیس و ایران در آبادان 476 خانه برای کارمندان متأهل، 774 اتاق برای کارمندان مجرد، 28 خانه برای کارگران متأهل و 33 اتاق برای کارگران مجرد ساخته بود که تقریباً تمامی آنها به کارمندان و کارگران خارجی اختصاص داشت و فقط معدودی از آن به ایرانیان اختصاص يافته بود. پس از عقد قرارداد مذکور شرکت نقشهای طرح کرد که بر اساس آن برای تمامی کارکنان خارجی و یک قسمت از کارمندان و کارگران ایرانی خود خانههایی بسازد.
به اين ترتيب در آبادان برنامههای ساختمانی شرکت نفت از سال 1934 میلادی (1313ش) در سطح گستردهتری نسبت به قبل از قرارداد، شروع شد و پیشرفتهایی به وجود آمد. ولی این برنامهها محدود بود و همه کارکنان شرکت نفت را در آبادان شامل نمیشد. از این رو به ایجاد نارضایتی در بین بسیاری از کارگران و کارمندانی انجامید که مشمول تسهیلات این طرح نمیشدند.
عموم کارمندان و کارگران خارجی شرکت پس از ورود به آبادان خود به خود دارای مسکن میشدند، اما تا قبل از جنگ جهانی دوم، سال 1320، قسمت عمده کارمندان ایرانی از چنین حقی محروم بودند.
زماني که جنگ جهانی دوم خاتمه یافت و ارتشهای انگلیس و آمریکا از ایران رفتند، تعداد خانههایی که در سرتاسر حوزه عملیات شرکت نفت به کارمندان ایرانی اختصاص داشت از 700 خانه برای متأهلین و قریب 1000 اتاق برای مجردها تجاوز نمیکرد و بقیه در خارج از محوطه شرکت نفت زندگی میکردند.
توسعه عملیات شرکت نفت در سال های آخر جنگ جهانی موجب افزایش کارمندان خارجی شده بود. عدهای از انگلیسیهایی که در مناطق نفتخیز کشور برمه کار میکردند و پس از تصرف آن کشور از طرف ژاپنیها، به هندوستان فرار کرده بودند، به طور موقت به استخدام شرکت نفت آبادان درآمدند. عدهای انگلیسی دیگر را نیز شرکت نفت، از فلسطین آورده و در آبادان به کار گماشت. خانههایی که ممکن بود به کارمندان ایرانی داده شود به این خارجیان تازه وارد تخصیص داده شد و کارمندان ایرانی مجبور بودند در شهر اتاقهای کوچکی به قیمت گزاف اجاره کنند و قسمت زیادی از حقوق خود را به عنوان اجاره خانه بپردازند. وجود چنین شرایطی سبب شده بود تا این بخش از کارکنان شرکت در طیف ناراضیان قرار گیرند.
از همين رو یکی از درخواستهای کارکنان شرکت نفت در آبادان در اعتصاب بزرگ سال 1325 خورشيدي مربوط به مسکن بود. شرکت نفت پس از این اعتصاب برنامه وسیعی برای ساختن مسکن و سایر وسایل رفاهی مستخدمان خود به اجرا درآورد که به سرعت هم پیشرفت کرد. در همان سال سه میلیون و400 هزار لیره و در سال بعد چهار میلیون لیره و در سه سال آخر عملیات شرکت نفت انگلیس و ایران، این شرکت 39 میلیون لیره به مصرف خانهسازی رساند. در برنامه طراحی شده مقرر شده بود که پس از ده سال همه مستخدمان شرکت دارای مسکن باشند.
منبع: آمار شركت ملي نفت ايران (سال 1345 خورشيدي)
بعد از ملی شدن صنعت نفت اهمیت مسکن برای کارکنان صنعت نفت در آبادان در درجه اول اهمیت قرار گرفت و هیئت رئیسه صنعت نفت در بدو امر با این مسأله مواجه بود. ولی با طرحریزیهای دقیق این مشکل رفته رفته مرتفع گردید. در خلال سالهای 1340 تا 1344 خورشيدي، تعداد 1252 خانه کارگری با سرویسهای مربوطه در ناحیه پیروزآباد و 200 خانه کارمندی در بوارده جنوبی و هلال بریم ساخته شد. با ساخته شدن این خانه ها تقریباً مشکل کمبود مسکن مرتفع گردید. تا سال 1345، متجاوز از 14 هزار خانه سازمانی تحت نظر شرکت ملی نفت ایران، در آبادان ساخته شد. جدول زیر روند خانههای شرکت نفتی در آبادان را بین سالهای 1340 تا 1344 نشان می دهد:
با نگاهی به آمار اين جدول مشاهده میشود که به طور کلی منازل کارگری مجردی در طی این سال ها کاهش و در مقابل منازل متأهلی کارگری افزایش چشمگیری داشته است. همچنین براساس آمار مزبور در سال 1341 با کاهش چشمگیر خانههای کارمندی مجردی رو بهرو هستیم و از آن پس با روند رو به رشد آن مواجه ایم.
به هر صورت از همان ابتدا که سیل مهاجرت به آبادان شدت گرفت، مسأله مسکن کارکنان غیرشرکتي نفتی یکی از مشکلات اساسی شهر آبادان بود. فعالیت های شرکت نفت بیشتر به ساخت و ساز مسکن برای کارکنان خود معطوف بود. اما از سوی دیگر کارکنان دولتی (معلمان و دبیران، کادر ژاندارمری و نیروی دریایی، افسران شهربانی و...) میباید در آبادان حضور داشتند، تا منافع شرکت نفت و خانوادههای شرکتی حفظ مي شد.
در آن مقطع زمانی، دولت هم قادر به تأمین مسکن برای کارکنان خود در آبادان نبود، از این رو همواره مسئوولیت تهیه مسکن کارکنان به عهده شرکت نفت گذاشته مي شد. شرکت هم از زمان ملی شدن صنعت نفت، منازلی را به صورت خانههای سازمانی به درصدی از کارکنان دولتی غیر شرکت نفتی اختصاص داد. مثلا منازل ناحیه خسروآباد به کادر ژاندارمری واگذار شد. همچنین منازل جمشیدآباد به کادر نیروی دریایی سپرده شد. علاوه بر آنها، بسیاری از کارکنان آموزش و پرورش و دیگر سازمانها (دادگستری، شهربانی و ...) در منازل شرکت نفتی در مناطق بوارده، سیکلین، بهمنشیر، فرح آباد و بهار زندگی میکردند.
خانههای شرکت نفت در هر خیابان و هرکوچه یکسان بود. براي مثال، خانههای مناطق بریم و بوارده، از لحاظ تعداد اتاق داشت و شكل ساخت كاملا شبیه به یکدیگر بود. تمام خانهها دیوار به دیوار هم و دارای یک حیاط بودند و توسط یک باغچه کاملاً محصور میشدند. پشت خانه هم به کوچه راه داشت. حیاط و باغچه این منازل به تناسب بزرگي آنها بود.
خانههای مناطق کارگری هم یکسان بود؛ به این صورت که در هر منطقه چند خیابان و کوچه به صورت ردیفی وجود داشت. خانهها دیوار به دیوار هم و دارای حیاطی کوچک بودند. بعدها شرکت نفت باغچههای کوچکی را در جلوی این خانهها با حصار توری بوجود آورد. در مناطق کارگری معمولاً خانههای سر نبش کوچهها و خیابانها، بزرگتر بودند و چهار اتاق داشتند. اين خانه ها به کارمندان دونپایه تعلق میگرفت. هم در مناطق کارمندی (به ویژه بریم) و هم در مناطق کارگری، خانههای یک خوابه، بدون حیاط و باغچه وجود داشت.
در منطقه های کارمندی مثل بريم، انواع خانهها با تعداد اتاق هاي مختلف ديده مي شد. در بریم از خانههای 3 تا 15 اتاقه وجود داشت. تخصیص مسکن در آبادان توسط شرکت نفت بر مبنای رتبه و پایه شغلی بود. در بریم از خانه شماره یک تا شش، دو طبقه بود و هر طبقه بین 463 تا 1398 متر مربع زیربنا داشت. این خانهها به رؤسای رده های ارشد شرکت نفت (گروه غیرقابل طبقهبندی) (Unclassified) در آبادان تعلق داشت. دیگر خانههای بریم یک طبقه بود که معمولاً به کارمندان در رده مدیریتهای مختلف میانی و پایینی داده میشد.
خانههای بریم همگی دارای باغچههای بزرگ با حصارهای شمشادی بود که در این باغچهها قسمتی به چمن اختصاص داشت و قسمتی در حاشیه چمنها برای گلکاری و قسمتی که معمولاً در پشت حیاط قرار داشت به سبزی کاری اختصاص مییافت. وجود خانههای یکسان و باغچههای سرسبز و خیابانهای پراز درخت با بلوارهای گسترده و چراغهای متعدد، منظره زیبایی برای محله بریم به وجود آورده بود که از هرحیث خیرهکننده و جذاب بود. سازه منازل نيز همگی از آجر و سیمان بود.
منازل بوارده براي کارمندان ردههای میانی در نظر گرفته شده بود و بین سه تا هفت اتاق داشت. اما در بوارده، تعدادی منزل بزرگ، با بیش از 10 اتاق هم وجود داشت که به رؤسا و مدیران رده بالا تعلق داشت. در بوارده خانهها در قطعات 500 تا 1000 متر مربعی و با تراکم 10 خانه در هکتار بود. در منطقه بوارده، هر خانه یک سالن پذیرایی، یک اتاق ناهارخوری و حداقل یک اتاقخواب داشت.
در این خانهها، یک اتاق هم در حیاط بود که در ابتداً برای سرايدار استفاده میشد و بعدها به عنوان انباری مورد استفاده قرار میگرفت. هر خانه یک آشپزخانه در حیاط داشت. برخی از خانههای بزرگ یک آشپزخانه مختصر در داخل ساختمان اصلی داشت به نام «پنتری» (Pantry). کلیه خانهها دارای یک حمام با توالت فرنگی در داخل ساختمان و یک توالت ایرانی در حیاط برای سرايدار بود. تمام ساختمانهای بوارده دارای سقفهای بلند و پشتبام کاهگلی و تعدادی هم پشتبام شیروانی از جنس سفال به رنگ قرمز بود. خانهها اغلب دارای گاراژ مسقف و همگی از جنس آجر و سیمان بود. حیاط و کف خانهها، سیمانی و باغچهها دارای پیادهروهای آسفالتی بود.
کلیه خانههای بوارده دارای دو نوع آب لولهکشی بودند: یکی آب تصفیه شده براي شرب و دیگری آب شط (آب تصفیه نشده) مخصوص شستن خودرو و آب دادن به باغچه و غیره. هدف از راهاندازی این دو شبکه آب، صرفهجویی در مصرف آب تصفیه شده بود. (این شیوۀ آبرسانی در آبادان و شهر منچستر انگلیس به طور همزمان آغاز گردید ولی پروژۀ آب دو سیستم منچستر به دلیل مشکلات مالی حدود 12 سال بعد از آبادان به پایان رسید، می توان اظهار داشت که آبادان اولین شهر دنیا بوده که به سیستم دو فازی آبرسانی تجهیز گردیده است).
منازل مناطق کارگری به صورت «زنجیرهای» با دیوارهای آجری بلند و حیاط های کوچک درخطی مستقیم ساخته شده بودند. هر واحد 120 متر مربع و تراکم واحدها 31 تا 36 واحد در هکتار بود. خاویر دوپلانبول (De Planbol1987) درباره معماری منازل کارگری کوچک و ردیفی آبادان مینویسد: "این منازل با حیاطهای مجزا و دیوارهای بلند، خود کوششی بوده در تقلید از معماری تاریخی و سنتی منطقه که حریم خصوصی زندگی خانوادگی را طبق ارزش های اسلامی محصور مینماید."
اما در واقع فقط خانههای کارگری این چنین بود، چون فرض بر این بوده است که برای کارگران ایرانی ساخته میشود و منازل سیکلین که مخصوص هندیها بود، چنین محدودیتی در آن رعایت نشده بود.
منازل كارگري شركت نفت در منطقه بهمنشير آبادان
برخی را اعتقاد بر این است که در واقع، معماری منازل کارگری آبادان، به جای این که اقتباسی باشد از خاستگاه و مبداء روستایی اکثر کارگران شهر آبادان، اقدامی سنجیده بود برای دستیابی به دو هدف: 1)- تولید انبوه، ارزان و بادوام مسکن، 2)- دخالت مستقیم در فضای زندگی خانوادگی به منظور مدرنیزه کردن این نهاد بنیادی.
همجواری منازل، حیاطهای بسیار کوچک و دیوارهای بلند مانع از جریان آزاد هوا، به ویژه هوای شرجی و جانفرسای تابستان میشد. استفاده از مصالح جدید مثل آجر، آهن و سیمان به جای کاهگل و چوب، اگر چه ارزان و سریع بود، ولی مثل مصالح سنتی توان تعدیل نوسانات اقلیمی و فصلی را نداشت و از طرف دیگر منازل را محتاج خدمات نوین مثل برق و پنکه و کولر و بخاری میکرد.
معماری منازل کارگری آبادان و اندازه خانهها و تعداد اتاقهای آن به شکلی بود که نه اجازه به اسکان به شیوه خانواده گسترده را میداد و نه امکان استفاده تولیدی برای تولید محصولات خانگی را در پی داشت. از این رو زنان خانوارهای کارگری قادر به تولید جنبی برای پشتیبانی و کمک اقتصادی به خانواده نبودند. اغلب زنان کارگر نقش سنتی خود را از دست دادند و تبدیل به مهرههایی بدون کارکرد تولیدی شدند: خانهدارانی که فقط به آشپزی، تمیز کردن منزل و نگهداری کودکان علاقهی شدیدی داشتند. پس به اجبار خانههای مسکونی، خانوادههای«هستهای» را به کارگران شرکت نفت در آبادان تحمیل کرد.
خانههای کارگری چادرآباد یک اتاقی و دو اتاقی بود. سازهها همگی از آجر و سیمان و کف حیاط و کف اتاقها از سیمان بود. آشپزخانه، توالت ایرانی و یک انباری کوچک و یک حمام بسیار تنگ و تاریک در حیاط قرار داشت. در دیوار جلوی خانه یک ظرف آشغالی به گونهای قرار داشت که از داخل حیاط آشغال در آن ریخته میشد و از بیرون رفتگر آن را تخلیه میکرد. سقف خانهها کوتاه بود و پشتبام اغلب کاهگل، اما در برخی از خانهها شیروانی از جنس سفال یا ورقههای آهنی مواج بود.
تهيه و تدوين: پرويز آريانفر
منابع و مآخذ
- مصطفی فاتح، پنجاه سال نفت ایران، ص 434-438 و 442 – 444.
- گزارش داستان بیست فوتی ها، نشریه مشعل، محمد رضادادگر.
- گزارش روابط عمومی شركت ملی مناطق نفتخیز، مورخ 1387.
- دفتر پژوهش ها و برنامه ریزی فرهنگی، کتاب چهارم، دفتر ششم، ص ۲۷.
- ترجمه بخشی از کتاب وضعیت کارگران در صنعت نفت ایران-Labour Condition in the Oil Industry in Iran براساس گزارش ماموریتی موسسه بین المللی کارگری-ژانویه تا فوریه 1950.
- نشریه Abadan Today Published، شماره های 83 و 100، تاریخ 23 سپتامبر و 15 جولای 1959.
- ترجمه بخشی از کتابچه گزارشات ماهیانه منتشر شده توسط شرکت نفت انگلیس و ایران.
- کسایی، احمد (1386)، مروری بر تاریخچه معماری و عملیات ساختمانی مناطق نفتخیز جنوب.
- عباس شهنی، دانش (1382) تاریخ مسجدسلیمان از روزگاران باستان تا امروز، تهران- هیرمند.
- کتاب خوزستان (درزمینه تاریخ،فرهنگ، هنر و ادبیات خوزستان)، 1381، تهران، سایه هور.
- یعقوبی نژاد، علی (1372) رئیس نفت، بی جا، یادواره کتاب.
- ایرانیکا، ج 1، ص54، فرمانفرمائیان، ص 112-113.
- مطالب و تصاویر آرشیو شخصی نويسنده.
ادامه دارد ...