شادی معرفتی
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و شوک ناشی از آن هنوز تمام نشده بود که خبر امضای کنسرسیوم منتشر شد. درست در همان روزهایی که دکتر مصدق در زندان نظامی بود، خبر مذاکرات با کنسرسیومی از شرکتهای بزرگ نفتی به ریاست رویال داچ شل هلندی منتشر شد. خیلی زود مشخص شد که ملی شدن صنعت نفت قانون تزئینی بیش نیست و حالا به جای بریتیش پترولیوم این کنسرسیوم است که سهم بیشتری از نفت ایران را استخراج و بهرهبرداری میکند. قرارداد با کنسرسیوم در سالهای ابتدایی توانست پالایشگاه آبادان را که بعد از خلع ید تعطیل شده بود دوباره راه بیاندازد، اما شاه خیلی زود از بستن این قرارداد پشیمان شد.
شاه در در رویای تمدن بزرگ بود که بتواند بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان، همپای آمریکا و شوروی شود. او راه رو به توسعه را بهانه قرار داده بود تا بتواند جای پای خود را به عنوان قدرت مهم منطقه خاورمیانه و خلیج فارس در میان سایر کشورها تثبیت کند. شاه در شکاف بعد از مرگ ناگهانی جمال عبدالناصر و اختلافات اعراب حاشیه خلیج فارس و جنگ آنها با اسرائیل سعی میکرد ایران را قدرتمندتر کند. یکی از این اقدامات تلاش برای تشکیل یک تشکل فراگیر در صادرات نفت بود که در نیمه دهه چهل با حضور بخشی از کشورهای صادرکننده نفت از جمله ونزوئلا و عراق و ایران تشکیل شد و امروز آن را به اسم اوپک میشناسیم. بیشترین دغدغه شاه در سالهای ۴۵ تا ۵۲ بالا بردن سهم ایران و برهم زدن قرارداد کنسرسیوم بود. اتفاقی که سرانجام در مذاکرات سنموریس در بهمن سال ۵۱ رخ داد.
سال نفت
کمبود نفت و در نتیجه افزایش تقاضا، در تابستان 1352 بهای آن را دو برابر کرد. هم ایران و هم عربستان سعودی، با کنترل تولید خود از این وضع سود بردند و این امر قدرت کنسرسیوم و آرامکو را تا حد زیادی کاهش داد. در این میان، قذافی در لیبی قراردادها و حقوق امتیازی همه شرکتهایی را که در کشورش مشغول فعالیت بودند، لغو کرد. این به معنای آن بود که حالا بهای نفت بیشتر تحت تاثیر عرضه قرار میگرفت تا بازار مصرف. به تعبیر علینقی عالیخانی در شرح روزنوشتهای علم، سال ۵۲ را باید سال نفت نامید: «رشد سریع اقتصاد جهانی در دو دهه پیش و نیاز روزافزون به سوخت، خریدار بازار نفت را تبدیل به فروشنده بازار کرد. این امر منجر به تغییر اساسی در مالکیت شرکتهای تولیدکننده و نرخ فرآوردههای نفتی شد.»
با جابجا شدن توازن قوای اقتصادی، توازن سیاسی نیز جابجا میشد. شرکتها مجبور بودند سیاستهای کشورهای تولیدکننده را به کار بندند، حتی اگر این کار به معنای زیان رساندن به دولتهای کشورهای خودشان بود. حالا دولتهای کشورهای مصرف کننده جز این راه دیگری نداشتند که فعالانه در فرایند تهیه ذخایر کافی به قیمتهای قابل حصول وارد شوند، فرایندی که مستلزم ارتباط سیاسی با کشورهای تولیدکننده بود. نفت که در آغاز یک موضوع کاملا تجاری بود، بعدها بنا بر ضرورت سیاسی، نخست در کشورهای تولیدکننده و بعد در کشورهای مصرف کننده، به یک امر دولتی تبدیل شد.
نخستین آزمون این توازن جدید قدرت، آغاز جنگ اکتبر بود. همان روز اجلاس اوپک در وین برگزار شد که نتیجه آن تحریم نفتی کشورهای غربی بود. تولیدکنندگان عرب در دفاع از فلسطین، کشورهای غربی را تحریم کردند، اما ایرانیان در این تحریم شرکت نکردند. در نتیجه این تحریم، بیش از پنج میلیون بشکه از عرضه نفت به بازار کاسته شد، اما ایران بیدرنگ تولید خود را افزایش داد.
لغو یک قرارداد
دکتر پرویز مینا مدیر وقت امور بینالمللی شرکت ملی نفت، یکی از برجستهترین کارشناسان امور بینالمللی نفت ایران در کتاب «تحول صنعت نفت ایران، نگاهی از درون»، نگاهی دیگر به این قرارداد دارد و مینویسد: «در اوایل دهه 1970، رسما از طرف ایران و شخص شاه به شرکتهای عضو کنسرسیوم اولتیماتوم داده شد که چنانچه حاضر به تجدیدنظر اساسی در شرایط قرارداد سال 1954 و عقد قرارداد جدیدی نشوند، به قرارداد کنسرسیوم در آخر دوره بیست و پنج ساله اولیه، یعنی سال 1979 خاتمه داده خواهد شد و تمدید دورههای بعدی به مرحله اجرا گذارده نخواهد شد. در تعقیب این اخطار، نمایندگان شرکتهای عضو کنسرسیوم، که از نظرات شرکت ملی نفت ایران نسبت به شرایط و اصولی که میبایست مورد تجدید نظر قرار گیرند آگاهی کامل داشتند، در زمستان سال 1972 در سنت موریس چند بار به حضور شاه شرفیاب شدند و در آخرین ملاقات موافقت نامهای که حاوی اصول و شرایط مورد نظر بود، و به نام سند سنت موریس معروف شد، تقدیم شاه كردند. پس از مراجعت شاه به ایران، مذاکرات بین شرکت ملی نفت و نمایندگان شرکتهای عضو کنسرسیوم برای تهیه و تدوین و عقد قرارداد جدیدی از اوایل سال 1973 آغازشد. در آن موقع ریاست هیئت نمایندگی شرکت ملی نفت در مذاکرات با کنسرسیوم به اینجانب واگذارشد. آقای دکتر رضا فلاح نیز در این مذاکرات به صورت ناظر شرکت میکردند. این مذاکرات چند ماه به طول انجامید و قرارداد جدید، تحت عنوان قرارداد فروش و خرید در 31 ژوئن 1973 به امضا رسید و پس از تصویب مجلسین در تاریخ 9 مرداد 1352 به صورت قانون درآمد.» بر طبق این قرارداد که تاریخ اجرای آن 21 مارس 1973 و مدت آن بیست سال تعیین شده بود، شرکت ملی نفت ایران علاوه بر مالکیت مطلق تاسیسات و ذخایر نفتی، کنترل کامل عملیات صنعت نفت در حوزه قرارداد، اعم از اکتشاف، توسعه، سرمایهگذاری، تولید، پالایش و حملونقل نفت خام و گاز و فرآوردههای نفتی را بر عهده گرفت و شرکتهای عضو کنسرسیوم فقط به صورت خریداران نفت و مشتریان ممتاز شرکت ملی نفت درآمدند.
تصوير صفحه نخست روزنامه اطلاعات روز هشتم مردادماه سال 1352
شرکت سهامی اکتشاف و تولید نفت ایران و شرکت سهامی تصفیه نفت ایران هر دو منحل شدند و به جای آنها یک شرکت غیرانتفاعی به نام شرکت خدمات نفت توسط شرکتهای عضو کنسرسیوم در ایران تاسیس شد. این شرکت موظف بود در طی پنج سال اول قرارداد سرویسهای فنی و خدمات مورد نیاز شرکت ملی نفت را در مناطق نفت خیز در اختیار شرکت ملی نفت بگذارد و کلیه برنامههای عملیاتی و بودجه این شرکت خدمات با تصویب و تایید شرکت ملی نفت قابل اجرا بود.
شرکت ملی نفت از کل نفت خام تولیدی در حوزه قرارداد پس از برداشت نفت خام لازم برای مصارف داخلی و نفت خام مورد نیاز برای صادرات مستقل خود، که مقدار آن از 200 هزار بشکه در روز در سال 1973 آغاز میشد و به تدریج به یک میلیون و 500 هزار بشکه در روز در سال 1981 افزایش مییافت، مابقی تولید را برای صادرات در اختیار شرکتهای عضو کنسرسیوم میگذاشت.
کلیه سرمایهگذاریهای لازم در حوزه قرارداد به عهده شرکت ملی نفت ایران که مالک و اداره کننده تاسیسات و عملیات بود، قرار داشت. ولی شرکتهای عضو کنسرسیوم تقبل کردند که طی پنج سال اول قرارداد که برنامههای وسیع توسعه عملیات اکتشاف و تولید انجام میگرفت، چهل درصد سرمایههای لازم را تامین كند.
در مقابل این تعهدات سرمایهگذاری و خدمات فنی که از طریق شرکت خدمات در اختیار شرکت ملی نفت گذاشته میشد، قیمت نفت خامی که برای صادرات به شرکتهای عضو کنسرسیوم فروخته میشد بر مبنای بهای اعلان شده (که در آن موقع توسط اوپک تعیین میشد) با منظور كردن تخفیفی معادل 22 سنت در هر بشکه محاسبه مي شد.
با در نظر گرفتن شرایط و اصول مندرج در قرارداد جدید فروش و خرید نفت میتوان نتیجه گرفت که قانون ملی شدن صنعت نفت به معنی و مفهوم واقعی با عقد این قرارداد در سال 1973 به مرحله اجرا گذارده شد و این موضوع در مصاحبه مطبوعاتی شاه که به مناسبت این قرارداد انجام گرفت، منعکس شد. امتیازات مکتسبه در قرارداد جدید و شرایط حاکم بر آن تا حدی در جهت حفظ منافع ایران بود که شرکتهای عضو کنسرسیوم پس از سه سال، یعنی از اواسط سال 1976 آغاز به شکایت از سختی شرایط مربوط به اجرای کامل مفاد قرارداد كردند و برای اولین بار در تاریخ صنعت نفت طرفهای دوم یک قرارداد نفت (یعنی اعضای کنسرسیوم) از طرف اول (یعنی دولت و شرکت ملی نفت ایران) تقاضای تجدید نظر در مفاد و شرایط قرارداد را كردند و این مذاکرات تا وقوع انقلاب در سال 1979 ادامه داشت.
روزی که نفت ملی شد
روز دوم خرداد ۱۳۵۲ روزنامهها از ختم مذاکرات کنسرسیوم خبر دادند و اعلام کردند بر اساس اظهارات شاه در ششم بهمن ۱۳۵۱ قرارداد کنسرسیوم در فروردین ۵۲ ملغی و قرارداد فروش نفت خام به مدت ۲۰ سال جایگزین قرارداد مزبور شده است: «بدین ترتیب شرکتهای عضو کنسرسیوم برای مدت بیست سال از صنایع مطمئن نفتی ایران خریداری خواهند کرد. بر اساس قرارداد جدید مالکیت تام و تمام شرکت ملی نفت بر کلیه ذخایر نفتی محرز شده و کنترل کلیه عملیات مناطق نفتی و اداره پالایشگاه آبادان در اختیار مطلق شرکت نفت قرار گرفته است.»
روز 28 تیر ماه، امیرعباس هویدا به همراه منوچهر اقبال مدیرعامل شرکت ملی نفت در مجلس حاضر شدند و هویدا در نطقی اعلام کرد که به موجب قرارداد جدید، دست شرکتهای خارجی در عملیات نفت کوتاه میشود و اختیارات آنها به شرکت ملی نفت ایران تفویض میشود: «روابط کشورهای تولیدکننده نفت با شرکتهای بزرگ نفتی در قسمت اعظم از مدت هفتاد و دو سالی که از تاریخ اولین قرارداد نفتی خاورمیانه (قرارداد دارسی) میگذرد؛ به طور کلی بر اساس امتیاز مستقر بوده و اداره امور صنعت نفت به طور دربست در اختیار شرکتهای نفتی قرار داشت. این شرکتها نفت را به هر صورت و به هر مقدار که خود میخواستند استخراج میکردند و به هر قیمت و در هر کجا که مایل بودند به فروش میرسانیدند».
روزنامه اطلاعات در روز ۲ مرداد در گزارشی با انتشار برنامه تازه نفتی از زوایای این تصمیم مجلس نوشت و میزان نفتی را که تا سال ۱۹۸۱ ( ۱۳۶۰ شمسی ) قرار است صادر کند را منتشر کرد که از ۳۰۰ هزار بشکه در روز تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۶۰ افزايش پیدا میکرد. آنچه در این گزارشها به آن اشاره میشد این بود که اداره چاهها و پالایشگاههای ایران کاملا در دست شرکت ملی نفت خواهد بود و نفت به صورت خام در اختیار اعضای کنسرسیوم قرار میگرفت.
در نهایت الغای قرارداد نفت با کنسرسیوم و اجازه اجرای قرارداد فروش و خرید نفت بین دولت و شرکتهای خارجی در روز ۸ مرداد در مجلس سنا تائید و از ۹ مردادماه لازمالاجرا شد. بر اساس ماده واحده مصوب مجلس: «قرارداد دولت ایران با کنسرسیوم نفت مصوب آبانماه ۱۳۳۳ و ملحقات آن لغو میشود و به دولت اجازه داده میشود قرارداد ضمیمه مربوط به فروش و خرید نفت را که بین دولت شاهنشاهی ایران و شرکت ملی نفت ایران از یک سو و شرکتهای خارجی نامبرده در قرارداد مزبور از طرف دیگر منعقد و امضاء شده است به موقع اجراء گذارد»
تصوير صفحه نخست روزنامه اطلاعات روز نهم مردادماه سال 1352
کارناوال شادی
عقد این قرارداد که به قرارداد سن موریس معروف شد، شاه را بسیار مغرور کرد. کارناوالهای شادی به راه افتاد و سیلی از تبریکات از سوی اصناف و مردم در روزنامهها منتشر شد و از این پیروزی ابراز خرسندی کردند و حتی کمیتهای تشکیل شد تا برای بازگشت شاه از آمریکا مراسم تشکر ملت برگزار شود و مطابق همیشه، سیاستمداران در مسابقه برای تبریکات به شاهنشاه، از یکدیگر پیشی گرفتند. اسدالله علم در بخشی از خاطراتش در روز 3 مرداد 1352 مینویسد: «... برای موفقیت در امر نفت، جشن و چراغانی شروع شده و پشتیبانیهای لوس و خنک شبیه کارهای مصدق. امروز در مجلس آنقدر تملق گفتند که من به حال تهوع افتادم. واقعا شاهنشاه ادعای خدایی نمیکند، مرد بسیار بزرگی است و یک انسان واقعی است. ما ایرانیها اسکندر را با تملق به روزی انداختیم که تمام سران لشگری خودش را کشت که تملق او را نمی گفتند».
روزنامه اطلاعات با تیتر درست نوشت: «حاکمیت نفت بر ایران آغاز شد» و روزنامهها و مطبوعات نیز این روز را «نقطه عطف در تاریخ نفت» نوشتند و اینگونه بود که نفت ایران واقعا ملی شد. برخی از تصاویر این کارناوالها شادی و استقبال را که برگرفته از مطبوعات آن روزها و به خصوص «نامه صنعت نفت» منتشره در مرداد ماه 1352 است، را در ادامه اين مطلب مشاهده میکنیم.
محمدرضا شاه هنگام عبور از مقابل صف كاركنان صنعت نفت
استقبال كاركنان صنعت نفت از محمدرضا شاه
محمدرضا شاه در كنگره بزرگداشت نخستين دهه انقلاب شاه و ملت
منابع:
یادداشتهای فواد روحانی، ویراستاران غلامرضا تاجبخش و فرخ نجمآبادی، نشر نی، ۱۳۹۳
منوچهر فرمانفرمائیان، خون و نفت: خاطرات یک شاهزاده ایرانی، تهران: انتشارات ققنوس، 1377
مهندس قباد فخیمی، سی سال نفت ایران، از ملی شدن نفت تا انقلاب اسلامی، تهران: مهراندیش، 1387
پرویز مینا، تحول صنعت نفت ایران، نگاهی از درون، مصاحبه با بنیاد مطالعات ایران.
خاطرات علم، تهران: کتاب سرا، 1392.